فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۴۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
بافت های تاریخی در شهرها گرانبهاترین یادگار دوران معماری گذشته هستند که سالیان طولانی از ساخت آنها می گذرد و در گذر زمان دچار فرسودگی کارکردی شده اند که باز زنده سازی بافت های تاریخی ضرورتی اجتناب ناپذیر در جهت حفظ آنها به شمار می رود؛ به همین منظور، افراد صاحب نظر در این باره در پی نظریاتی هستند که بتوانند بدون آسیب رساندن به این بناهای با ارزش آنها را باز زنده سازی کنند. نظریه رشد هوشمند در مقوله شهر و توسعه پایدار با حمایت از بازسازی بافت های قدیمی و حومه ها در دستور کار برنامه ریزان شهری قرار دارد؛ به همین دلیل در این مقاله شاخص های رشد هوشمند در بازار سنّتی کاشان سنجیده می شود. هدف این پژوهش، بررسی پتانسیل نماگرهای رشد هوشمند در راستای باز زنده سازی بازار سنّتی کاشان است. بازار کاشان، یکی از قدیمی ترین بازارهای ایران است که توجّه به ابعاد فیزیکی، جسمی، روحی و معنوی انسان از جمله محلاّت قابل پیاده روی و خلق اجتماعات محلی و ... در ساخت این بنا رعایت شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش، روش توصیفی- تحلیلی است که با استفاده از تکنیک ANP و نرم افزار Super Desicion و ترکیب آن با ضریب Entropy ، SMART و WSM و با تکنیک ادغامی بردا معیارها اولویت بندی گردید. نتایج نشان می دهد که در بین معیارهای رشد هوشمند، کاربری ترکیبی زمین و خلق محلاّت قابل پیاده روی بهترین و گزینه های متنوع حمل و نقل، طراحی فشرده ساختمان ها و خلق اجتماعات با احساس تعلق مکانی کمترین پتانسیل را در وضع موجود بازار کاشان داشتند.
مقایسه تطبیقی و تحلیل کیفیت زندگی شهری در محله های جدید و قدیم (محله جدید ظفریه و محله قدیمی قطارچیان سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، مقایسة کیفیت زندگی در دو بافت قدیمی (محلة قطارچیان) و جدید (محلة ظفریه) شهری سنندج و شناسایی مؤلفه های مؤثر بر بهبود کیفیت زندگی در هردو بافت است. در این پژوهش، با تأکید بر بعد ذهنی کیفیت زندگی، میزان رضایتمندی ساکنان دو محله انتخابشده با استفاده از شاخص های کیفیت زندگی ارزیابی میشود. مدل نظری ارائه شده، براساس چارچوب دیدگاه تحقیقات تجربی و با توجه به میزان رضایتمندی بنا شده است. به منظور ساختاربندی و ایجاد درخت ارزش کیفیت زندگی، از روش کل به جزء (بالا به پایین) استفاده شده که در چهار سطح تنظیم شده است. برمبنای سنجه های سطح آخر، پرسشنامهای با 45 سؤال تدوین شد و کیفیت زندگی شهری، براساس طیف پنجگزینه ای لیکرت توسط ساکنان ارزیابی شد. میزان آزمون آلفای کرونباخ (91/0) نیز روایی پرسشنامه را تا حد زیادی تأیید می کند. اطلاعات استخراجشده از پرسشنامه، به روش تحلیل رگرسیون چندمتغیره، آزمون تی و آزمون همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شد. براساس نتایج، فرضیة پژوهش مبنیبر مطلوب تربودن کیفیت زندگی در بافت جدید تأیید شد و میانگین امتیاز رضایتمندی ساکنان محلة قطارچیان (با میانگین 2/72) و محلة ظفریه (با میانگین 3/44)، میزان تفاوت رضایتمندی ساکنان دو محله را آشکار ساخت. در بررسی سایر فرضیهها، معناداری تأثیر دو عامل کیفیت محله و مسکن بر میزان رضایت از کیفیت زندگی، تأیید و معناداری تأثیر وضعیت اجتماعی- اقتصادی ساکنان بر میزان رضایتمندی از کیفیت زندگی شان رد شد.
توزیع خدمات و امکانات شهری با رویکرد عدالت اجتماعی مورد شناسی: شهر پیرانشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شهرها بویژه در کشورهای در حال توسعه، با توجه به رشد جمعیت و شهرنشینی نیازمند توجه به برقراری عدالت اجتماعی و فضایی در برخورداری مطلوب از خدمات و امکانات مختلف شهری هستند؛ اما موضوع خدمات رسانی نامناسب به مناطق و کاستی های موجود در تأمین این خدمات و امکانات با مفهوم عدالت در تضاد است. پژوهش حاضر به دنبال بررسی نحوه توزیع خدمات شهری در محلات شهر پیرانشهر است. روش مطالعه توصیفی-تحلیلی است و بدین منظور از مدل های AHP، میانگین نزدیک ترین همسایه، تکنیک TOPSISو مدل تحلیل شبکه بهره گرفته شده است. برای انجام این عملیات از نرم افزارهای ARC GIS، SuperDecisionاستفاده شدهاست. بدین صورت که نحوه توزیع خدمات شهری در سطح شهر نشان داده شد و محلات شهری از نظر میزان برخورداری سطح بندی شده ؛ سپس نتایج در قالب نمودار و نقشه GISترسیم گردیده اند. نتایج تحقیق بیانگر وجود نابرابری اجتماعی و فضایی به لحاظ برخورداری از خدمات شهری و تفاوت های چشم گیر بین محلات شهر پیرانشهر است؛ به گونه ای که برخوردارترین محله با درجه 58/0 فاصله زیادی با محروم ترین محله با درجه برخورداری 04/0 دارد.
تحلیلی بر توزیع خدمات شهری در کلان شهر اهواز از منظر عدالت فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تحلیلی بر توزیع خدمات شهری در کلان شهر اهواز از منظر عدالت فضایی می باشد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از نظر روش، ترکیبی از روش های توصیفی– تحلیلی است و در گردآوری داده ها از شیوه کتابخانه ای و اسنادی استفاده شده است. مناطق هفت گانه اهواز به عنوان واحدهای جغرافیایی در سنجش «عدالت فضایی» و 15 شاخص تعیین کننده خدمات عمومی برای نیل به این هدف انتخاب شده اند. سپس با استفاده از نظرات کارشناسان اقدام به میزان اهمیت ، شاخص ها در محیط فازی شد. برای تحلیل و رتبه بندی مناطق شهری از منظر برخورداری از خدمات عمومی از مدل هایی چون ویکور، الکتر و توسعه انسانی (HDI) و برای رسیدن به یک نتایج واحد از تحلیل داده ها در مدل های مختلف، از تکنیک تلفیقی کاندرست استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش نشان می دهد که مناطق4 ، 3 و2 به عنوان برخوردارترین مناطق، مناطق1 و 8 نیمه برخوردار و مناطق 6 و 7 پایین ترین برخورداری را از خدمات شهری دارند. سپس برای سنجش ارتباط بین جمعیت و برخورداری از خدمات شهری از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. ضریب همبستگی (471/0) به دست آمده گویای این واقعیت است که ارتباط ضعیفی بین پراکنش جمعیت و توزیع خدمات وجود دارد.
تحلیلی بر برخورداری کلان شهرهای ایران از شاخص های شهر خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق ازنظر ماهیت توصیفی تحلیلی و کاربردی است و جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای اسنادی بوده است. در این تحقیق، بعد از انجام روش آماری تحلیل عاملی مشخص شد بین سازه نظری و تجربی تحقیق همخوانی نسبی مناسبی وجود دارد. به علاوه، نتایج تحقیق نشان داد کلان شهر تهران با ضریب Q (099/0) در رتبه اول و کلان شهرهای کرج (359/0)، قم (366/0)، اصفهان (393/0)، مشهد (804/0)، شیراز (602/0)، تبریز (952/0) و اهواز (957/0) به ترتیب در رتبه های بعدی ازلحاظ برخورداری از شاخص های شهر خلاق قرار دارند. یافته های پژوهش نشان داد از بین ابعاد چهارگانه شاخص شهر خلاق ایرانی، عامل طبقه خلاق و امکانات محلی با تبیین کردن 087/25 درصد تغییرات واریانس و با وزن نسبی 293/0، مهم ترین عامل و شاخص های مهاجران خارجی واردشده با ضریب اهمیت نسبی 0501/0 و متولدان خارج از ساکنان شهر با ضریب اهمیت نسبی 0494/0 و بعد از آن ها، شاخص های تحقیق و توسعه، به عنوان مهم ترین شاخص ها، اهمیت فراوانی در تحقق مفهوم شهر خلاق در کلان شهرها دارند. به طور کلی، یافته ها بیانگر همخوانی نسبی بین نظریه فلوریدا و یافته های پژوهش است.
بررسی نقش عدالت فضایی در مدیریت شهری (محدوده مطالعه: محلات منطقه 6 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدالت فضایی، شاخه ای از عدالت اجتماعی است که مرکز اصلی برنامه ریزی تأسیسات شهری نیز محسوب می شود. عدالت فضایی، وضعیت محلات را از نظر شیوه توزیع خدمات و میزان برخورداری از شاخص های مختلف اقتصادی اجتماعی و زیربنایی بررسی می کند. در مقالة حاضر، وضعیت عدالت فضایی در توزیع خدمات شهری در سطح محلات 18گانه منطقه 6 تهران بررسی شده است. روش پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی است. به این صورت که ابتدا با استفاده از مدل ویکور (VIKOR) توزیع خدمات در محلات منطقه 6 تحلیل شد. سپس به منظور سنجش عملکرد مدیریت شهری از شیوه توزیع خدمات از آزمون های آماری در نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج حاصل از مدل ویکور نشان می دهد که وضعیت توزیع خدمات در سطح محلات منطقه 6 عادلانه نیست. محلات آرژانتین ساعی و میدان ولیعصر با امتیاز 0.069 و 0.083 وضعیت مطلوب تری در برخورداری از خدمات و محلات جنت رفتگر و فاطمی با امتیاز 1 و 0.863 کمترین میزان برخورداری را از توزیع خدمات دارند. همچنین یافته های حاصل از رضایت شهروندان در توزیع خدمات، نشان دهندة نارضایتی شهروندان از شیوه آن است؛ به طوری که محلات کشاورز و قزل قلعه به ترتیب، بیشترین و کمترین میزان رضایت را از شیوه توزیع خدمات داشتند. مشارکت ندادن شهروندان، نداشتن تعریف مشخص کاربری های محله ای در نظام مدیریت شهری ایران، نبودن و نزول تسهیلات زیرساختی خدماتی و مشخص نبودن جایگاه شورایاری ها که حلقة واسط بین شهروندان و مدیران شهری محسوب می شوند از مهم ترین جنبه هایی است که نابرابری را در سطح محلات شدیدتر کرده است. بدان سبب که مدیریت شهری، عامل اصلی توزیع خدمات در سطح محلات است با آگاهی از شیوة توزیع خدمات در سطح محلات و رضایت شهروندان از آن نقش بهتری در توزیع خدمات دارد.
تحلیلی بر نقش اطلاع رسانی در تحقق توسعه پایدار شهری (مطالعه موردی: شهر اصفهان)
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت و تنوع زندگی اجتماعی و جمعی افراد و مهمتر از همه، طی مسیر توسعه و تعالی برای هر جامعه ای که شرایط آن نهادینه کردن ارزش های مشترک را ایجاب می کند، سبب شده سرنوشت انسان ها به دلیل عدم بهره مندی از اطلاعات و آموزش های لازم در خصوص نحوه چگونه زیستن در کنار یکدیگر و رعایت اعتدال در زندگی، با بحران های جدی مواجه شود. رویکرد نوین به مقوله توسعه نظام های اجتماعی برای قرن 21، حرکت به سمت یک جامعه مبتنی بر دانایی به عنوان محرک تحولات اقتصادی و اجتماعی است. در جوامع کنونی، خوب زیستن و اعتدال در زندگی، نیاز به آموزش روزبه روز دارد که از نظام های آموزش رسمی و غیررسمی آغاز و با آموزش های مداوم و مستمر، به صورت اطلاع رسانی های عمومی تداوم می یابد و بررسی این مهم همواره مورد توجه برنامه ریزان یک جامعه قرار دارد. لذا این پژوهش با هدف شناخت موضوعات اطلاع رسانی شهری، به بررسی شرایط موجود و مورد انتظار موضوعات اطلاع رسانی متخصصان در شهر اصفهان پرداخته است. بدین منظور پرسشنامه هایی تهیه و در اختیار شهروندان و متخصصان قرار گرفته و از بررسی و تحلیل آنها به کمک تکنیک TOPSIS موضوعات اطلاع رسانی مورد نیاز، مشخص و اولویت بندی شده اند. نتایج نشان داد که در شرایط موجود بیشترین اطلاع رسانی در حوزه مهارتی و کمترین اطلاع رسانی در حوزه نگرشی شهروندان صورت گرفته و برای رسیدن به توسعه پایدار بایستی به اطلاع رسانی در زمینه ایجاد اتحاد و همبستگی اجتماعی و ایجاد زیرساخت های فرهنگی همت گمارد.
تحلیل شاخص ها و ابعاد توسعه پایدار محله ای در راستای ارتقای امنیت شهری (نمونه موردی: شهر شاهین دژ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به مفهوم امنیت و روشهای ارتقای آن مقولهای است که به عنوان یکی از اولویت های اساسی معیارهای توسعه پایدار شهری محسوب میشود. مروری بر موضوع های مربوطه به وضوح نشان میدهد که کاهش امنیت در سطح فضاهای شهری میتواند پایداری شهر را تضعیف کند. در پژوهش پیشرو به بررسی ابعاد توسعه پایدار شهری با تأکید بر امنیت شهری، شناسایی معیارهای جرم خیز و کاهش آن براساس ابعاد پایداری پرداخته شده است. در این راستا، محله های شهر شاهین دژ با رویکرد شاخص های توسعه پایدار شهری مورد تحلیل قرارگرفته اند. بر مبنای نتایج حاصل از روش تاپسیس، در بین 38عامل مورد سنجش مؤلفههای رونق اقتصادی، افزایش اشتغال، افزایش مشارکت شهروندان بهترتیب در رتبه های اول تا سوم قرارگرفته اند که نشان از اهمیت بالای آنها در فرایند پایداری است. در سطح محله ها نیز باتوجهبه مؤلفه های مورد مطالعه محله9 با کسب امتیاز (0.9783) در جایگاه اول، محله13 با امتیاز کسب شده(0.02341) در رتبه دوم و درنهایت، محله8 با کسب امتیاز (0.02316) در جایگاه سوم قرارگرفتهاند که بهعنوان محلههای پایدار شناخته شده اند. همچنین، محله های 5، 10 و 1 به ترتیب در پایین ترین رتبه قراردارند. بنابراین، نتایج کلی پژوهش بیانگر آن است که با ایجاد امنیت ازطریق شاخص های توسعه پایدار در برابر جرم میتوان پایداری را در سطح محله ها تقویت کرد.
تحلیلی بر زیست پذیری شهری با تاکید بر شاخص امنیت و پایداری (مطالعه موردی: کلانشهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه رویکردهای گوناگونی برای حل مسائل و مشکلات موجود در شهرها مطرح و به کار گرفته شده اند که برخی از آنها شامل زیست پذیری، شهر هوشمند، شهر ایده آل، شهر تاب آور، شهر دوستدار کودک، شهر دوستدار سالمند، شهر یادگیرنده، شهر خلاق، شهر امن است. عوامل متعددی در زیست پذیری یک مکان تأثیر دارند که از جمله آن ها می توان به حضور مردم، کاربری مختلط، مسکن، ایمنی و امنیت، حس تعلق، کارایی و محیط زیست اشاره کرد. نرخ جرم و جنایت (واقعی) و ترس از جرم (درک) یک رابطه علّی با بسیاری از نتایج سلامت و تندرستی دارد. هدف اصلی این پژوهش تحلیل زیست پذیری شهری کلانشهر مشهد با تأکید بر شاخص امنیت و پایداری می باشد. روش تحقیق این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی- تحلیلی می باشد. با استفاده از نرم افزار GIS نقشه های مربوط به وضعیت هر کدام از زیر شاخص های غینی براساس محدوده مناطق کلانشهر مشهد ترسیم گردیده است. برای شاخص ذهنی که دارای ۷ گویه است، از پرسشنامه استفاده گردید. حجم نمونه در کل مناطق شهر مشهد برابر با ۴۰۲ نفر بوده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد منطقه ۱۱ کلانشهر مشهد، بهترین منطقه از نظر شاخص امنیت و پایداری می باشد. پس از منطقه ۱۱، مناطق ۱۰ و ۹ به لحاظ امنیت و پایداری دارای بهترین شرایط هستند. بدترین منطقه هم به لحاظ امنیت و پایداری، به ترتیب مناطق ۳، ۴ و ۶ است. حدود ۴۰ درصد مناطق شهر مشهد در سطح بحرانی امنیت و پایداری به لحاظ زیست پذیری شهری قرار دارند.
تحلیل نقش سرمایه گذاری در آموزش جهت تحقق توسعه پایدار؛ با تأکید ویژه بر آموزش محیط زیست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایده توسعه پایدار از دل نگرانی های محیطزیستی و نقد توسعه اقتصادی و صنعتی پدید آمد و آرمان آن حفظ منابع برای همه نسل ها در کنار رفع نیازهای نسل کنونی است. توسعه پایدار نیازمند تغییرات وسیعی در زندگی جوامع در همه سطوح است. این تغییر نیازمند مشارکت مردم و جامعه مدنی است و لازمه آن نیز آگاهی و آموزش مردم درباره توسعه پایدار است. آموزش، زیربنای توسعه جهان نوین است و بدون دستیابی به آموزش و ایجاد آگاهی همگانی در انسان ها توسعه پایدار از شعاری سطحی و عوامانه فراتر نخواهد رفت. هدف این پژوهش که با استفاده از روش توصیفی از نوع تحلیل اسنادی به انجام رسیده، تبیین و تحلیل اثر آموزش و به ویژه آموزش محیط زیست بر توسعه پایدار است. یافته ها حاکی از آن است که توسعه پایدار و همه جانبه، از بستر نیروی انسانی می گذرد و پیش شرط رخداد و تداوم هر توسعه و تحولی، سرمایه گذاری در نیروی انسانی از طریق آموزش و به ویژه آموزش محیط زیست است که به منزله رکن و هسته اصلی و محوری هر جامعه ای می_باشد؛ پس با توجه به اینکه آموزش یکی از مؤثرترین مؤلفه ها تأثیرگذار بر توسعه پایدار هر کشور است، انجام اقداماتی وسیع، همه جانبه، مستمر و فراگیر در جهت افزایش آگاهی ها محیطزیستی جامعه امری ضروری به نظر می رسد. نگاه اقتصادی به مقوله آموزش از منظر سرمایه گذاری بر اساس استانداردهای بانک جهانی و تبیین نقش آن در توسعه پایدار، نوآوری این مقاله می باشد.
شناسایی و اولویت بندی شاخص های سازنده برنامه ریزی شهری در زیست پذیری شهری (مطالعه موردی: مناطق چهار گانه شهر کرمان)
حوزههای تخصصی:
رشد فزاینده و شتابان شهرنشینی در چند دهه اخیر موجب شده، تا شهرها با چالش هایی همچون، کاهش زیست پذیری و کیفیّت زندگی، کم رنگ شدن حس تعلق اجتماعی، نابرابری های اجتماعی- اقتصادی و گسترش مشکلات اکولوژیکی مواجه گردند. از این رو هدف پژوهش حاضر شناسایی و تعیین تأثیرگذارترین شاخص سازنده برنامه ریزی شهری به منظور زیست پذیری مناطق چهار گانه شهر کرمان است. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف، کاربردی است. با توجّه به موضوع تحقیق و منطقه مورد مطالعه روش گردآوری داده ها، با استفاده از پرسشنامه است که به این منظور از 40 کارشناس مشرف بر وضع موجود شهر با استفاده از تکنیک دلفی انتخاب شده است. پایایی داده های مورد استفاده با بهره گیری از آلفای کرونباخ به میزان 0.842 محاسبه شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون One Sample T-test و مدل رگرسیون گام به گام و برای سطح بندی سهم هر یک از شاخص های مورد پژوهش در مناطق چهار گانه شهر کرمان از نرم افزار Arc GIS استفاده شده است. نتایج به دست آمده از آزمون T نشان می دهد که نظر کارشناسان در مورد شاخص های سازنده برنامه ریزی شهری در زیست پذیری مناطق چهار گانه شهر کرمان، با توجّه به در نظر گرفتن مقدار آزمون که در اینجا عدد 3 است در حد متوسط می باشد؛ همچنین، نتایج مدل رگرسیون حاکی از آن است که، از میان شاخص های مورد بررسی، شاخص کالبدی با ضریب بتا 486/. سپس شاخص اقتصادی و زیست محیطی یا ضریب بتا 341/. در انتها شاخص اجتماعی با ضریب بتا 278/0 به ترتیب بیشترین سهم را در زیست پذیرتر نمودن شهر کرمان داشته اند.
سنجش عوامل مؤثر در رهاشدگی اراضی شهر ایلام در راستای دستیابی به پایداری شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، یکی از معضلاتی که شهر و شهروندان با آن مواجه اند، وجود زمین های رهاشده و بی استفاده در مناطق و محلات مختلف شهری است. این اراضی و فضاهای مسئله دار، رشد افقی شهرها را به دنبال داشته، باعث نا پایداری در ابعاد محیط زیستی، اجتماعی و اقتصادی شده و محیط های شهری را با چالش های جدی مواجه ساخته است. با توجه به اهمیت و نقش حساس زمین در توسعة شهری و پیشبرد اهداف و برنامه های شهر، هدایت و کنترل این اراضی ضرورت دارد. در راستای کنترل و مدیریت اراضی رهاشده، اولین گام شناخت و بررسی عواملی است که در شکل گیری آن ها نقش مؤثر داشته است. لذا، هدف اصلی این مقاله، شناسایی و سنجش عوامل و نیروهای مؤثر در پیدایش اراضی رهاشده و بی استفاده (نمونة موردی: شهر ایلام) است. نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی توصیفی- تحلیلی است. برای جمع آوری داده ها از روش پیمایشی و کتابخانه ای استفاده شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و بهره گیری از آزمون هایی همچون ضریب همبستگی پیرسون، آزمون T تک نمونه ای و نیز رگرسیون چند گانه است. عوامل و نیروهای مؤثر در رهاشدگی اراضی در پنج بعد شامل عوامل و نیروهای اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، حقوقی- قانونی، سیاسی و محیطی سنجش شده است. نتایج حاصل از تحلیل یافته ها نشان می دهد که رابطة معناداری بین تمامی شاخص های مورد بررسی و شدت رهاشدگی اراضی درون شهری وجود دارد. از بین این شاخص ها، نیروها و عوامل اقتصادی، بیشترین نقش را در رهاشدگی اراضی درون شهری محدودة مورد مطالعه داشته است. به طور کلی، عواملی همچون مهاجرت های ناشی از جنگ تحمیلی و مهاجرت های روستاییان به شهرها، سیاست های واگذاری زمین و مسکن، پیش بینی های نادرست طرح های شهری، بورس بازی زمین و نقش پررنگ دلالان و زمین خواران در این امر در شکل گیری الگوی پراکندة شهری و رهاشدگی اراضی درون شهری ایلام، تأثیرگذار بوده است.
بررسی تاثیر رضایتمندی شهروندان از عملکرد شهرداری در پایداری محیط زیست شهری، مورد مطالعه: منطقه 9 مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تامین رضایت شهروندان و مشارکت آن ها در اداره شهر، یکی از اهداف اصلی نظام های مشارکت جو است. چون نارضایتی مردم، تعامل آنان با شهرداری را مشکل و حتی غیرممکن ساخته و ناپایداری محیطی را در پی دارد. به همین دلیل، این تحقیق با روش توصیفی و تحلیلی در نظر داشته است تا عوامل موثر بر رضایت مندی از خدمات ارائه شده توسط شهرداری منطقه 9 شهر مشهد را تعیین نماید. بر اساس روش های متداول تعیین نمونه، حجم نمونه مورد مطالعه 200 نفر در نظر گرفته شده است. داده های مورد نیاز این بررسی، از طریق پرسشنامه که روایی و کارآیی آن تعیین شده بود، گردآوری شده و برای تحلیل از ضریب همبستگی و رگرسیون چند متغیره بهره برداری به عمل آمده است. نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد که از بین تمام متغیرهایی که وارد معادله شده اند، مدت اقامت در منطقه، میزان ارتباط با شهرداری، سن هنگام ورود به منطقه، فاصله محل سکونت تا خیابان اصلی و دریافت تبلیغات مستقیم، معنادار بوده و بیش تر ین تاتیر را بر رضایتمندی از خدمات ارائه شده داشته اند و در نتیجه فعالیت های محیطی شهرداری برای سنجش پایداری زیست محیطی در شهر مشهد مناسب بوده است. بنابراین، مسئولان باید ضمن تامین رضایتمندی مردم، این گونه فعالیت ها را توسعه دهند.
رابطه شبکه اجتماعی با توسعه محله ای نمونه موردی؛ محله فهادان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه در سطح محلی و تلاش برای یافتن راهکارهای دموکراتیک در کشورهای توسعه یافته، سال هاست که بخش مهمی از مطالعات برنامه ریزی شهری را به خود اختصاص داده است، ازاین رو مطالعه جغرافیایی شهر با محور قرار دادن محلات شهری از اولویت های کاری برنامه ریزان شهری به شمار می رود. محله فهادان به عنوان هسته مرکزی شکل گیری شهر یزد، شکلی از همبستگی برمبنای سکونت بوده است که اکنون به دلیل عدم توجه به توسعه محله مذکور در گذار از سنت به مدرنیته دستخوش تغییر در ساخت و کیفیت روابط اجتماعی شده است. عدم اتکاء به سازوکارهای محلی، کاهش مشارکت مردم، و… تنها بخشی از پیامدهای عدم توجه به مسائل محله مذکور است. ازاین رو تبیین رابطه شبکه اجتماعی با توسعه محله ای می تواند به عنوان نقطه آغازین روند توسعه محله فهادان باشد. بنابراین پژوهش حاضر قصد دارد تا به بررسی رابطه شبکه اجتماعی با توسعه محله ای در محله فهادان شهر یزد بپردازد. روش شناسی این پژوهش ازنظر هدف از نوع کاربردی- توسعه ای و ازنظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی می باشد. ابزار مورداستفاده پرسشنامه است، که در نرم افزار SPSS و Amos مورد تحلیل قرارگرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که رابطه مستقیم و معناداری بین شبکه اجتماعی و توسعه محله ای وجود دارد. بنابر یافته های پژوهش میزان تأثیر شبکه اجتماعی بر توسعه محله ای 70/0 است. همچنین به ترتیب ضرایب بتای استاندارد شده در مؤلفه های مشارکت اجتماعی با ضریب (172/0=β)، کیفیت شبکه با ضریب (111/0=β)، مشارکت مدنی با ضریب (092/0 =β)، بیشترین سهم را در تبیین توسعه محله ای دارند. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نشان می دهد که با بهبود وضعیت شبکه اجتماعی، وضعیت مؤلفه های توسعه محله نیز بهبود می یابد
مطالعه تطبیقی سنجش توسعه یافتگی شاخص های فناوری اطلاعات (مطالعه موردی: استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فناوری اطلاعات نقش مهمی در همه جنبه های زندگی ایفا می کند و شکل زندگی بشر را از جنبه های مختلف تغییر می دهد. این فناوری آثار بسیار زیادی در رسیدن به رفاه انسانی و بهبود کیفیت زندگی بر جای می گذارد. ضروری است فناوری اطلاعات با پذیرش قدرت فراوان آن در بهبود و اعتلای زندگی مردم و اینکه ابزاری است برای حل مشکلات و رسیدن به توسعه پایدار، محور راهبردهای توسعه قرار داده شود. از این رو، پژوهش حاضر جایگاه هر یک از شهرستان های استان فارس را از نظر داشتن شاخص های فناوری اطلاعات و ارتباطات ارزیابی می کند. رویکرد حاکم بر پژوهش از نوع کمی - تحلیلی است. نتایج الگوهای استفاده شده نشان می دهند که خدمات ارتباطی در شهرستان های استان، متعادل و متوازن توزیع نشده اند. شاخص تمرکز نشان می دهد که بیشترین تمرکز خدمات ارتباطی در شهرستان شیراز است ونتایج الگوی امتیاز استاندارد نشان می دهند که شهرستان شیراز با شاخص ترکیبی 65/6 در رتبه نخست استان و در سطح وراتمرکز قرار دارد.
پراکندگی فضایی - مکانی ایستگاه های توزیع آب آشامیدنی در شرایط اضطراری (مطالعه موردی: منطقه ۲ شهر کرمان)
حوزههای تخصصی:
وضعیت اضطراری، رویداد برنامه ریزی نشده ای است که در اثر آن افراد، تأسیسات و محیط زیست در معرض خطر جدی قرار می گیرند. از عمده ترین مشکلاتی که در شرایط اضطراری مردم با آن مواجه می شوند مشکل آب است. آمادگی برای رویارویی با شرایط اضطراری، مستلزم فراهم آوردن تمامی امکاناتی است که منجر به کاهش احتمالات در امر تصمیم گیری شود؛ بنابراین، یافتن مکان های مناسب جهت ایجاد ایستگاه های توزیع آب شرب برای صرفه جویی و بهینه سازی مصرف آب دارای اهمیت است. روش تحقیق در این پژوهش، بر اساس روش و ماهیت توصیفی- تحلیلی و بر اساس هدف کاربردی می باشد. در این پژوهش با نظرسنجی از کارشناسان خبره آب و فاضلاب، مدیرت بحران و اساتید صاحب نظر دانشگاه با استفاده از دو پرسشنامه معیارهای انتخاب محل ایستگاه های توزیع آب شرب شناسایی و سپس با استفاده از نرم افزار Expert Choice اولویت بندی معیارها تعیین شده و در نهایت با استفاده از نرم افزار GIS Arc مکان ایستگاه های توزیع آب شرب با در نظر گرفتن معیارها و اولویت آن ها و هم چنین با توجه به سایر عوامل مؤثر مانند حجم مخازن آب و فاصله حداکثر ۵۰۰ متر از منازل مسکونی به دست آمده است. نقشه نهایی در این پژوهش نشان دهنده ۶۵ مکان پیشنهادی با پراکندگی مناسب در منطقه ۲ شهر کرمان می باشد که از ۶۵ نقطه به دست آمده؛ ۱۲ مکان اولویت اوّل، ۲۵ مکان اولویت دوم و ۲۸ مکان اولویت سوم دارند.
بررسی پیامدهای اجتماعی– اقتصادی شرکت کشت وصنعت روژین تاک در شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از راهبردهای توسعة روستایی، راه اندازی صنایع فرآوری محصولات کشاورزی و نیز کشت وصنعت ها در مناطق روستایی است.اگرچه این کارخانه ها با هدف بهبود زندگی مردم در مناطق روستایی احداث می شوند، نباید پیامدهای اجتماعی- اقتصادی آن ها را نادیده گرفت.در زمینة ارزیابی پیامدهای اجتماعی و اقتصادی احداث کارخانه ها، مطالعات محدودی صورت گرفته است. هدف از این پژوهش کیفی، بررسی پیامدهای اجتماعی و اقتصادی شرکت کشت وصنعت روژین تاک در شهرستان کرمانشاه است. با توجه به ماهیت موضوعی مطالعه (ارزیابی پیامد)، بسیاری از پژوهشگران پیامدسنجی معتقدند که رویکرد مناسب برای چنین مطالعاتی روش کیفی است؛ بنابراین، این مطالعه با روش تحقیق کیفی به اجرا درآمده است. جامعة مورد مطالعة این پژوهش شامل کشاورزان بالای 30 سال روستاهای تازه آباد، نظام آباد، توللی، احمدوند، تپه افشار و سرابله در مناطق الهیارخانی و میان دربند است. به منظور گردآوری اطلاعات، از تکنیک های مصاحبة انفرادی و گروه متمرکز بهره گرفته شد. داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد تغییرات اقتصادی شرکت کشت وصنعت روژین تاک در منطقة مورد مطالعه شامل ترویج کشت گوجه فرنگی، توسعة اشتغال کشاورزی و غیرکشاورزی، کاهش هزینة حمل ونقل محصول و افزایش قیمت زمین است و پیامدهای اقتصادی شامل بهبود وضع اقتصادی و تغییر الگوی کشت می شود. تغییرات زیست محیطی که به بروز پیامد اجتماعی منجر شده اند، عبارت اند از افزایش ترافیک و آلودگی صوتی. از پیامدهای اجتماعی می توان به مواردی مانند افزایش تصادفات، سیر صعودی مهاجرت معکوس، تقویت انسجام گروهی، بهبود رفاه اجتماعی- اقتصادی و میل به تحصیل اشاره کرد. به منظور اعتباربخشی به یافته های تحقیق، نتایج مطالعه به مسئولان شرکت روژین تاک ارائه و به بحث گذاشته شد. سیاست گذاران توسعة روستایی استان می توانند نتایج این مطالعه را مبنایی برای سنجش ریسک در برنامه ریزی صنایع روستایی آینده قرار دهند.
ارزیابی و اولویت بندی مناطق شهری براساس شاخص های شهر خلاق (نمونه ی موردی: شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق، کاربردی و روش بررسی آن توصیفی – تحلیلی است و برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل های تحلیل شبکه ای، تاپسیس، رگرسیون چندمتغیره و تحلیل پرسشنامه استفاده شده است. جامعه ی آماری پژوهش، مناطق پنج گانه ی شهر سنندج و شاخص های تحقیق شامل بیست ویک زیرشاخص شهر خلّاق در قالب چهار شاخص کلی است. نتایج به دست آمده از مدل ANP نشان می دهد معیار نوآوری با 063/0 بیشترین تأثیر را در حرکت یک منطقه به سمت منطقه ی خلاق در شهر سنندج دارد. در ای ن می ان، شاخص های تعداد محققان با 116/0 و تعداد اختراعات با 088/0 در تحقق شهرخلاق سنندج بیشترین نق ش را دارند. منطقه ی سه با میزان تاپسیس 9596/0 در رتبه ی اول و منطقه ی چهار با میزان تاپسیس 2851/0 در رتبه ی آخر از لحاظ سطح خلاقیت قرار گرفته اند. محاسبه ی رابطه ی مؤلفه های شهر خلّاق و وضعیت موجود این مؤلفه ها نشان می دهد که 7/63 درصد از تغییرات تحقق مناطق خلاق سنندج ناشی از بهبود و افزایش به کارگیری مؤلفه های شهرخلاق است. براساس تحلیل آماری پرسشنامه، شاخص سرمایه ی انسانی بیشترین تأثیر را با میزان (24/4) درصد و کیفیت زندگی با میزان (82/3) کمترین تأثیر را در حرکت یک منطقه به سمت منطقه ی خلاق در سنندج دارند.
بررسی و مقایسه ابعاد توانمندسازی در بین محلاّت شهری (مطالعه موردی: محلّه پشت مشهد بالا و محلّه طاهر و منصور شهر کاشان)
حوزههای تخصصی:
مفهوم توانمندسازی در ابعاد متفاوت به معنای تقسیم مسئولیت و قدرت به رده های مختلف اجتماعی و مبارزه با بی قدرتی و افزایش مشارکت است. با توجه به اهمیّت مبحث توانمندی در توسعه شهری در پژوهش حاضر توانمندی در ابعاد اجتماعی و کالبدی در رویکردی مقایسه ای بین دو محلّه پشت مشهد بالا و محلّه طاهر و منصور شهر کاشان مورد بررسی و سنجش قرار گرفته است و در ادامه راهبردهایی برای بهبود آن ارائه شده است. اطلاعات مورد نیاز با ابزار پرسشنامه گردآوری و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 380 نفر محاسبه شده است. یافته ها با بهره گیری از نرم افزارهای SPSS و AMOS مورد تحلیل قرار گرفت. برای انجام تحلیل های آماری و پاسخگویی به فرضیات پژوهش از فراوانی، آزمون تی تک نمونه ای، آزمون تی زوجی، ضریب همبستگی پیرسون و برای مدل سازی از تحلیل عاملی اکتشافی و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده گردید. نتایج نشان دهنده آن است دو محلّه پشت مشهد بالا و طاهر و منصور شهر کاشان در ابعاد اجتماعی و کالبدی توانمندسازی با یکدیگر تفاوت معناداری دارند. نتایج حاصل از مدل سازی معادلات ساختاری بیان می کند در بُعد اجتماعی عامل اعتماد و مشارکت ساکنان، با 0.77 بیشترین بار عاملی را دارا است و بیشتر از سایر عوامل بر توانمندسازی اجتماعی ساکنان محلاّت مورد بررسی اثر گذار بوده است. در بُعد کالبدی نیز عامل رضایت کالبدی بیشترین بار عاملی را با 0.72 به خود اختصاص داده است و بیش از سایر متغیرهای مورد بررسی با توانمندی کالبدی همبستگی داشته است؛ همچنین، نتایج حاصل از کاربرد ضریب همبستگی پیرسون، نشان از ارتباط مثبت و معنادار توانمندسازی کالبدی و توانمندسازی اجتماعی در سطح اطمینان 99 درصد دارد. بررسی مقایسه ای بین ابعاد توانمندی کالبدی و اجتماعی با استفاده از آزمون تی بیان کننده آن است میزان توانمندی کالبدی در بین ساکنان محلّه طاهر و منصور بالاتر از میزان آن در محلّه پشت مشهد بالا بوده است؛ همچنین، ساکنان محلّه طاهر و منصور نسبت به محلّه پشت مشهد بالا از توانمندی اجتماعی بیشتری برخوردار هستند.
ارائه راهبرد های ارتقاء کیفیت محیطی در نوسازی بافت فرسوده فرحزاد با استفاده از روش تحلیل استراتژیک – سلسله مراتبی (SWOT-AHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه ارتقا کیفیت های محیطی یکی از مهم ترین موضوعات مد نظر در طرح های توسعه شهری و مهم تر از آن پروژه های نوسازی بافت های فرسوده شهر می باشد. در نظر داشتن موضوع کیفیت محیطی برای مداخله در بافت های فرسوده سبب می شود، رویکردی نسبتا جامع به تمامی ابعاد فرسودگی در این بافت ها به دست آید. به همین سبب، پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا با بررسی ادبیات موجود پیرامون کیفیت های محیطی، عوامل کلیدی موضوع را استخراج کرده و به تحلیل آن ها در بافت فرسوده فرحزاد بپردازد. هدف این پژوهش ارائه اصلی ترین راهبرد ها جهت ارتقا کیفیت محیطی بافت های فرسوده از جمله بافت فرسوده فرحزاد در مسیر نوسازی می باشد. در این پژوهش از روش تحقیق توصیفی- پیمایشی در بستری از مطالعات کتابخانه ای برای استخراج معیار ها بهره گرفته شده است. تحلیل معیار های کیفیت محیطی بدست آمده در بافت مورد بررسی، با استفاده از ماتریس SWOT انجام شده و در نهایت تجزیه و تحلیل داده ها با ترکیب SWOT و AHP و با کمک نرم افزار Expert Choice محاسبه شده است. این پژوهش از نوع کیفی – کمی بوده و از حیث هدف، کاربردی قلمداد می شود. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که در میان عوامل SWOT، نقاط ضعف بالاترین وزن را در ارتقا کیفیت محیطی دارا می باشد و در دسته بندی عوامل در قالب مولفه های کیفیت محیطی، مولفه عملکردی اولین اولویت را در ارتقا کیفیت محیطی داراست و پس از آن مولفه تجربی – زیبایی شناختی و زیست محیطی قرار دارند.