فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱٬۵۲۸ مورد.
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۱
77 - 93
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی عملکرد نظام در رابطه با جوانان پس از پیروزی انقلاب می باشد. به منظور دستیابی به هدف مقاله فوق از روش های توصیفی _ تحلیلی با تکیه بر گفتمان انقلاب و همچنین نظریه تغییرات نسلی اینگلهارت استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که بسیاری از پژوهش های کشور در تلاش هستند تا از روش و نظریه اینگلهارت که 80 کشور جهان را مورد بررسی قرار داده است، تغییرات نسلی جامعه ما را موردواکاوی قرار دهند. اما گفتمان انقلاب با این روش ناهمخوانی بنیادین دارد. نتایج این مقاله به این نکته رسیده است که گفتمان انقلاب از ابتدا بر ارزش های فطری و غیرمادی در کنار مادیات تأکید داشته است. تجربه های مبارزه با رژیم پهلوی، جنگ تحمیلی هشت ساله عراق علیه ایران و دستاوردهای کلان و خرد در عرصه های گوناگون با حضور حداکثری جوانان بوده که قابل توضیح با نظریه اینگلهارت نیست.
نظام تعلیم و تربیت حکمت بنیاد در مسیر تربیت انسان تراز مهدویت در هندسه نظم نوین جهانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۱
39 - 74
حوزههای تخصصی:
نظم موجود جهانی، ریشه در تحولات مهم ترین پیشران آن؛ علم و فناوری دارد که با غایت تبدیل انسان به «خدا _ انسان»، پویایی مدنظر خود را سامان دهی می کند و انسان آرمانی غربی را به واقعیت می رساند. نظام تعلیم و تربیت فعلی حاکم، با تربیت انسان سلطه پذیر، شأن عبودیت انسان را به خودبسندگی وهمی فرو می کاهد که سرانجام آن، ناکجاآبادی ازهم گسیخته و سرسام آور است. انسان آرمانی ازمنظر دین مبین اسلام، حاصل نظام تزکیه، تعلیم و تربیت متناسب، «انسان حکیم» در تراز مهدویت است و در آخرین خطبه ماندگار نهج البلاغه شریف از امام علی؟ع؟ با تبیین امام زمان؟عج؟، ظهور بنیادین یافته است. در تحقق انسان و گروه های انسانی حکیم از نگاه تحلیل کلان، مؤلفه های سه گانه«فرد _ جمع، ظاهر _ باطن و نظر _ عمل» با تأکید بر یکپارچگی«نظر _ عمل» و راهبری متناسب به اتحاد و قوام می رسد. از منظر ترکیبی، منطق ربوبیت به عنوان منطق وصل، در برابر منطق فصل نظام سلطه جهانی، خود را در شبکه کانون ها متجلی می کند. این منطق جدید، با مراتب نفس، مراتب خلیفگی، مراتب اراده و مراتب ربوبیت، به سوی بساطت میل می کند و عبودیت حق را برای انسان به کمال می رساند. منظومگی ربوبیت تبیین شده، با یکپارچگی خانه، مدرسه، مسجد(مراکز حکمت بنیان) و دانشگاه(شبکه مراکز حکمت بنیان) معین می شود که در کانون آن، دانشگاه حکمت بنیان قرار دارد که غایت آن، منظومه حکمت بنیاد و انسان تراز مهدویت در نظم نوین جهانی است. در این مقاله با رویکردی بنیادین و روشی تحلیلی _ اجتهادی، نظام تعلیم و تربیت حکمت بنیاد را در مسیر تربیت انسان تراز مهدویت در هندسه نظم نوین جهانی معرفی می کند.
واکاوی رسالت حوزه ی علمیه ی مبتنی بر حکمرانی زمینه ساز(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
6 - 34
حوزههای تخصصی:
حوزه ی علمیه به عنوان یکی از ریشه دارترین و مؤثر ترین نهادهای اجتماعی است که متولی دین الهی به شمار می رود و توانسته است در طول زمان اولًا دین الهی را حفظ و تبیین کند؛ ثانیاً توانسته است روحیه ی دینی مردم را تقویت کند. از هزار سال پیش تا امروز این حوزه های علمیه بودند که توانستند فکر دینی مردم را هدایت کنند و به آنها روحیه ی دینی بدهند و دین را حفظ نمایند. بر این اساس می توان گفت رسالت حوزه ی علمیه پیوندی ناگسستنی با رسالت و اهداف دین الهی دارد، علاوه بر این که حوزه ی علمیه مزرع علمای دین است، همان ها که وارثان انبیاء الهی و ائمه اطهار هستند؛ لذا با نگاهی به سیره آنها و رسالتی که در پی آن بوده اند نیز می توان رسالت حوزه ی علمیه را سامان داد. در نوشته حاضر تلاش شده است مبتنی بر رسالت امام زمان(عج) که در امتداد رسالت انبیاء الهی و ائمه اطهار و ثمره بخش تلاش آنهاست و عبارت است از اقامه دین الهی و تحقق حکومت الهی بر زمین، رسالت حوزه ی علمیه مورد کاوش قرار گیرد. بر این اساس مطالب این مقاله در سه بخش کلی تنظیم گردیده است، ابتدا براساس رسالت امام زمان(عج)، زمینه های ظهور حضرت تبیین شده است، در بخش بعدی به نسبت سنجی رسالت حوزه ی علمیه با حکمرانی زمینه ساز پرداخته شده است و در انتها مؤلفه های نقش آفرینی حوزه ی علمیه در حکمرانی زمینه ساز به تفصیل ذکر شده است. در این نوشتار روش بحث در ساحت جمع آوری داده ها به صورت اسنادی و کتابخانه ای و در ساحت پردازش داده ها به صورت توصیفی و تحلیلی می باشد.
تحلیل محتوای ویژگی های مدرسه صالح بر اساس مولفه های تربیت مهدوی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۳
56 - 74
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل و بررسی میزان توجه به مولفه های تربیت مهدوی در قسمت ویژگی های مدرسه صالح، مبانی نظری سند تحول بنیادین در نظام تربیت رسمی عمومی جمهوری اسلامی ایران انجام شده است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع تحلیل محتوا می باشد. در این پژوهش ضمن توجه به اهمیت جایگاه تربیت رسمی عمومی در پایه ریزی سبک زندگی افراد جامعه، به ضرورت توجه به ابعاد تربیت مهدوی در تربیت رسمی عمومی پرداخته شده است. در ادامه ضمن بررسی مفهوم مدرسه صالح و ویژگی های آن در راستای مشخص ساختن میزان توجه به ابعاد تربیت مهدوی در مدرسه صالح مورد نظر نظام تربیت رسمی عمومی کشور، تحلیل محتوای قسمت های مربوط به ویژگی های مدرسه صالح با استفاده از فهرست وارسی تحلیل محتوای محقق ساخته بر اساس الگوی مبتنی بر مولفه های اساسی تربیت مهدوی در چهار بعد شناختی، عاطفی، رفتاری و کنشی انجام شد. یافته های پژوهش نشان می دهد بیشترین توجه به بعد شناختی و کمترین توجه به بعد عاطفی صورت گرفته است. با توجه به نقش بعد عاطفی در تحول دینداری کودکان و نوجوانان که بیشترین مخاطبان مدرسه صالح را تشکیل می دهند لازم است به این بعد از تربیت مهدوی در برنامه های تربیتی مدرسه صالح توجه بیشتری شود.
تفسیر تطبیقی ابن عربی و جوادی آملی از «بقیة الله» در آیه 86 هود(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۳
234 - 248
حوزههای تخصصی:
در آیه 86 سوره مبارکه هود از «بقیه الله» سخن رفته است: «بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ». تفسیر این عبارت در میان مفسران بحث برانگیز شده است. بر اساس برخی روایات در منابع شیعه مراد از این عبارت حضرت مهدی (ع) است که حجت برجای مانده الهی است. این پژوهش به بررسی حقیقت «بقیه الله» در آیه 86 سوره هود از منظر ابن عربی و جوادی آملی می پردازد. از رهگذر این پژوهش نشان داده می شود که این دو اندیشمند حضرت مهدی (ع) را مصداق بقیه الله در آیه پیش گفته دانسته اند. البته میان دیدگاه این دو دانشور تفاوت هایی هم وجود دارد. برای نمونه آیت الله جوادی آملی دیدگاه خود مبنی بر اینکه حضرت مهدی (ع) مصداق بقیه الله است را به روایات مستند می کند، ولی ابن عربی همان دیدگاه را بدون ذکر روایات مرتبط و با بیان حکمی بیان کرده است که این احتمالاً ناشی از شرائط فرهنگی، اجتماعی و سیاسی حاکم بر زمان ابن عربی بوده است که بیان عقیده تشیع جرم تلقی شده می شده است.
بررسی میزان آشنایی طلاب با مفهوم و مبانی ولایت فقیه با تاکید بر اندیشه امام خمینی (ره)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
156 - 178
حوزههای تخصصی:
نظر به نقش طلاب در تأسیس و استمرار نظام مبتنی بر ولایت فقیه و منوط بودن ایفای این نقش بر آگاهی سیاسی آنان، موضوع «میزان آشنایی طلاب با مفهوم و مبانی ولایت فقیه با تاکید بر اندیشه امام خمینی(ره)» با هدف، تحلیل میزان آشنایی یا عدم آشنایی طلاب با ولایت فقیه مورد پژوهش قرار گرفت. روش پژوهش، روش تحقیق پیمایش است و مبتنی بر اطلاعات کتابخانه ای و پرسش نامه می باشد؛ پس از بررسی و معرفی شاخص های ولایتِ فقیه در ابعاد مذکور، پرسش نامه ساخته شد و داده های جمع-آوری شده با کمک نرم افزار spss ورژن 22 و با استفاده از روش تحلیل آماری داده-های کمی و تکنیک تحلیل آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان می دهد، میزان آشنایی طلاب با مفهوم ولایت فقیه 55/69 و با مبانی ولایت فقیه 93/61 درصد است. در این پژوهش، جهات قوت و ضعف میزان آشنایی طلاب با کمک سیزده گویه در دو شاخص سنجش مفهوم و مبانی ولایت فقیه، مشخص شد؛ که در مجموع، خوب ارزیابی شده است.
رهبری در انقلاب اسلامی و انقلاب روسیه (بررسی مقایسه ای)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
87 - 104
حوزههای تخصصی:
انقلاب تحولی پیچیده و عمیق است که در آن قدرت از طریق غیرمسالمت آمیز تغییر می کند. در هر انقلاب سه رکن اصلی وجود دارد که از طریق هم افزایی نقش خود را ایفا می کنند. این سه رکن عبارتند از ایدئولوژی، رهبری و مردم. یکی از مسائل مهم هر انقلاب، نقش و گستره رهبری آن است. نویسنده در این مقاله با استفاده از روش سنجشی _ مقایسه ای درصدد بررسی نقش و به ویژه گستره رهبری در انقلاب اسلامی ایران و انقلاب فوریه 1917 روسیه است. در حالی که در انقلاب اسلامی ایران رهبری امام خمینی؟ره؟ فراگیر و دربرگیرنده جلوه های مختلف فکری، بسیج گر و مدیر بود، در انقلاب فوریه1917 روسیه، این گستردگی و فراگیری رهبری در هر سه مرحله نهضت، انقلاب و نظام سازی وجود نداشت و رهبری در این انقلاب به مرحله بعد از پیروزی انقلاب محدود می شد. روش پژوهش مقایسه ای _ سنجشی است. در این روش نویسنده افزون بر همگونی ها و اشتراکات، درصدد بررسی ناهمگونی ها و افتراقات در خصوص انقلاب و رهبری در دو کشورایران و روسیه است. یافته پژوهش عبارت از این است در حالی که در انقلاب اسلامی ایران، امام خمینی به عنوان رهبر انقلاب هر سه جلوه رهبری فکری، بسیج گر و سیاست گذاری انقلاب اسلامی را به صورت تام عهده دار بود، در انقلاب فوریه 1917روسیه افزون بر تعدد رهبران، تجمیع جلوه های رهبری وجود نداشت.
روش مندی جریان شناسی انحراف در عرصه مهدویت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۳
116 - 136
حوزههای تخصصی:
روش مندی جریان شناسی جریان های انحرافی مهدویت، درباره روش جریان شناسی، در مقام ارائه مدل و الگو بحث کرده است. یکی از واقعیت های عینی جامعه، وجود جریان های انحرافی در عرصه مهدویت است که باید مورد مطالعه قرار گیرند. این نوشتار با هدف ارائه روش بمثابه الگوی مطالعاتی، جریان شناس را در جریان یابی و جریان شناسی یاری می کند. طبق این مدل؛ جریان شناس با لایه های پنهان علت ها و روند معلول ها آشنا شده و ارزیابی دقیقی از جریان خواهد داشت. الگوی ارائه شده در این پژوهش؛ با استفاده از روش تحلیل لایه ای علت ها و با بهره از روش تحلیل تأثیر روند در آینده پژوهشی است. این روش به جریان شناس توان آن را می دهد که از زوایای مختلف به طراحی سؤال بپردازد و پس از پاسخ یابی برای سؤالات، ارزیابی نهایی را انجام دهد. ارکان اصلی در روش مندی جریان شناسی عبارتند از: جریان یابی، ارزیابی جهت کلی جریان، علت یابی با سه رویکرد: علل پیدایش، گسترش و گرایش، روند پژوهی با دو مرحله تحلیل روند جریان و تحلیل تاثیر بر روند.
ارزیابی اخلاقی جهانگیری مهدی (ع) از منظر اخلاقیات جنگ در نظامات اخلاق اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۳
138 - 158
حوزههای تخصصی:
اخلاق جنگ یکی از عرصه های با ارزش در حوزه اخلاقیات کاربردی است. در ادبیات دینی همواره صلح و آرامش ستوده شده ولی آن جا که از جنگ گریزی نباشد باید باز به نظامات اخلاق دینی ملتزم بود و ارزش های خاصی را در بحبوحه جنگ رعایت کرد. مهدویت از باورهای اصیل شیعی است و روایات آن به جهت مسامحه هایی که در نقل و پذیرش روایت مهدوی صورت گرفته محتاج پالایش جدی است. چگونگی آغاز حرکت امام مهدی؟ع؟ و روند سیطره او بر زمین و بسط عدل و داد از مهم ترین بخش های معارف مهدوی است که به جهت تکیه منابع روایی بر مصادر مجعول و ضعیف نیازمند توجهی مضاعف است. این دسته از روایات از فضایی در جهانگیری امام خبر می دهد که در بسیاری از موارد نه فقط قابلیت دفاع عقلانی و اخلاقی ندارد بلکه با باورها و مبانی عام دینی نیز سازگار نیست. این نوشته بر آن است تا به ارزیابی این آموزه ها پرداخته و صحت و سقم آن را معلوم کند. این مقاله در ارزیابی این آموزه ها ابتدا تلاش کرده تا مواضع تنافی این آموزه ها با عقلانیت و با باورهای دینی را مشخص کرده و سپس با رجوع به منابع و ارزیابی مستندات، تکلیف این ناسازگاری ها را معلوم نماید. آورده این تحقیق کوتاه را می توان در نشان دادن ارزشمندی و اخلاقی بودن جهاد امام و یارانش ایجاد عدالت جهانی است. همچنین عقلانیت در دعوت مهدوی و ابتناء آن بر مبانی عام باورهای دینی همگی از دیگر آورده های این تحقیق بوده است؛ دعوتی که تکیه آن بر روشنگری و رعایت حق انتخاب انسان ها در کنار تلاش برای برپا خواستن مردم و تحقق بخشیدن به عدل و داد است.
تحلیل معناشناختی روایت اقوام متعمق آخرالزمان در نسبت با مجموعه روایات تعمق(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۳
94 - 114
حوزههای تخصصی:
مسلم است که معارف الهی دارای درجات مختلفی از سطح و عمق و ادراک بشری، مشتمل بر مراتب متعددی از فهم و کشف است، انسان متناسب با هر مرتبه ادراکی به درک لایه ای از حقیقت نائل می شود. بالا ترین مرتبه ادراک، متعلق به مواجهه شهودی انبیاء با حقیقت است، دیگران نیز به فراخور تلاش علمی و عملی خود از این معارف بهره مند می شوند. طبیعی است که با رشد و تکامل علمی و عقلی، مراتب عمیق تری از فهم نیز برای انسان ها حاصل شود، اما از طرفی مجاری ادراکی بشر محدود بوده و امکان درک حقایق فراتر از مرزهای خود را ندارد. مضمون روایت اقوام متعمقون این است که خداوند سوره توحید و آیات پایانی سوره حدید را به این جهت نازل کرد که می دانست در آینده اقوام متعمقی خواهند آمد، کسانی از تعبیر متعمق معنای تشویق و مدح و عده ای مفهوم منع و ذم برداشت کرده اند، مسئله تحقیق این است که آیا تعمق در خصوص این روایت به معنای فهم عمیق و صفت مدح یا به معنای تجاوز از حد و صفت ذم است؟ در این مقاله با تأکید بر شیوه رایج معناشناسی، به تحلیل معنایی این روایت در نسبت با مجموعه روایات تعمق در مجامع حدیثی شیعه و سنی پرداخته و نشان داده ایم که با توجه به قرائن و شواهد موجود، این روایت بیش از آن که در مقام تحریک و تشویق به تعمق و ستایش آن باشد، ناظر به حذر و منع از تعمق بیش از اندازه در معارف است، بر این اساس اگرچه تلاش اعتدالی برای شناخت حدی از معارف که میسور فهم آدمی لازم است، اما تجاوز از این حد، مصداق تعمق مذموم و محل منع و نهی روایت خواهد بود.
فلسفه حکمرانی مهدوی
حوزههای تخصصی:
به طور کلی همه حوزه های مطالعاتی نو و جدید با سه مؤلفه مهمی به نام «تولید ادبیات مسئله»، «کشف مسئله» و «حل مسئله» روبرو هستند. یعنی در موضوعات و مسائل نوپدید به طور سلسله مراتبی ابتدا به تولید ادبیات بحث که همان تولید دانش است مبادرت می شود و بعد از تولید دانش به دنبال کشف مسئله و بعد از کشف مسئله به انجام حل آن مسئله اقدام می شود. براین اساس ضرورت دارد برای حکمرانی مهدوی که یک موضوع جدید و نوپدید و فاقد عقبه های مطالعاتی است، به تولید ادبیات بحث و تولید دانش در قالب فلسفه حکمرانی مهدوی اقدام شود. فلسفه حکمرانی مهدوی به عنوان فلسفه مضاف به امور شناخته می شود؛ زیرا به طور کلی در فلسفه مضاف اگر متعلق فلسفه، حوزه دانشی و علمی باشد، فلسفه مضاف به علوم و اگر یک امر حقیقی و عینی باشد، فلسفه مضاف به امور است. ازآنجایی که حکمرانی مهدوی به عنوان یک حوزه علمی و دانشی مطرح نبوده بلکه به عنوان یک امر و حقیقت عینی مطرح است پس به عنوان فلسفه مضاف به امور نامگذاری می شود. در فلسفه حکمرانی مهدوی به مسائلی پرداخته می شود که اولاً؛ کلی باشند نه جزیی، ثانیاً؛ بیرونی باشند نه داخلی، و ثالثاً؛ مربوط به کل حکمرانی مهدوی باشند نه مربوط به برخی موضوعات حکمرانی مهدوی؛ مثل مبانی حکمرانی مهدوی، اهداف حکمرانی مهدوی، روش حکمرانی مهدوی، انواع حکمرانی مهدوی، چالش های حکمرانی مهدوی و... که لازم و ضروری است جهت تولید ادبیات بحث (تولید دانش) در حوزه حکمرانی مهدوی و تثبیت و توجیه جایگاه آن با روش توصیفی و تحلیلی به طرح بحث فلسفه حکمرانی مهدوی مبادرت شود.
گونه شناسی روایات مهدوی قبل از ظهور در مدرسه حدیثی قم تا ابتدای دوران شیخ صدوق
منبع:
جامعه مهدوی سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
59 - 90
حوزههای تخصصی:
مدرسه حدیثی قم، به عنوان یکی از مدارس پر قدرت امامیه، از دیرباز مورد اهتمام و دقت اندیشوران بوده است. کاوش ها در زمینه مهدویت در این مدرسه، با کاستی هایی مواجه است. فقدان نگاه « مدرسه محور» و «عدم بررسی گونه های مهم روایی» در این مدرسه به احادیث مهدوی، ازجمله این کاستی هاست. بررسی دقیق گونه ها به عرضه تصویری روش از نوع روایات مهدوی این مدرسه می تواند کمک کند و در پی آن به تحلیل های محتوایی روایات در پژوهش های دیگر دست یافت؛ ازاین رو نوشتار پیش رو با روش توصیفی – تحلیلی با بهره گیری از 358 روایت از روایات مدرسه حدیثی قم، به گونه شناسی روایات این مدرسه پرداخته است. از نتایج این بررسی به ویژگی های شخصی امام مانند تبارشناسی، شیوه های معرفی امام مهدی(عج)، تولد، نام و اوصاف امام، سکونت امام، مقام امام مهدی(عج) و مسئله غیبت و انتظار می توان اشاره کرد. وجود توقیعات دراین مدرسه با فراوانی بسیار روبرو است و در کنار آن ادعیه مهدوی در مقایسه با دیگر آموزه ها با فرو کاهشی روبرو است.
چالش ناقض معرفتی و خاستگاه شکل گیری باورهای مهدوی در میان پیروان مدعیان مهدویت
منبع:
جامعه مهدوی سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
117 - 150
حوزههای تخصصی:
نشانه ها و علائم ظهور و نیز ویژگی های امام موعود که در روایات اسلامی آمده، به طور عمده راهی تلقی شده که به موجب آن، افراد مختلف بتوانند ادعای مدعیان را محک زنند. با این حال، مدعیان کم و بیش با اتکا به همین نشانه ها و تطبیق شان بر خود تلاش کرده اند تا ادعاهای خویش را برای پیروانشان باورپذیر کنند. عطف نظر به این مسئله که پیروان متمهدیان، با ناقض های معرفتی قابل توجه و پر تواتری روبه رو هستند، حجیت باورهای این گروه مورد خدشه جدی است. اما از سویی اصرار بر باورهای این پیروان در چنین شرایطی نشان می دهد که منشاء باور این پیروان، همراه با دلایل و قراین کافی نیست؛ زیرا با وجود تضعیف ادله و از دست رفتن پایگاه شواهد، تغییری در موضع معرفتی حاصل نمی شود. این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی و با مطالعه کتابخانه ای، درپی یافتن خاستگاه شکل گیری باورهای پیروان مدعیان مهدویت است. نتایج پژوهش نشان می دهد رذیلت های معرفتی و فقدان فضایل شناختی همچون خردورزی و استدلال صحیح، ژرف اندیشی، تواضع معرفتی، گشودگی نسبت به قراین جدید برای باورمندان به این گونه باورهای غیرپایه و متکی بر گواهی، موجب گردیده تا آنان مدعیات تجربه گران مهدوی را بپذیرند. درنتیجه از نقطه نظر معرفت شناختی، پیروان مدعیان مهدویت در صورت اصرار بر باورهای خود با وجود ناقض معرفتی، باید بتوانند از داشتن فضایل معرفتی کافی مطمئن شوند و در صورت غیاب یک یا چندین فضیلت معرفتی، و یا برخورداری از رذایل معرفتی، باور آنان غیرموجه و نامعقول است.
نقد بداعت بابیت و بهائیت بر پایه شواهد الگوگیری از فرقه های پیشین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۸
51 - 84
حوزههای تخصصی:
بابیت و بهائیت از جریان های متمهدی و متنبی معاصر هستند که بر پایه ادعای امی بودنِ سران شان و نیازمندی ادیان به مطابقت با زمان، در گفتار و نوشتار و تبلیغات خود از بداعت و بی مانندی در ادعا، آموزه ها و احکام شان سخن می گویند و با این حربه در پی عوام فریبی و ناکارآمدنمایی ادیان الهی هستند تا با نفی اسلام و ادیان پیشین، حقانیت خود را به مخاطبان شان تلقین کنند. این نوشتار بر پایه روش پژوهش توصیفی _ تحلیلی ضمن تبیین ادعاهای بابیت و بهائیت در موضوع بداعت و نوآوری، از شواهد تاریخی، ادبی، کلامی، فقهی، روشی و ساختاری ای پرده برمی دارد که بر الگوگیری این دو جریان از فرق پیشین دلالت دارند. براساس تعالیم حسین علی نوری، وجود این تناقض به تنهایی بر نفی نبوت، رسالت و الهی بودن سران بابیت و بهائیت و بطلان ادعاهای شان کفایت می کند.
رویکرد فقه نظام واره در جامعه منتظر بر اساس اندیشه های آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (ره)
منبع:
جامعه مهدوی سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷)
71 - 101
حوزههای تخصصی:
آیت الله العظمی صافی گلپایگانی ره یک مهدویت پژوه متبحر و یک فقیه زبردست بودند که در شکل گیری قانون اساسی جمهوری اسلامی نقش مهمی داشتند؛ همچنین حضور ده ساله ایشان در کسوت دبیر شورای نگهبان ضروری می نماید که رویکرد فقه نظام واره در جامعه منتظر از دیدگاه ایشان مورد کاوش قرار گیرد؛ ازاین رو نوشتار پیش رو با روش توصیفی تحلیلی در اولین قدم به چیستی جامعه منتطر از منظر این فقیه عالی مقام اشاره دارد؛ ایشان انتظار را حیات بخش و جامعه منتظر را پویا و شکوفا معنا می کند. آیت الله صافی تحقق فقه نظام واره در جامعه منتظر را به روشنی تأیید می کند و معتقد است که اصل و بنیان این نظام تأسیسی و فروعات آن امضایی است. ایشان ایمان به مکتب و شجاعت در بیان آن، نگاه انتقادی به تمدن غرب و توجه به فقه غایت مدار را از پیش نیازهای مهم رویکرد فقه نظام واره در عصر غیبت می دانند. آیت الله صافی نظام سازی در جامعه منتظر را در قالب یک ساختار در نظر می گیرد که مبتنی بر حاکمیت الهی، نظام امامت و رهبری و مشروعیت الهی قدرت در عصر غیبت است. ایشان مخالف سرسخت انتظار مخرب در دوران غیبت است و تأکید می کند که اسلام ماهیت، هویت و شخصیتش سیاسی است و دربرگیرنده یک نظام حاکمیتی منسجم و ساختارمند است.
نقش جمهوری اسلامی در ایجاد حلقه های معرفتی مقدمه ساز ظهور(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۷
141 - 156
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی در دورانی شکل گرفت که عمده نظریه پردازان غرب و شرق قائل به افول دین و پایان عصر دین گرایی شده بودند. به همین جهت پدیده دینی برخواسته از نهاد دینی حوزه همواره برای آنها امری ناشناخته تلقی می گردد. هدف غایی شکل گیری انقلاب اسلامی، مقدمه سازی و ایجاد بسترهای لازم برای ظهور است که امروزه ابعاد این مسئله کمتر مورد بازشناسی و تبیین قرار می گیرد(مسئله) این اثر با هدف تبیین نقش انقلاب اسلامی در حوزه های معرفتی مقدمه ساز ظهور به نگارش درآمده است(هدف) روش تحقیق در این نوشتار به لحاظ گردآوری داده ها، کتابخانه ای و اسنادی و به لحاظ پردازش توصیفی _ تحلیلی است.(روش) یافته های تحقیق حکایت از آن دارد که امام راحل در مسیر تسهیل گری ظهور و دست یابی به انقلاب اسلامی به عنوان جزء لازم از مسیر مقدمه سازی فرج جامعه بشری، در ابتدا به ایجاد حلقه های معرفتی لازم روی آوردند. این عناصر هم در شکل گیری انقلاب، هم در استمرار آن و همچنین در مسیر تسهیل گری ظهور، اموری لازم است؛ چراکه ظهور از یک منظر ملزوم شکل گیری بلوغ بینشی جامعه بشری برای مطالبه امام است(یافته ها).
بررسی تأثیر ایمان و باور قلبی به فلسفه ظهور و غیبت بر فرهنگ انتظار دانشجویان دانشگاه تهران(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۸
199 - 212
حوزههای تخصصی:
اعتقاد به ظهور منجی در آخر الزمان اعتقادی اصیل و عمیق است که در تمامی ادیان آسمانی، مطرح شده است. موعود باوری یا اعتقاد به سررسید وعده ای در آینده دور یا نزدیک که در آن اوضاع آرمانی ادیان یا اقوام برآورده خواهد شد؛ اندیشه ای فراگیر و جهان شمول است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر ایمان و باور قلبی به فلسفه ظهور و غیبت بر فرهنگ انتظار دانشجویان دانشگاه تهران است. در این مطالعه از ابزار پرسشنامه برای گردآوری داده ها استفاده شده است. تعداد 421 پرسشنامه سالم برای آزمون های استنباطی (آزمون تی و فریدمن) فرضیه های تحقیق میان دانشجویان دانشگاه تهران توزیع گردید. داده های خام با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و PLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت بنابراین از تحلیل عاملی تائیدی، ساختار کلی پرسشنامه های تحقیق مورد روائی سنجی سازه محتوائی قرار گرفته است. برای تحلیل عاملی تائیدی بارعاملی استاندارد محاسبه شده است. نتایج حاکی از آن است که ایمان و باور قلبی، فلسفه ظهور و غیبت بر فرهنگ انتظار تأثیر مثبت و معناداری دارد.
تحلیل و نقد فقه الحدیثی حدیث موسوم به«ما اشکل» مورد استناد جریان احمد اسماعیل بصری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۷
69 - 94
حوزههای تخصصی:
مُتِمَهْدیان افرادی هستند که به دروغ خود را به جای امام دوازدهم در بین عموم جامعه معرفی می کنند. احمد اسماعیل بصری از جمله مُتِمَهْدیانی است که در سال های اخیر گام در این عرصه گذاشته و با دادن وعده هایی به مردم تمام تلاش خود را در انحراف آنها از مذهب تشیع به کار بسته است. احمد اسماعیل بصری و انصارش با استفاده از روایات معصومان؟عهم؟ در راستای اهداف خود سعی بر این داشته اند که برای خود وجهه قابل قبولی درست کنند. پژوهش حاضر به دلیل اهمیت موضوع مهدویت و شناسایی مدعیان این عرصه سعی دارد تا به بررسی یکی از روایات مورد استناد آنها موسوم به «مااشکل» بپردازد. آنها با توجه به این حدیث ادعا دارند که منظور از عهدنبی الله، سلاح و پرچم به ترتیب وصیت، علم و دعوت به حاکمیت الله می باشد. تحقیق حاضر به روش کتابخانه ای و ساختار و محتوای توصیفی _ تحلیلی با بهره گیری از قواعد فقه الحدیث به بررسی روایت«مااشکل» پرداخته است و مشخص گردید مواردی همچون تقطیع نادرست حدیث، تأویل های نادرست، عدم تشکیل خانواده حدیث، فهم نادرست از تعابیر روایت، عدم توجه به سیاق روایت و عدم توجه به منابع دیگر روایت از جمله مهم ترین ایرادات فقه الحدیثی روایت مذکور است. هم چنین با بررسی رجالی مشخص گردید حدیث تفسیر عیاشی معلق، حدیث کتاب الغیبه دارای دو طریق صحیح و سه طریق ضعیف می باشد.
سبک زندگی منتظرانه راهبرد مقابله با فرقه های انحرافی مهدویت در دوران معاصر
منبع:
جامعه مهدوی سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۸)
110 - 132
حوزههای تخصصی:
با وجود آنکه آموزه مهدویت از معارف مؤثر در فرد و جامعه است، اما فرقه های انحرافی منسوب به مهدویت ازجمله عوامل آسیب زایی هستند که سبب می شوند تا فرد و جامعه دینی نه تنها نتواند از این آموزه سترگ آن طور که شایسته است بهره کافی را ببرد؛ بلکه خود بر مشکلات علمی و عملی در جامعه معتقد بر مهدویت خواهند افزود. در این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی، تلاش شده است تا سبک زندگی منتظرانه را، یکی از پاسخ های راهبردی در مواجهه با چگونگی برخورد با آسیب های فرقه های انحرافی مهدویت، معرفی نماید؛ زیرا ماهیت جهادگونه برآمده از ماهیت انتظار مطرح شده از جانب معصومین ع، پشتوانه عظیمی است که منتظران با متخلق شدن با آن می توانند در سه عرصه: جهاد بینشی، جهاد گرایشی و جهاد کنشی در تقابل با تهدیدات فرقه های انحرافی از حقیقت مهدویت و باورها و ارزش های برآمده از آن محافظت و موجبات اصلاح و ارتقای بینش ها، گرایش ها و کنش های منتظران را فراهم نمایند.
اصالت باورداشت مهدویت از دیدگاه آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (ره)
منبع:
جامعه مهدوی سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷)
157 - 181
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم و کلیدی در باب مهدویت، بحث پیرامون اصالت باور به مهدویت و بررسی مبانی اثباتی آن است. مراد از «اصالت مهدویت» اعتبار و اثبات قطعی این آموزه اسلامی و الهی بر پایه دلایل عقلی، نقلی و تاریخی است. پرداختن به این موضوع بدین جهت ضرورت دارد که این بحث مبنای بسیاری از مسائل مربوط به مهدویت در تفکر اسلامی شمرده می شود؛ به همین دلیل مسئله اصالت مهدویت همواره مورد توجه اندیشمندان اسلامی بوده است. مرحوم آیت الله العظمی صافی گلپایگانی ره از جمله اندیشمندان مهدوی در دوران معاصر است که به این موضوع اهتمام ورزیده و آثار علمی متعددی پیرامون مهدویت به رشته تحریر در آورده و ابعاد دینی، عقلانی، قرآنی و روایی این بحث را با ژرف نگری خاصی مورد بررسی قرار داده است. مقاله حاضر باروش توصیفی تحلیلی به بررسی این موضوع می پردازد. یافته های تحقیق بیانگر آن است که آیت الله صافی گلپایگانی ره اصالت مهدویت در نگرش دینی را از دو منظر عام و خاص مورد تأمل قرار داده و بشارت های ادیان، همسویی با غایت دین و هماهنگی با سنت های تاریخ را از جمله مبانی اصالت مهدویت در تفکر دینی بیان کرده است و در حوزه نگرش خاص اسلامی نیز بناکردن آموزه مهدویت به مبانی عقلی، قرآنی، روایی و اجماع مسلمین را از بنیادهای اصالت اندیشه مهدویت در اسلام بر شمرده است