خاندان آققویونلوها در قدرتگیری و تثبیت خاندان صفوی در دوره شیخ جنید و شیخ حیدر نقش مؤثری ایفا کردند، این دو رهبر، موفقیتهای سیاسی و نظامی خود را مدیون آققویونلوها خصوصاً اوزون حسن بودند. پس از انقراض قرهقویونلوها صفویان درصدد برآمدند نفوذ خود را افزایش دهند، سیاست اوزون حسن آققویونلو نسبت به صفویان سیاست حفاظت و حمایت بود، اما پس از فوت وی فرزندش یعقوب حضور یک نیروی مجهز و تربیت شده را برای خود خطری بالقوه میدید. بنابراین درصدد کمک به دشمن صفویان یعنی شروان شاه برآمد. این تغییر خط مشی آققویونلوها در برابر صفویه نشان از آن دارد که یعقوب دیگر اتحاد با صفویان را لازم نداشت و دوران اختلاف بین آنها آغاز گردید که در نهایت به شکست و انقراض آققویونلوها انجامید. امّا پس از شکست، آنها به خدمت صفویان درآمدند و در تمامی دوران صفویه از شاه اسماعیل اوّل تا ظهور شاه عباس اوّل آققویونلوها در حالیکه به صفویان پیوسته بودند، از هر فرصتی برای تضعیف صفویان استفاده میکردند. آنان بارها قیام نمودند و به عثمانیان کمک رساندند و پس از مرگ شاه طهماسب اوّل با تکلوها هم پیمان شدند و در بسیاری از حوادثی که منجر به ضعف صفویان تا ظهور شاه عباس گردید، نقش ایفا نمودند.
تنش و بی ثباتی در روابط کشورهای صفوی و عثمانی سابقه ای بس طولانی داشت، و در واقع می توان گفت به آغاز تشکیل دولت صفوی بر می گردد، و عوامل گوناگونی در تداوم این وضعیت نقش داشتند. مقاله حاضر ضمن بررسی نقش عوامل موجود در صدد آنست که به بررسی این عوامل در روابط آن دو کشور بپردازد و به اثبات این نکته بپردازد که اصطکاک در روابط سیاسی الزاماً بمعنای گسست و تخاصم در حوزه های روابط اقتصادی و فرهنگی نبوده زیرا چنانکه خواهد آمد روابط فرهنگی و تجاری این دو کشور به رغم سابقه تنش آلود میان آنها بطور مستمر و فزاینده همچنان برقرار بود.
تغییر، از ضرورتهای حیات بشری؛ و تعلیم و تربیت تنها وسیله نیل به آن است. تحول و تغییر از شاخصههای جامعه ایران عصر صفوی بود. اینکه دولتمردان آن عصر برای نیل به مقاصد سیاسی، مذهبی و اقتصادی، جامعه را از طریق چه مؤسسات و با چه آموزشهایی جهتدهی و مدیریت میکردند، پرسشی درخور توجه است. دستاورد این تحقیق با بهرهگیری از روش تحقیق تاریخی، این است که پادشاهان صفوی در بعد آموزشهای نظری از کلیه مؤسسات سنتی و جدید، اعم از مساجد، خانقاهها، مدارس، قهوهخانهها و غیره با محتوایی متناسب با جهتگیری جدید مذهبی استفاده میکردهاند.
عنصر مکان و موقعیتهای خاص جغرافیایی، همواره تاثیری بی بدیل در معادلات قدرت داشته اند، به نحوی که احیای مناسبات قدرت را در یک منطقه خاص توضیح پذیر می سازند. مقاله پیش رو به بررسی حضور عثمانیها در بندر بوشهر ــ به عنوان یکی از مصادیق این تاثیرگذاری ــ پرداخته است.
بی ثباتی در روابط کشورهای ایران و عثمانی سابقه ای طولانی داشته است و عوامل متنوعی در تداوم این وضعیت نقش داشته اند. مقاله پیش رو ضمن بررسی نقش این عوامل نشان می دهد که اصطکاک در روابط سیاسی الزاماً به معنای گسست و تخاصم در حوزه های روابط اقتصادی و فرهنگی نمی باشد و روابط فرهنگی و تجاری این دو کشور به رغم سابقه تنش میان آنها، به طور مستمر و نیرومند برقرار بوده است.