فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۱٬۷۹۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
احادیث معصومین(ع) همانند قرآن، محکم و متشابه دارند. برخی از احادیث اعتقادی، مفادی شبهه انگیز و ظاهری غیرقابل قبول دارند که شارحان حدیث، به شرح ظواهر غیرقابل قبول و تأویل برای رفع اشکال آن ها پرداخته اند. این رویکرد، گاهی با استفاده صریح از اصطلاح تشابه و زمانی بدون اشاره به این اصطلاح بوده است. در این مقاله در پی بیان چگونگی عملکرد دو شارح الکافی یعنی علامه مجلسی و مولی صالح مازندرانی در تعریف و واکاوی متشابهات حدیثی در روایات اعتقادی الکافی هستیم. این نوشتار ضمن نشان دادن باور آن دو به اهمیت این مقوله در حدیث بسان اهمیت آن در قرآن، به مبانی نظری آن دو در این مسئله پرداخته و نشان می دهد که توجه جدی و وافی به این مقوله داشته و در جهت حل تشابه و رفع تعارض ظاهری این گونه اخبار حرکت کرده اند. درنهایت، نقدهایی بر تعریفشان از تشابه در حدیث و مصداق هایی که برای حدیث متشابه آورده اند، وارد شده است.
شیوه های نقل به معنای احادیث در مجمع البیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله مباحثی که در علوم حدیثی مورد بحث و بررسی قرار گرفته، موضوع نقل به معنای احادیث می باشد که درباره اصل آن موافقان و مخالفانی وجود دارد، و عده ای که پذیرفته اند، تحت شرایطی خاص آن را مجاز دانسته و معتقدند که خارج از این ضوابط نباید نقل به معنا صورت گیرد. نوشته پیش رو در همین ارتباط درصدد است تا بررسی کند در تفسیر مجمع البیان که در آن به نقل روایات اهتمام و توجه شده، آیا نقل به معنای احادیث اتفاق افتاده است یا خیر؟ و آیا معیارهای لازم در این نقل به معنا رعایت شده است؟
روش تحقیق در این مقاله تحلیلی توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای می باشد. یافته این پژوهش آن است که در این تفسیر، چهار نوع نقل به معنا به کار رفته است؛ جابجایی واژه های مترادف، استناد به بخشی از الفاظ یا مضامین روایات، ترکیب عبارات چند حدیث و ارائه ساختاری جدید از روایات، که به تفصیل بیان شده اند. همچنین مشخص شد که این نقل به معنا آسیب هایی نیز داشته است که در این پژوهش بدان پرداخته شده است.
آسیب شناسی کرامت انسان از منظر نهج البلاغه (عوامل و زمینه سازهای معرفتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به بیان ارتباط بین باورها و شناخت های نادرست انسان از انسان و جهان هستی و کرامت انسانی، و اثرگذاری این باورها و شناخت های نادرست بر آسیب پذیری کرامت انسانی از منظر نهج البلاغه پرداخته است. جهل و ناآگاهی انسان از جایگاه خود در نظام آفرینش و پیامدهای سوء آن از قبیل گرایش به لذت های دنیوی و مشغول شدن به خوشی های آن و فراموش کردن و غفلت از هدف متعالی انسانی و پرداختن به یک زندگی شبه حیوانی و اثرگذاری آن در سقوط انسان از مقام والای کرامت انسانی، در این مقاله مورد پژوهش واقع شده است. همچنین رابطه بین باور و شناخت نادرست انسان از جهان هستی - مانند تصور حیات طبیعی محض یا نگاه استقلالی به آن و نیز نگاه بدبینانه به آن - و آسیب پذیری کرامت انسانی، مورد بررسی واقع شده است.
بررسی کارکرد روایات تفسیری در «متشابه القرآن» إبن شهرآشوب مازندرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفسران و قرآن پژوهان «روایات تفسیری» را یکی از منابعِ مهم تفسیر دانسته و در شرح و تبیین آیات، بدان رجوع نموده اند. روایات تفسیری روایاتی هستند که به گونه ای در تبیین مفاد آیات قرآنی و مدالیل و مقاصد آن ها دخالت دارند. نوشتار پیش رو که به روش توصیفی- تحلیلی نگاشته شده، در پی آن است تا با دقت در کتاب «متشابه القرآن» إبن شهرآشوب مازندرانی، ضمن شناسایی گونه های متنوع روایات تفسیری، مهم ترین کارکردها و کاربردهای آن ها را با استناد به برخی از نمونه ها، تحلیل و بررسی نماید. بررسی ها نشان می دهد: به رغم آنکه دامنه ی بهره گیری نویسنده از روایات تفسیری گسترده نبوده، اما وی سعی نموده است تا با روش های مختلف، از این گونه روایات جهت تبیین درست آیات و با هدف ارائة صحیحترین وجه تفسیری و بیان مقصود واقعی کلام وحی، استفاده نماید.
نقد و بررسی ترجمه شهیدی از نهج البلاغه بر اساس نظریه «گرایش های ریخت شکنانه» آنتوان برمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آنتوان برمن از نظریه پردازان مبدأگرایی در ترجمه است. او موارد ناهمگونی میان ترجمه و متن مبدأ را به سیستم تحریف متن، تعبیر نموده و آن را بر اساس نظریه «گرایش های ریخت شکنانه» پی ریزی نموده است. وی در جایگاه مترجم و نظریه پرداز، توجه ویژه ای به متن مبدأ دارد و معتقد است، مترجم باید از جهت شکل و محتوا، مقیّد به متن مبدأ و وفادار به آن باشد. در این جستار، سعی شده ترجمه شهیدی از نهج البلاغه بر اساس چهار مورد از عوامل تحریف متن، از دیدگاه آنتوان برمن بررسی شود که عبارتند از: عقلایی سازی، شفاف سازی، اطناب سازی و آراسته سازی. یافته پژوهش نشان می دهد که ترجمه شهیدی را می توان ترجمه ای مبدأگرا دانست که کم تر دچار عوامل تحریف متن گشته است و در متون دینی که از خوانش های متفاوتی برخوردار نیستند، مبدأگرایی ضروری می نماید که شهیدی علاوه بر انتقال درست مفاهیم، به بخش ادبی کلام امام (ع) هم توجه کرده و ترجمه او از این حیث نیز مقیّد به آن بوده است.
بررسی روایات تعیین روز ظهور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصریح برخی از روایات مشهور میان عرف خاص و عام آن است که امام زمان می کند؛ اما روایاتی دیگری نیز هست که صراحت در ظهور آن حضرت در روز شنبه دارد. پرسش این است که کدام یک از این دو دسته از روایات معتبر است؟ بررسی های انجام شده در این مقاله نشان می دهد که علی رغم شهرت روز جمعه، براساس اسناد، امکان تحقق ظهور در روز شنبه بیشتر است، در عین حال که می توان میان این دو دسته از روایات را به نوعی جمع کرد . ای ن مقاله با روش تحلیلی توصیفی و تتبع در همه روایات بیانگر روز ظهور و اعتبارسنجی سندی و متنی آن ها توانسته میان این دو دسته از روایات را جمع کند، به گونه ای که می توان ادعا کرد روز جمعه روز ظهور برای خواص و روز شنبه روز ظهور برای عموم مردم است.
جستاری درباره مدلول عبارت« سلیم الجنبه »(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با پیدایش پدیده جعل حدیث و راهیابی احادیث ساختگی به منابع حدیثی، تمییز روایات اصیل از غیراصیل، یکی از دغدغه های مهم حدیث پژوهان شد. برای دستیابی به این مهم، یکی از راه ها بررسی اسانید حدیث و به تبع آن، تلاش برای شناخت اوصاف تک ت ک راویان(نقد سند) است. در ادوار نزدیک به عصر صدور حدیث که به عصر زندگی رسول نزدیک بود، این کار آسان تر می نمود، زیرا شناخت راویان، بی واسطه یا با وسایطی اکرم اندک حاصل می شد. از سده های سوم و چهارم به این سو، حدیث پژوهان و راوی شناسان کتاب هایی سامان دادند و راویان و اوصاف آنان را در آن کتاب ها ثبت و ضبط کردند تا پژوهندگان بتوانند با رجوع به آن منابع، به مقصود دست یابند. آنان در مقام معرفی راویان، گاه الفاظی را به کار گرفته اند که گاهی، مدلول آن به روشنی معلوم نیست؛ به طوری که شناخت مدلول این الفاظ، امروزه به یکی از دل مشغولی های محققان عرصه حدیث و فقه تبدیل شده است. یکی از این است که رجال شناسان امامی در توصیف برخی از راویان به کار « سلیم الجنبلإ » الفاظ، عبارت برده اند. نگارندگان در این پژوهش، پس از گزارش و نقد آرای حدیث پژوهان درباره معنا و مدلول این عبارت، با تکیه بر آگاهی های لغت شناختی و روابط همنشینی این عبارت با الفاظ و عبارات دیگر و نیز با درنظرگرفتن عبارات و الفاظ مشابه در ادبیات رجال شناسان امامی و اهل سنت، به بازکاوی معنای آن پرداخته و نشان داده اند که مراد از این عبارت، سلامت شخصیت راوی است.
بررسى الگوى کیفیت معاشرت با مردم از منظر امیرمؤمنان على علیه السلام در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان موجودى اجتماعى است و براى همزیستى مسالمت آمیز ناگزیر به ارتباط با دیگران است؛توسعه هرچه بهتر روابط صحیح اجتماعى افراد یک جامعه بستگى به ارائه تربیت اجتماعى بر پایهفرهنگ آن جامعه دارد. ازآنجاکه فرهنگ جامعه ما فرهنگ اسلامى است، بر پیروان این مکتب لازماست به شناسایى نحوه معاشرت مطلوب افراد با دیگران که منطبق بر موازین اسلامى است، اقدامکنند. ازاین رو، معصومان علیهم السلام بهترین الگوى تربیتى بوده و ارائه سیره تربیتى آنان یک ضرورتانکارناپذیر است و در این میان، ارائه دیدگاه هاى تربیتى امیرمؤمنان على علیه السلام بر ضرورت این کارمى افزاید.
هدف این پژوهش اثبات برترى نظام تربیتى امیرمؤمنان علیه السلام بر دیگر نظام هاى تربیتى مى باشد.روش پژوهش، توصیفى تحلیلى بوده که طى آن، از تحلیل اسنادى نیز استفاده شده است.نمونه گیرى در پژوهش انجام نشده؛ به عبارت دیگر، کلیه منابع و مراجع مرتبط مورد بررسى واقعشده است.
سبک شناسی ادبی نکوهش های امام علی (ع) در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک شناسی (أسلوبیة) در اصطلاح علمی است در حوزة زبان شناسی و ادبیات که موضوع آن بررسی شیوه های گوناگون بیانی در آثار ادبی است. نهج البلاغه از جمله متونی است که شیوه های ادبی به کار برده شده در آن مطابق با مقتضای حال است. بنابراین با بررسی سبک شناسی نهج البلاغه می توان به معرفی الگویی مناسب در نوشتار ادبی، که راه گشای نویسندگان باشد، دست یافت. مقالة حاضر به بررسی سبک شناسی بیانات امام علی (ع) دربارة «نکوهش» پرداخته است. دلیل انتخاب نکوهش ها این است که نکوهش علاوه بر اهمیت تربیتی، از نظر بلاغی، شکل ها و اسلوب های خاصی از سخن را اقتضا می کند، که در دیگر اغراض سخن کم تر دیده می شود؛ زیرا در نکوهش سخن باید به گونه ای ایراد گردد که با جلوه ای نیکو در جان مخاطب نفوذ کند و تأثیرگذار واقع شود. بنابراین هدف از این پژوهش دست یابی به سبک امام (ع) در بیان نکوهش هاست. برای دست یابی به این هدف، مقالة حاضر ابتدا به بیان معانی لغوی و اصطلاحی سبک شناسی به عنوان پدیده ای زبان شناختی پرداخته است و سپس بر اساس پنج مسئلة مطرح در سبک شناسی (گزینش واژگان ، نظم ، آهنگ ، گسترش و تصویر) بررسی ادبی تفسیری بیانات امام (ع) را پی می گیرد. روش و منهج این جستار توصیفی تحلیلی است و با شیوة مطالعة کتاب خانه ای انجام شده است.
تقطیع حدیث (ارزیابی تقطیع در الجامع الصغیر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الجامع الصغیر سیوطی، یکی از جوامع روایی معروف اهل سنت است که با روش معجم نگاری الفبایی (بر حسب ابتدای روایات) تدوین شده است. این تحقیق به بررسی میزان روشمندی کتاب مذکور در تقطیع روایات پرداخته است.پژوهش حاضر، با روش تحلیل محتوای کمّی و بر اساس نمونه ای که به روش سیستماتیک و طبقاتی تهیه شده، به بررسی 400 روایت از روایات این کتاب پرداخته و طبق قوانین علم احتمال، نتایج آن را با خطای پنج درصد به کل کتاب تعمیم داده است. نتایج نشان داده این کتاب، در 3/17 درصد موارد به تقطیع روایات دست زده و در 7/82 درصد موارد، روایات را تقطیع نکرده است. همچنین، در موارد تقطیع، در 5/72 درصد تقطیع درست (غیر مُخلّ به معنا) و در 4/27 درصد موارد تقطیع نادرست وجود دارد. همچنین گونه های تقطیع نادرست و درصد هریک نیز به تفصیل و با ذکر نمونه هایی از هر گونه، و نیز استدلال بر وجه نادرستی آن، بررسی شده است.
رمزگشایی حدیث آموزش قرآن در آخرت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در برخی منابع حدیثی شیعه، احادیثی به چشم می خورد که براساس آن بهشت دارای درجاتی به تعداد آیه های قرآناست و به قاری قرآن گفته می شود: «بخوان و بالا برو.» حدیثی از امام موسی بن جعفرR نقل شده که: «... هر کدام از دوستان و شیعیان ما که از دنیا برود، اگر قرآن را به نیکی نداند، در قبر به او آموزش داده می شود...» به فرض صحت صدور این روایت و روایات مرتبط با درجات بهشت و ترفیع درجات قاری قرآن در قیامت، می توان گفت مسلمانان در قیامت به دو گروه تقسیم شده اند: افرادی که در دنیا قرآن را به خوبی یاد گرفته، خوانده و دستورات آن را به کار بسته اند؛ این گروه زمینه صعود در درجات بهشت را برای خود در دنیا فراهم کرده اند و گروهی از مسلمانان که تمام توانشان را در این زمینه صرف نموده، ولی به دلایلی ازجمله کوتاهی عمر، نبود امکانات، نداشتن استعداد کافی و... نتوانسته اند قرآن را فراگرفته و به دستورات آن عمل کنند، در قبر به آن ها آموزش داده می شود. براساس این روایت به خاطر محروم نشدن این گروه از درجات بالاتر در بهشت در عالم برزخ امکان تعلیم و آموزش برای این افراد فراهم است تا به معارف ناب قرآنی دست یابند، سپس به آن ها گفته می شود با خواندن قرآن به درجات بالاتر صعود کنند.
نوع رابطه ی انسان با خداوند از منظر مولوی، با نگاهی به روایت انواع عبادت از امام علی(ع) در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی توحید و اوصاف الهی در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی انسان و جامعه در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات موارد دیگر متون حدیث نهج البلاغه پژوهی
از دیدگاه مولانا، رابطه ی مطلوب انسان با خداوند رابطه ای تحکم آمیز (زاهدانه) یا توافق مبتنی بر حقوق و وظایف (تاجرانه) نیست؛ بلکه این دو رابطه گرچه کارکردهای مثبتی دارند، در حقیقت دارای ارزش ابزاری هستند و نه ارزش ذاتی و صرفاً برای کسانی مفیدند که توان دستیابی به رابطه ی عاشقانه را ندارند؛ اما رابطه ی مطلوب میان انسان و خداوند رابطه ای عاشقانه است که ویژگی ها و مؤلفه هایی دارد که عبارت است از: اراده ی معشوق را اراده ی خود دانستن، توجه انحصارگرایانه، تمایل به یکی شدن با معشوق و رنج عاطفی.
ترجمه طاهره صفارزاده، ترجمه ای ارتباطی از قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برگردان قرآن کریم از گذشته های دور مورد توجه بوده و بارها ترجمه شده و در طول تاریخ، فراز و نشیب های زیادی داشته است. گاه مترجمان به علت ضعف در درک کتاب زندگی و یا تفهیم آن به زبان مقصد، نتوانسته اند ترجمه ای مناسب از آن ارائه دهند و گاه نیز شاهد ترجمه های ارزشمندی از این کتاب آسمانی بوده ایم. بدین جهت نقد ترجمه قرآن و به خصوص ترجمه صفارزاده که موردبررسی همه جانبه قرار نگرفته، از اهمیت زیادی برخوردار است. ترجمه طاهرهصفارزاده، ترجمه ای ارتباطی از قرآن کریم است. وی در ترجمه، در پی فهم پیام الهی در آیات قرآنو انتقال آن به مخاطب است و به الفاظ و واژگان متن، به عنوان وسیله ای جهت رساندن محتوا می نگرد. نگارنده در این مقاله به دنبال آن است که با روش تحلیلی، به نقد و بررسی میزان دقت مترجم در فهم و انتقال پیام الهی بپردازد. به نظر می رسد که این ترجمه، ترجمه ای دقیق و ارتباطی از قرآن کریم به زبان فارسی و وفادار به ارزش ارجاعی متن است.
توجه به سبب صدور به مثابه روشی برای نقد شروح نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهج البلاغه به عنوان یک میراث حدیثی مکتوب اهمیت فراوانی در فرهنگ اسلامی دارد. یکی از مهم ترین ابزارها برای فهم یک حدیث، دانستن سبب صدور آن است به طوری که در برخی مواقع عدم اطلاع از سبب صدور، موجب فهم ناقص و حتی اشتباه از متن می شود و با توجه به صبغه غالب تاریخی نهج البلاغه، بررسی سبب صدور خطبه های این کتاب از اهمیت فراوانی پیدا می کند. به همین دلیل است که برخی از شارحان نهج البلاغه بدون توجه به سبب صدور خطبه های نهج البلاغه برداشتی از متن کرده اند که هیچ تناسبی با فضای صدور ندارد و به عبارت دیگر فهم ناقص از متن داشته اند و از سوی دیگر شارحانی دیگر به سبب صدور توجه کرده و به فهم و برداشت منطقی و مستدل دست یافته اند. در مقاله حاضر تلاش شده است تا ضمن اشاره به بحث سبب صدور و اهمیت آن نمونه هایی از شرح هایی که بدون توجه به سبب صدور شرح نادرستی ارائه داده اند و از سوی دیگر همان شرح ها به وسیله شروحی که به سبب صدور توجه کرده اند، نقد شوند.
بررسی تأثیر عنصر مذهب بر داوری نجاشی درباره راویان واقفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان شرایط مطرح شده برای پذیرش روایت راویان از سوی حدیث پژوهان متأخر، عنصر مذهب نقش محوری در تقسیم حدیث به انواع اربعه ایفا می کند و این خود سوالی را به وجود می آورد که آیا واقعا مذهب راوی چنین نقش محوری را داراست که بر اساس آن بتوان درجات روایات را پی ریزی کرد؟
این نوشتار بر آن است که مقوله مذهب راوی را نزد چهره شاخص رجالی شیعه، ابوالعباس نجاشی، بررسی نماید. با بررسی جایگاه راویان واقفی مذهب در فهرست نجاشی و تحلیل الفاظ جرح و تعدیل به کار رفته در مورد ایشان، روشن می شود که مذهب واقفی نزد نجاشی ملاک ضعف راوی نبوده، بلکه میزان تطابق راوی با دو قله بلند صدق و ضبط معیار داوری رجالی وی، پیرامون راویان واقفه بوده است. از این رو بازنگری در تقسیم بندی ارائه شده از سوی مکتب حله که بر اساس تفاوت مذهبی و بدون توجه به اصل پذیرفته شده نزد متقدمان شیعه پایه گذاری شده و سبب کنار گذاشتن بخش قابل توجهی از روایات به دلیل غیرامامی بودن راوی آن ها شده است، ضرورت می یابد.
واکاوی نگرش علامه طباطبایی به روایات وارده در تفسیر قرآن کریم با تأکید بر مفاهیم بطن و جری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاستگاه لایه های معنایی آیات و بطن قرآن، روایات معصومان(ع) است. در این روایات، مصادیق متنوعی تحت عنوان بطن معرفی شده است. مصادیقی که به نظر می رسد تفاوت های زیرساختی با یکدیگر دارند. علامه طباطبایی از نخستین قرآن پژوهانی است که به طور گسترده به تحقیق در معارف این روایات پرداخته تا با توجه به اهمیتی که مسأله بطن قرآن در تفسیر کتاب آسمانی دارد، بتواند تعریف جامعی را در این باره ارائه کند. مصادیق موجود در روایات، بیانگر دو نوع بطن است که با عناوین ""بطن معنایی"" و ""بطن مصداقی"" از هم متمایز می شوند.
علامه طباطبایی نوع اول را با عنوان بطن بیان کرده و بطن مصداقی را با عنوان ""جری"" معرفی می کند و برای هرکدام، تعریف مستقلی ارائه نموده و قائل به تمایز میان این دو است. با وجود این تمایز در تعاریف، (در مواردی) در تمییز جری از بطندچار تردید شده است. برآیند این تردید، در غالب موارد، بازگشت عملی علامه در تعریف باطن قرآن، به ""بطن مصداقی"" است، هرچند که در تعریف خود از بطن، جایی برای این معنا باز نکرده است.
تحلیل فقه الحدیثی مفهوم احادیث دال بر اسمای حسنای خدا بودن اهل بیت (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه ی «اسم» و مشتقات آن از واژه های بسیار پرکاربرد در علوم اسلامی (اعم از علوم نقلی و عقلی) است. این مقاله با روش کتابخانه ای در گردآوری مطالب و شیوه اسنادی در نقل دیدگاه ها و روش تحلیل محتوا در تحلیل داده ها این مساله را بررسی کرده است که مفهوم دقیق اسمای حسنی بودن اهل بیت (ع) که در احادیث اسلامی آمده است، چیست؟ و به این نتیجه دست یافته است که حوزه معنایی فراگیر این عبارت شامل معانی زیر می گردد: آن بزرگواران راهنمای تشریعی به احکام خدا؛ راهنمای تکوینی به خدا؛ راهنمای به صفات و اسماء خدایند؛ برترین واسطه بین خلق و خدا؛ برترین وسیله ظهور اسماء خدا یا برترین مظاهر اسماء خدایند؛ و در نهایت در مقام عبودیت و بندگی جز خدا را نشان نمی دهند. به این صورت که امکان دارد در یک عبارت همه این معانی و یا هر احتمال دیگر ممکن لحاظ شده باشند و یا اینکه در هر استعمالی برخی از آنها اراده شده باشد و مراد از مجموع استعمال ها تمامی این معانی باشد. و دلیل عمده درستی این دیدگاه تحلیل لغوی فراگیر واژه از سویی و اطلاق مضمون اسمای حسنای خدا بودن اهل بیت (ع) است که در احادیث مورد بحث بدان تصریح شده است.
رابطه عقیدتی - معرفتی انسان و خدا در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی توحید و اوصاف الهی در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی انسان و جامعه در روایات انسان در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات موارد دیگر متون حدیث نهج البلاغه پژوهی
مفهوم «رابطه» یک صد و پنجاه سال پیش هرگز به معنای امروزی به کار نمی رفت. با این وجود، مفاهیم جانشین آن از قبیل «انس» در نهج البلاغه به کرّات آمده است که هریک از آنها بیان کننده اصناف و مراتب رابطه اعم از رابطه انسان و خدا و سایر رابطه هایند. در زمینه روابط انسان، در مجموع با چهار رابطه مواجهیم: رابطه انسان با خدا، خودش، انسان های دیگر و طبیعت. هریک از این روابط هم در پنج ساحت وجودی انسان تحقق می یابند که در مجموع بیست نوع رابطه را دربر می گیرد که یکی از آنها، رابطه عقیدتی - معرفتی انسان و خداست. این رابطه شامل روابط بندگی، خلیفگی، عاشقانه و همکاری است که روابط اول و سوم و دوم به ترتیب از بسامد بالایی در نهج البلاغه برخوردارند. اما رابطه همکاری به آن شکلی که در ادیان خاور دور نظیر دائویی (Taoism) مطرح است، در نهج البلاغه طرح نشده است؛ اما در عین حال، خدا و بنده همکاری می کنند تا رفتارهای انسان بهتر و به کمال خود نزدیک شود.
جستاری فقه الحدیثی در حدیث بدعت و بهتان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از سخنان منقول از پیامبر اسلام2 که موجب کژتابی ها و چالش هایی در فهم مراد واقعی آن گشته کلامی است صحیح السند که مسلمانان را مکلف می دارد تا در برابر بدعت گزاران در دین با قاطعیت موضع گرفته بیزاری خود از آنان را ابراز داشته با سب و طعن و بهتان و غیبت آنان موجب درماندگی آنان گردد. جست وجوی پیش رو به بررسی سندی و محتوایی حدیث مزبور پرداخته است تا مگر از رهگذر رویکرد فقه الحدیثی بدین پرسش، پاسخ دهد که حدیث موضوع بحث تا چه میزان با اصول و ارزش های شناخته شده در متن دین معارض است. در جست وجوی حاضر بدین نتیجه روشن می توان دست یافت که مفاد و مضمون حدیث بدعت و بهتان، هیچ گونه تعارضی با ارزش های شناخته شده در آموزه های دینی ندارد، چنانکه با اصول عقلائی حاکم بر پیوند های اجتماعی جوامع انسانی نیز به طور کامل همخوان است.