فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۴۱ تا ۱٬۰۶۰ مورد از کل ۱٬۷۰۴ مورد.
منبع:
زیباشناخت ۱۳۸۴ شماره ۱۲
حوزههای تخصصی:
سرشت انسان
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم در فلسفه دین نسبت باورهای دینی با واقعیت است. متفکران دینی از واقع گرایی دین دفاع می کنبحث این مقاله پاک سرشتی یا بدطینتی انسان است. در آغاز به تمایز میان آلودگی وجودی و آلودگی اخلاقی اشاره می شود و سپس بحث روی آلودگی اخلاقی متمرکز می شود.
در این مورد چهار رأی وجود دارد: رأی اول این است که اقتضای ذات انسان بدسرشتی است. رأی دوم شخصیت انسان را دو پاره می داند و بر آن است که در ذات انسان هم اقتضای نیکی هست و هم بدی، سومین رأی انسان را از حیث خوبی و بدی لااقتضا و تعیین گر اصلی را شرایط بیرونی می داند و نهایتاً رأی چهارم مدافع پاک سرشتی است. در این مقاله رأی اول به تفصیل بیشتر مورد بحث قرار می گیرد و دلایل موافقان و مخالفان بررسی می شود. سپس به دو رأی دیگر اشاره می شود و مقاله با دفاع از نیک سرشتی انسان پایان می یابد.
مباحثه با جان هیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۴ شماره ۳۷
حوزههای تخصصی:
در تاریخ 3/11/83: بنا به دعوت قبلی، پروفسور جان هیک، در جمع اعضای هیأت علمی پژوهشگاه و شماری از استادان فلسفه و الاهیات دانشگاه حضور یافت. در این نشست، نخست حجتالاسلام والمسلمین علیاکبر رشاد، ضمن خوشآمدگویی به پروفسور هیک و دانشوران حاضر در جلسه، طی بحثی فشرده به نقد اجمالی نظریه پلورالیسم دینی پرداخت. سپس جان هیک ضمن پاسخگویی به برخی نقدها, مقالهای را با عنوان پلورالیسم دینی و اسلام قرائت کرد که در همین شماره قبسات درج شده است. در آخر سخنرانی پروفسور جان هیک، اساتید حاضر نقدها و نظریههای خود را در باب تکثرگرایی دینی مطرح کردند و جان هیک نیز به اختصار به پاسخگویی آنها مبادرت کرد.
ابتنای نظریه پلورالیسم دینی بر مدل معرفتشناختی کانت و طبعاً تسری نقد و نقضهای وارد بر کانت به نظریه هیک؛ بیهودگی دغدغه حقیقت دین و دین حقیقی با فرض پذیرش تکثرگرایی دینی؛ ناسازگاری پلورالیسم دینی با مواضع انحصارگرایانه ادیان و ناروا بودن تمسک به شواهدی در ادیان برای توجیه نظریه؛ چالش معیار در دایرة شمول پلورالیسم دینی؛ خلط سنت دینی و حقیقت دینی؛ ناکارآمدی تکثرگرایی دینی در تأمین دغدغه همزیستی مسالمتآمیز پیروان ادیان؛ . . ازجملة کاستیهای نظریه است که آقای رشاد آنها را در این نشست، مورد تأکید قرار داده است.
پیش از این در تاریخ 22/9/81 نیز مباحثهای میان آقای رشاد و آقای جان هیک در دانشگاه بیرمنگام، رخ داده بود که برای تتمیم بحث گزارش فشرده آن مباحثه نیز به صورت پیوست این مطلب, تقدیم خوانندگان فرهیخته میشود.
بنا به درخواست پروفسور جان هیک، مبنی بر ارسال کامل مقاله جناب آقای رشاد، جهت پاسخگویی از سوی وی؛ به محض وصول پاسخ آقای هیک، آن را به همراه پاسخهای احتمالی آقای رشاد در شمارههای بعدی فصلنامه درج خواهیم کرد.
فرآیند ظهور و بسط نظریه پلورالیستی جان هیک و تهافت های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۴ شماره ۳۷
حوزههای تخصصی:
پلورالیسم دینی در ذهن جان هیک یکباره پدیدار نشده؛ بلکه فرایندی از جمله مبارزه ضد نژادپرستی، گشادهرویی با پیروان باورهای دینی دیگر, رستگار و اهل نجات شمردن جریانهای عظیم حیات و تفکر دینی، حق دانستن مدعیات ادیان گوناگون، مدلل ساختن نظریه پلورالیسم و ارائه معیار ارزیابی باورهای دینی در اندیشه وی سپری شد و نظریه او را تکمیل کرد؛ البته در دل هر یک از این حلقههای فرایند مذکور، اتفاقات دیگری افتاده است. هر یک از این مراحل و اتفاقات درون آنها گرفتار تهافتها و تناقضهایی است که افزون بر معلل بودن بخشی از مراحل و دلیل تراشی بخشی دیگر، به آنها نیز اشاره شده است.
ضرورت تأسیس فلسفه دین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۴ شماره ۳۸
حوزههای تخصصی:
در روزگار ما، پرسشهای جدید بسیاری، در باب امهات مسائل دین، اکتشاف قضایای دین، و نیز دربارة معرفت دینی، پدید آمده است. پاسخگویی به این پرسشها، نیازمند بسط نوفهمی و نوآوری در ساحات چهارگانة «تفهّم»، «مفاهیم»، «تفهیم» و «تحقق» دین است. تأسیس و تنسیق «فلسفة دین»، «منطق کشف دین»، و «فلسفة معرفت دینی»، از مبرمترین مصادیق نوآوری علمی در حوزة دینپژوهی و دینداری است.
محقق محترم، در پی شش سال تلاش و تأمل علمی، برای کشف/ فهم دین، به دستگاه روشگانی جامعی دست یافته است که آن را «منطق اکتشاف گزارهها و آموزههای دینی» نامیده است؛ همچنین با تفطن به ضرورت مطالعة فرانگر/ عقلانی معرفت دینی؛ وی دانش دیگری را با عنوان «فلسفة معرفت دینی»، پیشنهاد میکند. از آنجا که مؤلف مقاله، معتقد است: به دلیل این که فیلسوفان دین، نوعاً ادیان محقَّق ـ و نه منزَّل ـ را موضوع فلسفة دین میانگارند، فلسفة دین مطلق، ممکن نیست، لهذا بر ضرورت تأسیس فلسفة دینِ (اسلامی) انگشت تأکید مینهد. مؤلف، در این مقاله، سعی کرده است ضمن شرح ضرورت تأسیس و ذکر تعاریف و غایت و رسالت دانشهای پیشگفته، ترابط و تمایز، و نسبت و مناسبات آنها را با یکدیگر تبیین نماید.
قبسات، از نقد و نظرات علمی ارباب فضل، در باب مدعیات مقاله، استقبال میکند.
استدلال تجربه دینی بر وجود خدا و پلورالیسم دینی
منبع:
فلسفه دین ۱۳۸۴ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
اثر حاضر به دنبال اثبات این مدعاست که یکی از راه های شناخت خدا تجربه ی دینی است. برای این منظور ابتدا تقریرهای مختلف استدلال تجربه دینی مطرح شده است و سپس به برخی از تجربه های دینی اشاره نموده ایم . در ادامه اشکال یکی از منتقدان استدلال تجربه دینی، یعنی جان هاسپرز مطرح شده و مورد بررسی قرار گرفته است. اشکال هاسپرز این است که قبول صحت استدلال تجربه دینی مستلزم پذیرش عقاید متناقض و ناسازگار است و این مساله چیزی جز پذیرش کثرت گرایی دینی نیست. نویسنده در نقد این اشکال دو مساله را مورد بررسی قرار داده است: نخست این که تجربه ی دینی مانند تجربه ی حسی. یک منبع شناخت است و دیگر این که عقاید متعارض در باب تجربه دیی را می توان همانند آراء متعارض در باب تجربه حسی توجیه کرد. در پایان چنین نتیجه گرفته شده است که می توان بسیاری از آراء متعارض در باب تجربه دینی را به تقابل اسماء الهی بازگرداند و صدق و کذب برخی دیگر را با معیار عقل و کتاب مقدس سنجید. هر کدام از تجربه ها که با این معیارها هماهنگی داشته باشند تجربه های صحیح و حقیقی خواهند بود.
تفسیر وصف الحالی از دیدگاه ویتگنشتاین در باب دین
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم در فلسفه دین نسبت باورهای دینی با واقعیت است. متفکران دینی از واقع گرایی دین دفاع می کنند؛ در حالی که پاره ای از محققان حوزه دین، همچون جیمز فریزر، گزاره های دینی را فرضیه هایی باطل و دارای ارزش ابزاری می دانند. دیدگاه لودیگ ویتگنشتاین در باب دین، دست کم براساس تفسیر وصف الحالی از آن، متفاوت با دو دیدگاه یاد شده است. از نظر او نه گزاره های دینی شناختی اند تا بحث صدق و کذب آنها مطرح باشد و نه مناسک دینی ابزاری برای نیل به مقاصدی خاص هستند. گزاره های دینی صرفاً بیانگر احساسات و عواطف اند و آنکه آنها را بر زبان می آورد، سخن از ضمیر خود می گوید.
در این مقاله ضمن اشاره به برخی تفاسیر وصف الحالی از دین، نظر ویتگنشتاین در این زمینه بیان شده است و نظر موافقان و مخالفان تفسیر وصف الحالی از دیدگاه ویتگنشتاین مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.
معرفت لازم و کافی در دین( مروری بر عمده ترین مباحث معرفت شناسی دینی)
حوزههای تخصصی:
تخیل, خلاقیت و ایمان
پلورالیسم دینی و اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۴ شماره ۳۷
حوزههای تخصصی:
این مقال بر آن است تا افق روشنی از پلورالیسم دینی و ارتباط آن با ادیان گوناگون از جمله مسیحیت و بهویژه اسلام عرضه کند. جان هیک (طراح پلورالیسم دینی در جهان معاصر) ضمن طرح و نقد انحصارگرایی و شمولگرایی, از پلورالیسم دینی دفاع میکند و یگانه راه توجیه کثرت دینی را پلورالیسم میداند. به نظر او، پلورالیسم دینی بر آن است که حقانیت و نجاتبخشی در زندگی، حق انحصاری هیچ دینی نیست، همة آنها یکسان حقانیت و نجاتبخشی دارند. او معتقد است که هیچ صلح واقعی میان ادیان جهانی نخواهد بود تا زمانی که هر دینی در مورد خود، تصور برتری بر ادیان دیگر دارد. صلح پایدار و گفتگوی واقعی هنگامی رخ مینماید که بپذیریم که ادیان متفاوت, تفسیرهای متفاوت و بهیکسان معتبری از واقعیت نهایی و خدا هستند. همچنین او معتقد است که اندیشه پلورالیستی ریشه در تفکر شرقی و اسلامی دارد و به تعبیری خاستگاه اندیشه پلورالیسم دینی در شرق است نه در غرب. او بر این عقیده خود در حوزه اسلام به عباراتی از خواجه عبدالله انصاری، ملای رومی و ابن عربی متوسل میشود.
دین و روشنفکران
هرمنوتیک فلسفى و قرائتهاى مختلف از دین
منبع:
رواق اندیشه ۱۳۸۴شماره ۴۴
حوزههای تخصصی:
هرمنوتیک شامل مجموعه بحثهایى درباره تفسیر متن و فهم آن است. در واقع، علمى است که متکفل بیان شیوه فهم و مکانیزم تفسیر متون است. براى هرمنوتیک مىتوان دو اصطلاح عام و خاص تصور کرد. اصطلاح عام آن، هر نوع پژوهشى را در باب تفسیر متن شامل مىشود و اصطلاح خاص آن ناظر به مباحثى است که معناى متن را با توجه به فضاى فرهنگى و علمى ذهن مخاطب در نظر مىگیرد. هرمنوتیک فلسفى رویکردى جدید در باب تفسیر متن است که مبتنى بر مفسرمحورى است. نظریه قرائتهاى مختلف از دین، مبتنى بر همین مبناى تفسیرى هرمنوتیک مدرن است. آنچه در پى مىآید نگاهى منتقدانه به مبانى هرمنوتیک مدرن و قرائتهاى مختلف از دین و نوع ارتباط آنها با یکدیگر است.
تجربه دینی
منبع:
فلسفه دین ۱۳۸۴ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
تجریه دینی یکی از مصطلحات جدید غربیان در حوزه دین پژوهی است مراد آنان از این اصطلاح در عین اختلافی که درتفسیر آن دارند اتصال آدمی با امر قدسی است این اصطلاح در متون اسلامی نیامده است هرچند در کتاب های عرفانی اصطلاح نزدیک به آن موجود است در این مقاله اصطلاح تجربه دینی به معنایی اعم از آن چه مقصود غربیان است به کار رفته است به گونه ای که در برگیرنده تجریه عرفانی و تجریه فلسفی می پردازد و بعد از آن تجربه دینی را به منزله طیفی گسترده از شناخت عقلی قلبی و فطری از خدا تا شناخت عمیق فلسفی و معرفت وگرایش عرفانی و از آن ها بالاتر تا مرحه نبوت و دریافت وحی مورد بحث قرار می دهد .
مبانی کلامی حق و تکلیف
حوزههای تخصصی:
حق و تکلیف از مباحثی است که فقیهان و اندیشمندان مسلمان، بیشتر آن را در حوزه فقه و آثار فقهی مورد بحث قرار میدادند، امّا در چند دهه اخیر برخی محققان به آن صبغه کلامی داده و در این عرصه نیز آن را مورد مداقه قرار دادهاند. این موضوع به سبب عدم طرح یا کم رنگ بودنش در آثار کلامی متکلمان سلف، در زمان معاصر مورد چالش جدی قرار گرفته است؛ به اندازهای که شماری ادعا کردهاند دین رویکردی تکلیفمحور داشته، در حالی که انسان معاصر حقمدار است نه تکلیفگرا، و یا مفهوم حق در گذشته و امروز تفاوت کرده است؛ زیرا حق در گذشته مفهوم اخلاقی داشته، ولی امروز مراد از حق، مفاد حقوق بشر امروزی است. و نیز گفته شد که ادیان الاهی سعی کردهاند جهت بندهپروری انسانها را پرورش داده، روحیه تعبد و تسلیمپذیری او را احیا نمایند، نه آزادیخواهی و کمالجویی او را. انسان سنتی و انسان مدرن نمیتوانند تعریف واحدی در حق داشته باشند. دین شاید نیازهای انسان سنتی را برآورده میساخت. امّا پاسخگوی همه حقوق انسان مدرن نخواهد بود.این مقاله، پاسخ به شبهاتی است که در آثار و مقالات برخی محققان و نویسندگان در این زمینه مطرح شده است.