فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۱٬۵۲۸ مورد.
منبع:
مشرق موعود سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۴
125 - 152
حوزههای تخصصی:
واژه«قائم» یکی از پربسامدترین واژگانی است که درروایات مهدوی منعکس شده است. در دوران پس از ائمه یازدهگانه تنها مصداق آن بر امام عصر4 قابل تطبیق است. جریان احمد بصری در صدد است این واژه را که در روایات اشاره شده بر او تطبیق دهند. آنان با استناد به برخی از روایات متشابه و غیرمتشابه و تاویلگرایی به طرح آموزههایی مانند «قائم اول»؛ «قائم قبل از ظهور» بستری را جهت جایگزینی احمد بصری به جای امام مهدی4 ایجاد کرده؛ به گونهای که حجم عظیمی از روایات اختصاصی امام مهدی4 را در شأن وی میدانند. نوشتار پیشرو که با روش توصیفی _ تحلیلی به فرجام رسیده است استنادات این جریان را به نقد کشانده است. استناد به روایات ضعیف، تقطیع برخی روایات، تعارض ادله آنان با اصول پذیرفته شده از جانب این فرقه از جمله نقدهای روشی به آنان است. مهمتر از آن در تعیین مصداق تنها ادعای شناسایی آن مصداق و تطبیق بر احمد بصری صورت گرفته است که از نوع مغالطه دلیل نامربوط است.
تحلیلی بر اسناد روایت اصبغ بن نباته در کتاب های الکافی، کمال الدین و الهدایه الکبری
منبع:
مطالعات مهدوی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۹
7-44
حوزههای تخصصی:
محدثان امامیه در تحلیل خود بر تعارض احادیث، قواعدی را مشخص کرده اند که توسط آن ها یا جمع میان ادله صورت گرفته یا یکی را بر دیگری ترجیح می دهند. از قراین ترجیح می توان به اعتبار سند و دقت راویان و همچنین تعدد اسناد اشاره کرد. یکی از این گزارش ها که در دوره های مختلف تاریخ حدیثی و کلامی امامیه مورد استفاده قرار گرفته، گزارشی منقول از دیدار اصبغ بن نباته با حضرت علی7 و بیان وجود امام مهدی4 و رخداد غیبت برای ایشان است. شهرت این روایت به دلیل وجود دو فراز: «من ظهر الحادی عشر من ولدی» و «کم تکون الحیره، سته ایام أو سته أشهر أو ست سنین» است. این دو قسمت از روایت منجر به برداشت های مخالف با آموزه های قطعی نزد امامیه مانند دوازده نفربودن ائمه% و مدت زمان مشخص برای غیبت صغرا و نامشخص برای غیبت کبرا شده است. شارحان حدیث در دو سده اخیر تلاش کرده اند تا به تبیین آن پرداخته و راه حل رفع تعارض ظاهری میان این دو فراز با آموزه های قطعی امامیه را ارائه دهند. نویسندگان معاصر نیز در مقام پاسخ گویی به دیدگاه جریان های انحرافی مانند احمد اسماعیل بصری همت گماشته اند. با توجه به تفاوت سند روایت در کتاب الهدایه الکبری (این سند از ابتدا تا اتصال به اصبغ بن نباته با دیگر اسناد تفاوت دارد)، تعدد اسناد شیخ صدوق به این گزارش و تمایز متن او با متن کلینی، به بررسی سه سند مندرج در منبع متقدم (کافی)، منبع پر إسناد (کمال الدین) و منبع متفاوت (الهدایه الکبری) می پردازیم. نگارنده گمان دارد که با توجه به قواعد فهم روایت، توجه به نسخه بدل، خانواده حدیث و فهم عالمان متقدم از روایت، گزارش پیش گفته قابل توجیه بوده و مخالفتی با عقاید امامیه ندارد. از طرف دیگر با توجه به قراین مختلف، از جمله اسناد متعدد و اعتنای محدثان ضابط به متن مندرج در کتاب کمال الدین و پیراستگی متن از هرگونه ابهام، نقل شیخ صدوق بر دیگر نقل های صورت گفته ترجیح داشته و مورد قبول است. این پژوهش با روش تحقیق آمیزه ای تلفیقی و داده پردازی توصیفی – تحلیلی به موضوع پرداخته است.
بررسی فقه الحدیثی روایت ابن ابی یعفور از امام صادق علیه السلام در موضوع جایگاه و میزان همراهی اعراب با قیام مهدوی
حوزههای تخصصی:
این نوشتار با محورقراردادن روایت ابن ابی یعفور از امام صادق7 به بررسی جایگاه و میزان همراهی اعراب با قیام مهدوی4 می پردازد. روایاتی که در رابطه با این مسئله در کتب حدیثی وارد شده به جهت اختلاف ظاهری که در محتوایشان وجود دارد، سبب گردیده دو رویکرد متفاوت در ارتباط با این قضیه به وجود بیاید. چراکه بعضی روایات دلالت بر عدم همراهی آنان با امامشان دارد. عده ای به این اخبار استناد کرده و امام مهدی4 را فردی عرب ستیز معرفی می کنند. در حالی که دسته ای اخبار، نویدبخش همراهی و یاری آنان با قیام امام است. با تشکیل خانواده حدیثی این موضوع در منابع شیعه و بر اساس قراین خارجی همچون روایات همگونی سیره امام مهدی4 با سیره حضرت رسول6 و اصل عدم نژادپرستی در اسلام، معلوم می گردد که به طور طبیعی افراد مؤمن از هر گروه و طائفه ای، عرب و غیرعرب، هیچ گونه منعی برای یاری قیام امام ندارند. بر این اساس اگر در پاره ای روایات از عدم همراهی عرب و مقابله حضرت با ایشان سخن به میان آمده، بر فرض صحیح بودن سند، مراد آن ها گروه هایی خاص از عرب است که بر گمراهی خود اصرار دارند.
راهبردهای معرفتی تربیت اخلاقی منتظران (با تأکید بر آیات و روایات)
منبع:
پژوهشنامه موعود سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳
102-124
حوزههای تخصصی:
تربیت اخلاقی، از مهم ترین موضوعات مورد توجه در تمام اعصار است و نقش بسزایی در سلامت روان و سعادت انسان دارد؛ به همین سبب، یکی از مهم ترین اهداف آموزه های دین، تربیت اخلاقی و آراسته شدن افراد به آن است و پیامبران الهی برای همین هدف گسیل شده اند. این مسئله در عصر غیبت و درمورد منتظران ظهور حضرت مهدی؟عج؟ اهمیت بالایی دارد و در واقع زمینه سازی ظهور را فراهم می کند. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و روش کتابخانه ای، به ارائه راهبرد هایی در حوزه معرفتی می پردازد. نتایج به دست آمده از پژوهش، حاکی از آن است که تربیت اخلاقی در دوران غیبت با تکیه بر حیطه شناخت، نقش انسان سازی را دارد؛ زیرا حوزه شناخت در زندگی منتظران، اهمیت بسزایی دارد. منتظران به دلیل شور و شوق و محبتی که به امام زمان؟عج؟ دارند به سوی آن حضرت گرایش یافته، اطاعت حضرت را سرلوحه امور زندگی خویش قرار می دهند که خود این اطاعت، از بینش درست آن ها به وجود امام و جایگاه ایشان در نظام هستی ایجاد می شود. نتیجه چنین بینشی رسیدن به کمالات اخلاقی و سعادت در دنیا و آخرت است.
بررسی و تبیین نقش نزول عیسی (ع) در دوران پس از ظهور امام زمان (ع)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۳
99 - 128
حوزههای تخصصی:
عیسی بن مریم7 از جمله پیامبرانی است که زندگانی او به طور عام و نقش او در آخرالزمان به طور خاص مورد توجّه منابع دینی اسلام قرار گرفته. در میان آیات قرآن، اشاره به سخن سرنوشتساز مسیح در آخرالزمان، ایمان اهل کتاب به امام زمان7 در پرتو راهنمایی عیسی7 و برتری تابعان عیسی7 بر مخالفان او تا روز قیامت از جمله اموری است که نقش معرفتی نزول عیسی7 را به صورت پررنگ ترسیم نموده. همچنین در روایات متعددی در جریان اقتدای مسیح7 به نماز امام زمان7 میتوان به نقش معرفتی آن پی برد. در برخی از روایات دیگر سخن از نصرت مسیح7 به میان آمده که تکمیلکننده نقش عیسی7 در آخرالزمان است. ما در این تحقیق کوشیدهایم با تبیین دادههای اطلاعاتی به کارکردهای نزول عیسی7 بپردازیم و در فرایند تحقیق به این نتیجه رسیدهایم که عیسی7 نقش بسیار مهمی در معرفتبخشی به مسیحیان و ایمان اهل کتاب به امام زمان7 دارد.
کارکرد سنت استبدال و استخلاف و نقش آن در موعودباوری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
121 - 146
حوزههای تخصصی:
سنت استبدال و استخلاف، از مهمترین سنت های الهی در راستای موعودباوری و مهدویت است. براساس این دو سنت در طول تاریخ افراد و اقوام جایگزین افراد و اقوام دیگر شده تا برجستگانی که از هر نظر بی نظیر هستند، به منصه ظهور برسند. این تبدیل در راستای هدف خلقت و تجلی عبادت عاشقانه توسط آن برجستگان صورت می گیرد. ارتداد، کوتاهی نسبت به احکام الهی و جهاد از مهم ترین عوامل استبدال و استخلاف است. محبوب خداوند، محب خداوند، فروتنی، مجاهدت در راه خداوند و عدم هراس از سرزنش سرزنش کنندگان از مهم ترین ویژگی های قوم جایگزین است. این دو سنت در راستای هدف خلقت است و هدف خلقت انتخاب افراد برگزیده است که با ظهور قائم آل محمد4 به اکمال می رسد.
شناسایی راهبردهای مطلوب نظام جمهوری اسلامی ایران در مدیریت فرهنگ انتظار در اندیشه حضرت آیت الله خامنه ای
منبع:
جامعه مهدوی سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
7 - 39
حوزههای تخصصی:
جایگاه مهم باورداشت مهدویت در نظام معارف دین مبین اسلام و رابطه مستقیم و دوطرفه آن با انقلاب اسلامی، نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را بر آن می دارد تا در راستای مدیریت فرهنگ انتظار، راهبردهای شایسته ای اتخاذ کند. این راهبردها به رشته تدوین درنیامده اند؛ اما از رهگذر بررسی منویات رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله خامنه ای -دام ظله- قابل شناسایی و تحلیل هستند. برای این منظور در پژوهش حاضر، با استفاده از روش تحلیل مضمون، متن اندیشه های آن رهبر فرزانه طی سه مرحله، پردازش، ترکیب و تلخیص شده اند. نتیجه این فرایند، شکل گیری هشت مضمون فراگیر شد که در واقع، راهبردهای مورد نظر این پژوهش را تشکیل می دهند. راهبردهای شناسایی شده، سپس مورد تحلیل های مقایسه ای قرار گرفتند. این راهبردها به ترتیب اهمیت عبارتند از: تأکید بر ترابط مهدویت و انقلاب اسلامی، ترسیم تصویر امیدبخش، شوق آفرین و برانگیزاننده از آرمان مهدویت، تبیین معنای صحیح فرهنگ انتظار و آسیب شناسی آن، نهادینه سازی فرهنگ انتظار در اقشار خاص و گروه های مرجع، تأکید بر فراشیعی، فرادینی و جهانی بودن موعودگرایی، بهره گیری از فرصت و مزیت اماکن و مناسبت های مهدوی، تأکید بر عدالت خواهی به عنوان ویژگی مهم دولت زمینه ساز ظهور و جامعه منتظر و بسط مبانی معرفتی مهدویت.
احمد افندی حیاتی (م 1229ق) پیشگام نقدِ توقیت در امپراتوری عثمانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۳
129 - 150
حوزههای تخصصی:
پرسش و تکاپو در مورد تاریخ وقوع اشراط ساعت از آن جمله ظهور مهدی4 و نزول عیسی7 از همان آغاز طرح ایدههای آخرالزمانی در میان مسلمان وجود داشته است. در این میان برخی از دانشمندان دینی با گرایشهای مختلف فکری در صدد تعیین تاریخ وقوع این حوادث برآمدند. در مقاله حاضر نحوه مواجهه و رویکرد انتقادی احمد افندی حیاتی (دانشمند اهلسنت دوره امپراتوری عثمانی) با تکیه بر رساله کوتاه وی به نام تهافت مستخرجه با استخراجکنندگان تاریخ وقوع اشراط ساعت به ویژه ظهور مهدی4 تبیین شده است. این رساله به زبان عربی نگاشته شده و سپس به درخواست برخی از رجال حکومتی برای انتفاع عموم، توسط نویسنده اصل، به زبان ترکی عثمانی ترجمه شده. بازخوانی و بررسی محتوای رساله براساس نسخه خطی شماره «1701» محفوظ در موزه توپقاپی سرای استانبول صورت گرفته است. حیاتی در رساله خود از شخصی به نام «عثمان افندی» نام میبرد که سال 1213ق را به عنوان سال ظهور مهدی پیشگویی کرده بود. حیاتی در این رساله به نقد مستندات و روشهای استخراجکنندگان پرداخته و معتقد است که مقولاتی همچون زمان وقوع اشراط ساعت و ظهور مهدی را نمیتوان با روشهایی چون جفر، زیج و زایچه پیشگویی کرد. پیامبر اسلام6 نیز از زمان وقوع این حوادث بیاطلاع بوده و کشف و شهود عرفا نیز در این زمینه اعتباری ندارد و اگر احادیثی هم در باب تعیین زمان وقوع اشراط ساعت وارد شده یا خبر واحد است که ارزش استناد ندارد و یا در نهایت با نص صریح قرآن و سنّت در تعارض است و باید کنار نهاده شود. در حقیقت از اینجاست که حیاتی به نظریه «وقتناپذیری زمان وقوع اشراط ساعت و ظهور مهدی» میرسد.
چگونگی انتصاب وکیلان امام مهدی (عج)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۴
171 - 190
حوزههای تخصصی:
دوران غیبت صغری از برهههای مهم تاریخ اسلام است که بنا به دلایلی امکان دسترسی به امام معصوم برای شیعیان وجود نداشت و از طریق وکیلانی که تعیین میشد امور آنان ساماندهی میشد. چگونگی انتصاب این وکیلان و مهمترین ملاکهای حاکم بر این انتصابها موضوع نوشتار پیش رو است. ضرورت بحث از این موضوع زمانی روشن میشود که بدانیم شرایط سیاسی اجتماعی جامعه اسلامی در این دوران برای شیعیان بسیار سخت بوده و دستگاه حاکمه و وابستگان آن به شدت تلاش داشتند تا نیروهای شیعی را تجزیه و پراکنده نموده و از ارتباط آنان با یکدیگر و از طرفی ارتباط آنان را با رهبرانشان قطع یا محدود نمایند. انتصابها به فرمان مستقیم امام زمان7 و معرفی وکیل جدید به وسیله وکیل خاص حضرت صورت میگرفت. انتصابها مخفیانه و بیشتر اوقات در قالب توقیعاتی بود که صادر میگشت. زمینهسازیهایی در این جهت لازم بود. اقدام به نصب وکیلان قبل از درگذشت وکیل سابق، خبر دادن از مرگ وکیل سابق، اطلاعرسانی به دیگر وکیلان و بزرگان مناطق، مدح و تمجیدهایی که صادر میشد، از جمله مقدمات امر انتصاب بود. مهمترین ملاکها در انتصاب، رازداری و حفظ اسرار، مقام علمی و معرفتی و آگاهیهای غیبی بود که از طریق امام بدانها داده میشد. در برخی موارد بعید بودن احتمال وکالت شخص مورد نظر، ملاک قرار میگرفت. روش جمعآوری دادهها کتابخانهای است و گزارشهای تاریخی توصیف شده و مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرد.
سنجش نیازهای پژوهشی در گستره مناسبات آموزه مهدویت و مطالعات مدیریت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۴
191 - 217
حوزههای تخصصی:
نیازسنجی پژوهشی به فرایند شناسایی نیازهای پژوهشی بالقوه و تعیین اولویتها اشاره میکند. در این پژوهه خواهیم کوشید با هدف ارتقای کیفی مهدویتپژوهی و تعمیق رویکرد بینارشتهای در این زمینه، مهمترین نیازهای «مهدویتپژوهی» با رویکرد «مدیریت» را ارائه کنیم. آنچه شایان توجه میباشد این است که این نوشتار «تعیین جهتگیری مناسب در عرصه مهندسی فرهنگ انتظار»، «کشف فرصتها و تهدیدات»، «فرصتجویی هوشمندانه» و «درک بهتر از راهبردهای رقیب» را از مهمترین کارکردهای مهدویتپژوهی با رویکرد مدیریت میداند. نتایج حاصل از تحلیل و ترکیب دادههای جمعآوری شده نشان میدهد که ساحتهای قابل تأمل در پیوند میان مهدویتپژوهی و مدیریت را باید در «مدیریت مسائل عمومی»، «مدیریت رفتارسازمانی»، «مدیریت راهبردی و «آیندهپژوهی» پیگیری کرد. باید اذعان داشت که فاصله میان وضع موجود و مطلوب در مهدویتپژوهی با رویکرد مدیریت فراوان است و مسائل فراوانی در ساحتهای گوناگون هنری در پیوند با آموزه مهدویت ظرفیت برای تحقیق و پژوهش را دارد. در این جستار به بیش از صد و شصت مسئله قابل تأمل در مهدویتپژوهی با رویکرد مدیریت اشاره شده است.
ماهیّت و مؤلّفه های شادی در آموزه مهدویّت با تأکید بر عنصر امید
منبع:
مطالعات مهدوی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۹
85-113
حوزههای تخصصی:
شادی و نشاط از مهم ترین نیازهای فطری هر انسانی بوده و دین مبین اسلام نیز در راستای ایجاد آن برنامه دارد. آنچه در این پژوهش اهمیّت داشته و هدف اصلی آن به شمار می آید، بررسی ماهیّت و مؤلّفه های شادی و نشاط در اندیشه مهدویت است. با توجه به توصیه های روایات، به حزن و اندوه در فراق امام مهدی4 در قالب هایی چون دعای ندبه، چنین به ذهن متبادر می شود که زندگی منتظر امام مهدی4 همواره اندوهگین است؛ بنابراین مسئله ای که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که «آیا مؤلّفه های مهدویّت سازگار با اصل شادی و نشاط هستند؟» فرضیه ما این است که در اندیشه مهدویّت، جنسی از شادی و نشاط وجود دارد که با شادی و نشاط امروزی متفاوت است. ما در این نوشتار از روش جمع آوری داده ها، توصیف و تحلیل آن ها، جهت دستیابی به جواب مسئله استفاده کرده ایم. یافته های پژوهش حاکی از این است که در باورداشت مهدویّت شاهد تکمیل و تعالی شادی و نشاط هستیم. در آموزه های مهدویّت به دلیل وجود شاخصه هایی مانند، امید به آینده، معنابخشی به زندگی، حزن و اندوه هدفمند و... شاهد نشاط و شادی هستیم.
نگاهی به مسئله تشرّفات به محضر امام زمان عجل الله تعالی فرجه
منبع:
موعودپژوهی سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳
29 - 47
حوزههای تخصصی:
تشرّف به محضر امام زمان عج و ملاقات با حجت الهی در زمان غیبت کبرا آرزوی مشتاقان آن حضرت است. اما با وجود روایاتی که مدعیان مشاهده در زمان غیبت کبری را دروغگو خوانده و مؤمنان را به تکذیب چنین مدعیانی امر کرده اند، امکان مشاهده آن حضرت در زمان غیبت کبرا دچار تردید شده و در این زمینه دیدگاههای مختلفی اظهار شده است. این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به این موضوع پرداخته و دیدگاههای مختلف در زمینه دیدار با امام زمان عج را تبیین و بررسی کرده است. با بررسی دلایل دو دیدگاه امکان تشرّف و دیدگاه مخالفان امکان تشرف در دوران غیبت کبرا، مشخص شد که امکان تشرّف به محضر امام زمان در دوران غیبت کبرا وجود دارد، امّا امکان دیدار در صورتی که دیدار کننده ادعای مشاهده آن حضرت را نماید، وجود ندارد.
بررسی تطبیقی موعودباوری در اسلام، مسیحیت و یهودیت
منبع:
موعودپژوهی سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳
49 - 65
حوزههای تخصصی:
امروزه آنچه باعث ایجاد اندیشه ظهور منجی می شود، گرفتاری ها و درماندگی بشر است. انزجار از وضع موجود و انتظار برای ورود به یک وضع مطلوب ازخواسته ها و نیازهای بشر امروزی است. بسیاری از پیامبران پیشین، آمدن فردی را وعده می داده اند که در جهت زدودن ستم و برقراری عدالت اجتماعی و نجات بشر قدم برمیدارد. در همه ادیان اعتقاد به ظهور منجی مطرح بوده و هر دین و مکتبی به تناسب فرهنگ دینی خود از موعود به نامی یادکرده است. یهودیان به مسیح از نسل اسرائیل، مسیحیان به آمدن حضرت عیسی و مسلمانان به ظهور مهدی موعود (عج) ازنسل حضرت زهرا (سلام الله علیها) اعتقاد دارند. همه ی اینها در هدف کلی یعنی هدایت و ارشاد و نجات بشر از نادانی و گمراهی وحدت نظر دارند . حال ممکن است در امور و اهداف جزئی و برخی ویژگیها ، دیدگاه های متفاوتی داشته باشند . در این مقاله با مراجعه به کتب دست اول و با استفاده ازروش تطبیقی و مقایسه ای سعی شده مسئله اعتقاد به موعود در اسلام وادیان دیگر مورد بررسی قرار گرفته و شباهت و تفاوت های آن تبیین گردد .
نظریه اختیاری بودن ظهور با رویکرد مثبت در اندیشه آیت الله خامنه ای
منبع:
جامعه مهدوی سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
32 - 55
حوزههای تخصصی:
باورمندان مهدوی به بحث زمینه سازی ظهور، به طور ویژه توجه کرده و درمورد آن، پرسش های مختلفی مطرح نموده اند؛ مثلاً آیا زمینه سازی ظهور برای بشر ممکن است؟ آیا بشر به این کار تکلیف شده است؟ آیا با انجام زمینه سازی، ظهور به نوعی تقدم بخشی می شود؟ از این قبیل پرسش ها که در راستای پاسخ گویی به آن ها دو نگرش «وظیفه گرایی مطلق» و «وظیفه گرایی معطوف به ظهور» مطرح شده است. در نگرش اول، باورمندان مهدوی بدون توجه به تقدم بخشی ظهور، به انجام وظایف منتظرانه خویش مشغول می باشند؛ ولی در نگرش دوم، باورمندان مهدوی با عنایت به اینکه کارهای خیر و اعمال صالح آنها در تقدم بخشی ظهور تأثیر دارد، به انجام وظایف خود اقدام می کنند. نگرش دوم باز به دو رویکرد مثبت و منفی تقسیم می شود؛ در رویکرد منفی، ملاک زمینه سازی ظهور، فراگیری ظلم و جور دانسته شده است؛ ولی ملاک رویکرد مثبت، کارهای خیر و اعمال صالح می باشد. پاسخ این پرسش ها و برآیند این رویکردها با درافکندن نظریه مختار «نظریه اختیاری بودن ظهور با رویکرد مثبت در اندیشه رهبر معظم انقلاب - دامت برکاته-» با متد عقلی و نقلی با رویکرد تبیینی و تحلیلی دست یافتنی خواهد بود.
جامعه منتظر و بایسته های تمدن سازی از منظر آیت الله خامنه ای
منبع:
جامعه مهدوی سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
103 - 131
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مهم در تفکر اسلامی، مسئله تمدن و تمدن سازی و رسالت جامعه منتظر در این خصوص است. این مسئله به دلیل اهمیت تاریخی و جایگاه آن در چشم انداز آینده امت اسلامی، از دیرباز مورد توجه اندیشمندان دینی بوده است. حضرت آیت الله خامنه ای(مدظله) از جمله مصلحان نواندیش دینی است که با جامع نگری و ژرف اندیشی خاصی، این موضوع را مورد تأمل قرارداده و با طرح نظریه «تمدن نوین اسلامی»، توجه نخبگان فکری در جوامع اسلامی را به این مسئله مهم معطوف کرده است. مقاله حاضر با روش تحلیلی- توصیفی به بررسی این موضوع از منظر معظم له پرداخته است. ازدیدگاه آیت الله خامنه ای، ایجاد تمدن نوین اسلامی، یک هدف راهبردی و دست یافتنی است و جامعه منتظر باید تحقق این هدف مهم را اولویت اصلی خود قرار دهد؛ به گونه ای که همه ظرفیت های امت اسلامی در این راستا به کار گرفته شود. آیت الله خامنه ای، ضمن تبیین فرایند شکل گیری تمدن اسلامی، مهم ترین رسالت جامعه منتظر در دوران معاصر را تمدن سازی با الهام از آرمان تمدن مهدوی دانسته و برخی از بایسته های حرکت در این مسیر را برشمرده است. نگاه جامع به ساحت ها و نیازهای مادی و معنوی انسان، نگرش مکتبی به عرصه تمدن سازی، اهتمام به فرهنگ و نهادهای دینی، نهادینه سازی سبک زندگی اسلامی، الهام پذیری از آرمان تمدن مهدوی، نگاه جهان شمول به پروسه تمدن، نظام سازی و ایجاد ساختارهای قانونی، توسعه عدالت اجتماعی، تقویت بنیان های اقتصادی جامعه، پرهیز از تقلید و خودباختگی در برابر تمدن غرب و... از مهم ترین بایسته های تمدن سازی در جامعه منتظر، بیان شده است
آسیبشناسی تاریخی انتظار از دیدگاه آیتالله خامنه ای(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
7 - 22
حوزههای تخصصی:
فرهنگ انتظار در عین کارآمدی و جایگاه ویژهای که در جامعه بشری بهویژه مسلمانان دارد، مانند هر پدیده فرهنگی دیگری با آسیبهایی مواجه و نیازمند آسیبشناسی است. از سوی دیگر دستیابی به نظریه انتظار از دیدگاه حضرت آیتالله خامنهای نیازمند تبیین همهجانبه به ویژه آسیبشناسی آن از نگاه ایشان است. در این میان سابقه تاریخی انتظار و مهدویت در میان مسلمانان و اهتمام و نگاه ویژه مقام معظم رهبری به دانش تاریخ، آسیبشناسی تاریخی انتظار از نگاه ایشان را اهمیت مضاعف میبخشد. نگاهی به سخنان حضرت آیتالله خامنهای درباره مهدویت و انتظار نشان میدهد ایشان با حساسیت ویژهای به آسیبشناسی تاریخی انتظار توجه داشته و بر دوری از این آسیبها تأکید کردهاند. مباحث خرافی و غیر علمی، ادعاهای دروغین در اینباره مانند ادعای مهدویت و یا رؤیت و دیدار با امام مهدی4 و نیابت از طرف آن حضرت از نکاتی است که میتوان به عنوان آسیبهای تاریخی به آنها اشاره کرد که هم در تاریخ اسلام نمونههای فراوان دارد و هم حضرت آیتالله خامنهای بر توجه به آنها و جلوگیری از پیدایی یا افتادن در آن تأکید دارند. در این نوشتار بر آنیم تا آسیبهای تاریخی انتظار را کاویده و با بررسی سخنان معظم له در باب انتظار این موضوع را از دیدگاه ایشان تبیین نموده و به این پرسش پاسخ دهیم که دیدگاه ایشان در اینباره چگونه است؟
بررسی تطبیقی رویکرد دولت صفویه و انقلاب اسلامی به آموزه مهدویت با تأکید بر مشروعیت نقش فقها و زمینه سازی ظهور
منبع:
مطالعات مهدوی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۸
25-47
حوزههای تخصصی:
با وجود شباهت های زیادی که در بررسی تطبیقی دولت صفویه و انقلاب اسلامی، به عنوان دو حکومت شیعی مستقل در ایران تفاوت های اساسی به چشم می خورد. این تفاوت ها در عرصه های متفاوتی است. یکی از عمده ترین آنها تفاوت نگاه صفویه و انقلاب اسلامی به آموزه مهدویت بوده که می تواند در مباحثی مانند مشروعیت الهی و دینی حکومت، نقش عالمان و فقیهان و زمینه سازی ظهور مورد بحث قرار گیرند. تحقیق حاضر در صدد بررسی مقایسه نوع توجه به آن ها در این دو حکومت شیعی است. این مسئله به روش کتابخانه ای و رویکرد تحلیلی – توصیفی مورد بررسی قرار گرفته است.
بررسی تحلیلی روایات توقیت گران در روزگار معاصر
منبع:
مطالعات مهدوی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۸
49-74
حوزههای تخصصی:
با بررسی روایات مهدوی و تشکیل خانواده حدیثی در زمینه توقیت، دانسته شد که بیان هرگونه علائم و نشانه های ظهور، اگر منجر به نوعی تعیین وقت شود، انحراف بوده و گوینده اش دروغ گو محسوب می شود. این مسئله در روایات به شدت نهی شده است؛ چراکه در بعضی روایات زمان ظهور را از اسرار الهی یا مثل الساعه دانسته اند. برخی معاصران، توقیت را به صورت احتمالی و اجمالی بیان کرده اند. در اثر مسئله توقیت آسیب های زیادی بر دین و جامعه اسلامی وارد خواهد شد. مهم ترین یافته ها در این نوشتار که به صورت توصیفی و تحلیلی آماده شده مبنی بر آن است که توقیت در روایات به شدت نهی شده است. علاوه بر آن تعیین وقت موجب صدمه زدن بر اصل اعتقاد به منجی موجود موعود خواهد شد. چه بسا موجب انکار اصل مهدویت، یأس و ناامیدی، سوءاستفاده از اعتقادات و به وجودآمدن مدعیان دروغین در جامعه اسلامی نیز خواهد شد.
تکنیک شناسی رسانه ای سینمای هالیوود در راستای ایجاد حسّ نیاز و اضطرار به منجی
منبع:
مطالعات مهدوی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۰
65-84
حوزههای تخصصی:
رسانه های صوتی تصویری دنیای غرب، به ویژه هالیوود از حدود سی سال پیش تمایل وافری برای پرداختن به موضوعات آخرالزمانی و منجی گرایانه پیدا کرده اند. در این بین، یکی از موضوعاتی که با پرداختن به آن، موفقیت قابل توجّهی به دست آورده اند، ایجاد حسّ نیاز و اضطرار به منجی در بین مخاطبان خود می باشد. این رسانه ها در راستای ایجاد این موضوع، انواع روش ها و تکنیک ها را به استخدام خود درآورده اند؛ تکنیک هایی که با زیرکی در لابه لای آثار سینمایی جای گذاری شده، تا بیشترین تأثیر را در مخاطب ایجاد کنند. تکنیک هایی از قبیل دو قطبی سازی خیر و شرّ، جذّاب سازی منجی، باور پذیر نشان دادن منجی، قهرمان سازی و ... از جمله مواردی هستند که به منظور ایجاد حسّ نیاز به منجی، مورد استفاده قرار می گیرند. در نوشتار حاضر، ضمن بررسی شماری از آثار شاخص سینمای هالیوود با موضوعات آخرالزمانی، به معرفی و تبیین مختصر تعدادی از این تکنیک ها پرداخته خواهد شد.
معرفی کتاب های مهدوی: 1.عوامل ورود به عالم بقیت اللهی - نویسنده: اصغر طاهرزاده/ 2.فرجام شناسی حیات انسان - نویسنده:غلامحسین تاجری نسب/ 3.مهدویت و جهانی شدن - نویسنده: بتول ده شیخی/ 4.مهدویت، هویت انقلاب اسلامی - نویسنده: رضا شجاعی مهر
منبع:
مطالعات مهدوی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۹
139-142
حوزههای تخصصی: