فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۹۷۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
داوکینز به عنوان زیست شناسی تکامل گرا درباره موضوعات مختلفی غیر از زیست شناسی اظهار نظر کرده که اخلاق ازجمله آنهاست. وی در آرای خاص خود در زمینه اخلاق از دانش هایی چون زیست شناسی اجتماعی، روان شناسی تکاملی و ژنتیک بهره می برد. مهم ترین وجه نظریه پردازی داوکینز نفی تمایز اخلاقی انسان از حیوانات است. دغدغه او برای پرداختن به موضوع اخلاق ناشی از انگیزه نفی کارکرد های اخلاقی دین است. افزون براین، از آنجا که نبودِ قدرت تبیین کنندگی نظریه تکامل درخصوص اخلاقی بودن انسان، به عنوان یکی از نقایص این نظریه مطرح شده، داوکینز می کوشد این اشکال را به گونه ای برطرف نماید. مقاله حاضر این تلاش داوکینز را گزارش و تحلیل می کند.
تکامل و صیرورت نفس در پرتو تخلق به آموزه های اخلاقی با تکیه بر آراء صدرالمتألهین شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انگاره تاثیر «حکمت عملی و اخلاق» در تکامل نفس، علاوه از اهمیَت فوق العاده اش در نیل به «مرتبه فوق تجرد عقلی» در حکمت ملاصدرا، از ترابط میان این دو رهیافت نزد وی خبر می دهد. توجَه به اندیشه های فلسفی صدرالمتألهین شیرازی هم چون «جسمانیة الحدوث بودن نفس، حرکت جوهری، تشکیک مراتب نفس و اتحاد عاقل به معقول»، که نقطه عزیمت پژوهش حاضر و مدخل آن نیز بشمار می روند، تاثیر بسزایی در طرح، درک و چگونگی تجرد نفس از ماهیت و فوق تجرد عقلی دارد. هم چنین در نظرگاه وی، التزام به حکمت عملی در کنار حکمت نظری، به منزله بال هایی برای عروج انسان تا مرتبه فوق تجرد هستند که وی را در مسیر قدس حقیقی و اتصال به عالم علوی همراهی نموده و او را کتاب علوی الهی می نمایند. از منظر ملاصدرا هر دو قسم حکمت دارای نتیجه واحدی هستند، بدین بیان که علیرغم برتری حکمت نظری بر حکمت عملی نزد وی، ملاصدرا غایت حکمت عملی را همان هدف از حکمت نظری، بلکه مکمل آن بر شمرده و آن را « سعادت انسان در دارین و تشبّه نفس به الله » معرفی می نماید. پس اگر سخن ملاصدرا مبنی بر تشبّه نفس به الله در جریان تهذیب اخلاقی دینی را با سخن دیگر وی مبنی بر اینکه «خداوند انسان را در ذات و صفات و افعال بر مثال خود آفریده است» - که این سخن مبتنی بر تشبّه ساختار وجودی انسان به حق متعال می باشد - جمع نماییم، می توان بیان کرد که از نظر وی التزام نفس بر علوم و ادراکات مکتسبه و نیز تهذیب اخلاقی، مسبب ترقَی نفس به مرتبه فوق تجرد عقلی می گردد.
مبانی و عناصر اخلاق در اندیشه محمد بن زکریای رازی
حوزههای تخصصی:
این نوشتار، بیان نظریه اخلاقی محمد بن زکریای رازی است که با توجه به مبانی و مؤلفه های نظریه اخلاقی آن دانشمند به تلخیص درآمده است. رازی که در تراوشات فکری خود، بویژه در نگرش به موضوعات اخلاقی از سقراط و افلاطون پیروی کرده، خود نیز از نظامی اخلاقی برخوردار بوده است. این نظریه که به اخلاق سلامت محور و فرد گرایانه خلاصه می گردد، ویژگی ها و جهت گیری های خاصی هم بدنبال داشته است. رازی همچون یک اپیکوری، مناسب ترین وضعیت اخلاقی را در یک زندگی معتدل می بیند که در آن، نیازهای طبیعی، بدون اینکه از حالت اعتدال خارج گردند، برآورده می شوند. او جوانب اخلاقی را متمرکز بر خاستگاه عقل می داند و به واسطه عقل، مراقبت از انفعال و سرکوبی هوی را توصیه می کند و در عمل نیز، طبیبانه به اخلاق می پردازد و بر آن شده است تا با روش پیشگیری – بهبود و درمان، پیشرفت اخلاقی را محقق سازد.
الگو پذیری از دعاهای صحیفه سجادیه و تاثیر آن بر سلامت
حوزههای تخصصی:
بهداشت روان ازحوزه های مهم سلامت است وآموزه های دینی درتحقق آن دخیل می باشد. ازجمله امور مؤثر در بهداشت روانی، مکانیسم های ارتقاء سلامت است که مهمترین آن ها عبارتند از:الف - راه سایکونورو فیزیولوژیک ب- مسیر رفتار بهداشتی ج - برخورداری از حمایت های اجتماعی. نظر به نقش مؤثر دینداری و پایبندی دینی در سلامت روانی ، نوشتار حاضر به بررسی و ارائه مکانیسم های ارتقاء سلامت روانی در ادعیه امام سجاد (ع) و تاثیر آن بر سلامت پرداخته است زیرا ادعیته امام تنها عرصه خواندن نبوده بلکه صحنه شناختن هم می باشد و الگوهای سلامت در آن آمده است. مؤلّفه های این مکانیسم عبارتند از: فضل الهی، هدفمندی، شکر و سپاس (راه سایکونور و فیزیولوژیک)، اجتناب از پرخوری، روزه داری، دوری از هوی و هوس، سحرخیزی، رعایت اعتدال در امور (رفتار بهداشتی) انفاق و زکوه و همدلی و نوع دوستی (حمایت اجتماعی و مالی). بنابراین اگر دعا را عرصه شناخت صحنه دریافت بدانند و ابعاد شناختی رفتاری خود را با الگوی سجادی شکل دهند ارتقای سلامت جسمی و روانی در پی خواهد داشت. امید است این رهیافت بتواند دریچه تازه ای به سوی نگرش بدیع به دعا به ویژه بر ادعیه امام سجاد(ع) ایجاد نماید.
نقش محبت در زندگی اخلاقی از منظر حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عرفا و حکما در تعریف محبّت، دیدگاه های متفاوتی ارائه کرده اند. اغلب متکلمان و فیلسوفان بر این باورند که محبّت قابل تعریف نیست. نگارنده در این مقاله کوشیده است براساس حکمت متعالیه و دیدگاه ملاصدرا به تبیین محبّت و نقش آن در زندگی انسان بپردازد. از دیدگاه ملاصدرا اساس اخلاق در حیاتِ آدمی، محبّت است و محبّتِ حقیقی، محبّت به خداوند است که جلوه ای از محبّت خداوند به آدمی است. اگر کسی به گونه حقیقی به خداوند عشق ورزد، به مرتبه ای می رسد که تمامی آدمیان، که جلوه های مختلفِ خداوند هستند، محبوب او واقع می شوند و آن گاه این شخص، در اخلاقِ فردی، تدبیر منزل و زندگی اجتماعی با خود و دیگران به مثابه «محبوب» برخورد خواهد کرد.
ملاصدرا با تقسیم محبّتِ آدمی به محبّت نفسانی و محبّت الهی بیان می کند که هر محبّتی نوعی عبودیت است، از این رو اگر آدمی محبّتِ نفسانی به چیزی غیر از خدا داشته باشد، شرک محسوب می شود؛ اما محبّت الهی که می توان آن را «محبّتِ معرفت و حکمت» نیز نامید، گرچه در ظاهر، محبّت به امور دنیوی باشد، ولی در حقیقت تنها به خداوند تعلّق می گیرد. معرفت به کمال و زیبایی حق، موجب محبّت خداوند در دل انسان می شود. عالَم در نهایتِ زیبایی، آیینه حق است و آدمی با نظر در زیبایی های عالم و تفکّر در آن محبّتش به خدا افزون می شود. درواقع انسان به سبب ویژگی های خاصّ خود که او را از دیگر کائنات ممتاز می سازد، می تواند قلبش را از کدورت ها پاک سازد و به مقام محبّت دست یازد.
نقد نظام اخلاقی آیریس مرداک از منظر فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
ابتنای معناشناسانه اخلاق به دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نسبت میان دین و اخلاق، به عنوان دو حوزهٴ ارجمند و سترگ زیست انسانی، در طول تاریخ و دست کم از زمان افلاطون به این سو مورد اقبال متفکران بوده است، چه این که هر دو متکفّل صلاح و فلاح انسان این جهانی بوده، بسته به میزان بی نیازی یا نیازمندی به دیگری،نظم و نسق متفاوتی پی می افکنند. مطابق یکی از این تقریرات، اخلاق و کنش اخلاقی جز با اتکا به آموزه های وحیانی سامان نمی یابد به گونه ای که در این وابستگی حداکثری به لحاظ معناشناختی، همه یا برخی از مفاهیم اخلاقی تنها با ارجاع و تحویل به مفاهیم دینی تعریف پذیر است.اما چنان که ملاحظه می کنیم انحای این گونه وابستگی حتی در قرائت های تعدیل یافتهٴ آن که اوصاف اخلاقی را با ضمّ قیودی وابسته به فعل ارادی خدایی مهرورز، خیرخواه یا...می انگارد هیچ یک تاب و توان چیره شدن بر نقدها و اشکالات پیش رو را نداشته اند.
«سبک زندگی» در آئینه فقه سنتی
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی با دو نگاه قابل بحث و بررسی است. نگاهی در قلمرو متون و منابع موجود فقه (نگاه توصیفی) و نگاهی دیگر معطوف به متون و منابع کمال یافته تر، که باید آن را فقه مطلوب نامید. (نگاه توصیه ای). با محوریت نگاه نخست، کوشیده شده با مروری بر کتاب ها، ابواب و مسائل و موضوعات فقهی اثبات شود، می توان از پیوندی آشکار و استوار بین آموزه های فقهی و سبک زندگی سخن گفت. هرچند نمی توان ادعا کرد همه الگوهای رفتاری مورد نیاز «سبک زندگی اسلامی»، به صورت کامل و آماده الگوبرداری در فقه سنتی موجود است، اما وجود چارچوبهای اصیل و ساختاری سبک زندگی در آن قابل انکار نیست. این نکته که ارائه الگوهای رفتاری در حوزه های مختلف زندگی بشری از طریق فقه به مثابه گام نخست برای ارائه سبک زندگی اسلامی در گروه تشکیل و تدوین فقه حکومتی است نیز مورد بحث قرار گرفته است.
بررسی و نقد اهداف تعلیم و تربیت در حکمت سینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله استخراج اهداف غایی و واسطی تعلیم و تربیت از آرای فلسفی ابن سینا و نقد و بررسی آن به منظور کشف نقاط قوت و ضعف و نیز میزان کارامدی آن برای تعلیم و تربیت در عصر حاضر است. برای دستیابی به این هدف از روش تحلیلی، تفسیری و استنتاجی استفاده شده است. هدف غایی تعلیم و تربیت بر اساس حکمت سینایی، سعادت و اهداف واسطی آن 1 پرورش فضیلت نظری (رشد و شکوفایی عقل نظری) 2 پرورش فضایل اخلاقی که شامل فضیلت حکمت عملی هم می شود. 3 پرورش فضیلت حرفه ای است. اما تأکید ابن سینا بر فضیلت نظری و فضایل اخلاقی بیش از فضیلت حرفه ای است. این اهداف به این دلیل که شامل پرورش فضیلت ایمان، فضیلت جسمانی و فضیلت اجتماعی و مدنی نیست، مورد نقد است.
تبیین نقش و کارکرد ظواهر کتاب و سنت در اخلاق(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
خُلق ملکه ای است که در سایه آن، نفس کاری را به سادگی و بدون هیچ فکر و اندیشه ای انجام می دهد. برای ترسیم مدل اخلاقی دینی، تجزیه و تحلیل ظهورات ادله نقلی و حجیت آنها لازم است. ادلة نقلی بنا به حکم سیرة عقلا از ظهور برخوردارند. این ظهور نیز به حکم همین سیرة عقلا مطلق است. ازاین رو، تفصیلات اشاره شده در متن قابل التزام نیست. بحث مشهور تسامح ادله سنن نیز در اخلاق عملی جایگاه دارد، ولی در اخلاق نظری نمی توان به آن ملتزم شد. دین نقش های متفاوتی را در نظام اخلاقی ایفا می کند که می توان به نقش توضیح مفهومی، نقش معرفتی، نقش پرورشی، نقش انگیزشی، نقش اجرایی، نقش کاشفیت و نقش تعدیل بخشی اشاره نمود.
نظام اخلاقی خواجه نصیرالدین طوسی از منظر واقع گرایی اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به مقوله واقع گرایی اخلاقی در تفکرات اخلاقی خواجه نصیرالدین طوسی پرداخته می شود. نظام اخلاقی خواجه نصیر، نظامی فضیلت گرا می باشد که مبتنی بر نفس شناسی شکل گرفته است. تحلیل کامل نفس شناسی خواجه نحوه شکل گیری فضائل اخلاقی و تشریح کامل نظام اخلاقی عناصر واقع گرایانه نظام اخلاقی وی مشخص کرده و بر این اساس به دیدگاه ایشان یعنی دیدگاه فضیلت گرا صحه خواهیم گذاشت.
بررسی و نقد رویکردهای اثباتی به فلسفة تعلیم و تربیت اسلامی در جمهوری اسلامی ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و حکومت
با توجه به ضرورت سامان دهی تعلیم و تربیت اسلامی، برخی محققان بر آن شدند کار را از اساس آغاز کنند و نخست «فلسفة تعلیم و تربیت اسلامی» را سامان دهند، اما به دلیل رویکردهای گوناگونی که به «فلسفه»، «رابطة دین و فلسفه»، «منابع معرفت دینی» و غیره، وجود دارد، رویکردهای مختلفی، دربارة «فلسفة تعلیم و تربیت اسلامی» به وجود آمده است.
بررسی و نقد این رویکردها می تواند قوت و ضعف آنها را نشان دهد و به ارائة دیدگاهی جامع تر منجر شود. در این نوشتار، چهار رویکرد موجود دربارة «فلسفة تعلیم و تربیت اسلامی» در جمهوری اسلامی ایران بررسی و نقد می شود و در نهایت به این نتیجه خواهد رسید که اولاً، برای تدوین «فلسفة تعلیم و تربیت اسلامی»، باید مأخذ اصلی آن منابع اسلامی (قرآن، سنت و عقل) باشد، اما در عین حال از علوم عقلی اسلامی، هم از نظر روش و هم از نظر محتوا و نیز از دستاوردهای معتبر تجربی استفاده شود؛ ثانیاً باب تعامل فعال و حقیقت جویانه با دیگر مکاتب فکری باز باشد؛ ثالثاً با توجه به میان رشته ای بودن «فلسفة تعلیم و تربیت اسلامی» برای تدوین آن باید گشودگی روش شناختی را در پیش گرفت، اما روش اصلی، روش استنتاجی است که به انحای گوناگون می توان از آن استفاده کرد.
شیوه های نوین تبلیغی در بستر اخلاق حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخلاق حرفه ای، وظایفی را متوجهِ سازمان تبلیغ دین می کند که رهیافت به عرصه های نوین، ازجمله آنهاست. پژوهش حاضر ضمن بازکاوی «تبلیغ دینی» مدعی است امروزه بدون ورود به عرصه های نوین علمی، تبلیغ دینی موفق نخواهد شد. ورود سازمان تبلیغ دین به دانش های جدیدی مانند: مدیریت، جامعه شناسی و روان شناسی امری اجتناب ناپذیر است. در این پژوهش با روش تبیینی، اولاً عنصر «مسئولیت» در سازمان تبلیغ دین بررسی شده و این نتیجه به دست آمده که تبلیغ دین پیام رسانی صرف نیست، بلکه زمینه سازی برای پذیرش همه جانبه مفاد تبلیغی از مسئولیت های سازمان مزبور می باشد. ثانیاً یکی از مهم ترین مقتضیات اخلاق حرفه ای در سازمان تبلیغ دین بررسی شده و این نتیجه به دست آمده که سازمان تبلیغ دین موظف است روش های کمی و کیفی خود را بروز داده، از تناسب با مخاطب، زمان و مکان غافل نماند.
رویکردی دینی به اخلاق رسانه (با محوریت رسانه ملی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با رویکرد ارزشی و هنجاری، همه کنش های ارادی و اختیاری انسان، بدون استثنا، محکوم قواعد و معیارهای اخلاقی اند و ناگزیر با یکی از الزامات دوگانه ایجابی و سلبی (بایدها و نبایدهای عقل عملی) یا شق ثالث (قطب خنثی و عاری از هر نوع الزام هنجاری بر پایه منطق سه قطبی) منطبق خواهند بود. ارتباطات جمعی، به عنوان یکی از عرصه های گسترده ارتباطات انسانی با میانجی گری فناوری های رسانه ای نیز علاوه بر پذیرش اجتناب ناپذیر این اصل جهانشمول، به دلیل برجستگی موقعیت، اهمیت و حساسیت کارکردی، گستره و عمق تأثیر، تنوع محصولات، تکثر و تعدد مخاطبان، و نقش محوری آن در بازخوانی، بازتولید، ویرایش و اشاعه فرهنگ، بیش از سایر عرصه ها به ضرورت متابعت اختیاری یا اجباری از قواعد ارزشی، دستورالعمل های اخلاقی و الگوهای رفتاری موجه و دارای پشتوانه های نظری و فرهنگی، محکوم شده اند. این نوشتار در صدد است تا با ارجاع به بنیادهای بینشی و ارزشی اسلام، الزامات و مرجحات عام هنجاری و باید ها و نبایدهای اخلاقی هدایت گر ارتباطات جمعی را با رویکردی دینی و با هدف تأمین یکی از ملزومات حرفه ای یک رسانه دینی یا دارای رسالت و کارکرد دینی، استنباط و عرضه کند.
فضیلت از دیدگاه فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین مسئلة فضیلت از دیدگاه فارابی و اهمیت آن می تواند راهگشای فهم و درک برخی از مباحث کلیدی فلسفة وی مانند جامعة مدنی، مدینة فاضله، امت فاضل، اجتماع فاضل، معمورة الفاضله(جهان برین وآباد) باشد. دیدگاه فارابی در بررسی و پژوهش پیرامون فضیلت متأثر از نگاه سعادتگرانة وی در باب اخلاق و کمال یابی انسان است. او بر این باور است که آدمی به طور فطری موجودی کمال جو و سعادت طلب است و برای نیل به این هدف والا و مقدس نیازمند ابزار و وسائل است، کسب انواع فضائل (نظری، فکری، اخلاقی و عملی)، همان ابزار و وسائل نیل انسان به کمال و سعادت است و دست یازیدن به فضائل یاد شده بر تعلیم و تربیت افراد جامعه مبتنی است، از این روی فارابی هدف تعلیم را اکتساب فضائل نظری و هدف تربیت را نیز محقق ساختن فضائل اخلاقی(ویا نفسانی) می داند. تلاش نویسنده، در این مقاله متکی بر فهم و درک وی از متون و آثار فارابی بوده و از این نظر به متون وآثار دیگران ، کمتر ارجاع داده شده است.
بررسی مسئله تأثیر نسبیت فیزیکی بر اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تا اواخر قرن نوزدهم، فیزیک نیوتنی حاکم بلامنازع جهان علم بود. نیوتن معتقد بود مکان، زمان، حرکت و جرم اجسام مطلقند و نسبیت در آنها راه ندارد؛ اما با آغاز قرن بیستم، نخستین جرقه های فیزیک نسبیت و کوانتوم، فیزیک نیوتن را مورد تردیدهای جدی قرار داد. در این میان، برخی از فیلسوفان علم و فیزیک دانان قرن بیستم که متأثر از دو انقلاب نسبیت و کوانتوم در فیزیک نوین بودند، ادعا کردند که با سقوط فیزیک کلاسیک نیوتنی که داعیه دار قطعیت و جبر در نظام طبیعت است، نه تنها اختیار و انتخاب آزاد آدمی تضمین می گردد، ارزش های اخلاقی نیز تابع زمان و مکان شده، قطعیت و شمول خود را از دست می دهند. بنابراین در این دیدگاه، اخلاق نیز همچون فیزیک جدید، نسبی می باشد.
این نوشتار، ابتدا با شرح و توضیح جداگانه نسبیت در فیزیک و اخلاق، حالات ممکن میان این دو برشمرده شده و سپس این ادعا نقد شده است.
اخلاق و رفتار مسالمت آمیز با پیروان مذاهب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالهٴ حاضر با عنوان « اخلاق و رفتار مسالمت آمیز با پیروان مذاهب» در نظر دارد بایسته های رفتاری شیعیان را در برخورد با سایر مذاهب اسلامی بیان دارد. برای این منظور، مطالب در دو بخش معضلات و ارزش های اخلاقی در رفتار با پیروان مذاهب بیان شده است. در بخش معضلات، نبایدهای اخلاقی و رفتارهای مذموم آورده شده است؛ در بخش دوم نیز ارزش های اخلاقی ای بررسی شده اند که باید در رفتار با پیروان دیگر مذاهب در نظر داشت. حقیقت این است که رعایت اخلاق نسبه به دیگر مسلمانان؛ دستور قرآن به وحدت ﴿وَاعتَصَمُوا بِحَبلِ الله جَمیعاً وَ لا تَفرّقُوا﴾، و عملی شدن نظریه تقریب مذاهب اسلامی، هماهنگ است؛ چراکه به نظر نگارنده، تنها مانع قابل رفع بر سر راه همبستگی پیروان مذاهب، عدم رعایت اخلاق اسلامی است. از این رو، اگر حساب اختلافات عقیدتی از رفتار اخلاق مدارانه با آنان جدا گردد، اختلافات مذهبی مانع رعایت اخلاق و رفتار مسالمت آمیز با مسلمانان نخواهد شد. بنابراین این پژوهش در صدد بیان این حقیقت است که پیروان همهٔ مذاهب اسلامی، به رغم تمام اختلافات و تفاوت هایی که در نگرش های مذهبی خویش دارند، می توانند بر اساس معیارهای اخلاقی مشترک که رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله به ارمغان آورده و برای تکمیل آن، مبعوث گشته، به تقریب و یک زندگی مسالمت آمیز، دست یابند.
جایگاه مفهوم ایمان در تربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرآن کریم گرچه به ایمان آوردن دستور داده شده ولی در برخی آیات آن، ایمان امری غیر ارادی و هدیهای الهی شمرده شده است. این چالشی تئوریک بر راه تربیت دینی است و تا این گشوده نشود، امکان تربیت دینی در عمل نخواهد بود. در این نوشتار، به روش توصیفی- تحلیلی، نگرشهای تفسیری خردگرا بررسی گردیده و کوشیده شده است با تفسیری حاشیهای (و نه کانونی) از طباطبایی و نگاهی کانونی (و نه حاشیهای) از غزالی راهی برای این چالش پیشنهاد شود و دلالتهای آن در تربیت دینی روشن گردد. نتیجة بررسیها این شد که آن گروه از آیاتی که ایمان را در اراده خداوندی دانسته است در یک تراز؛ و آیاتی که ایمان را در ارادة بشر دانستهاند در ترازی دیگر باید معنی کرد. در ترازِ نخست سخن بر سر تمهیدِ مقدماتِ ایمانِ راستین است. آدمی باید بکوشد که ایمان راستین را دریافت دارد و برای این کار بسترسازی لازم است. این بسترها پالودن دل آدمی از عواطف منفی و خویِ بد و آراستن آن به عواطف مثبت و خوی نیک است. با این کوششها، مقدمات فراز آمدن به تراز دوم آماده میگردد که ایمان راستین، ای بسا چونان هدیهای الهی به بشر ارزانی داشته شده و فرد با چشم جان، متعلق ایمان را خواهد دید و به آرامش خواهد رسید. بنابراین، تربیت دینی را باید بر احساسات و عواطف شاگردان متمرکز نمود. در چنین تربیتی نخست باید احساسات شاگرد را در مسیری مثبت جاری کرد و عواطف او را درگیر ایمان کرد. پالودن دل از عواطف منفی و آراستن آن با عواطف مثبت زمینه ساز فهمی ژرف می گردد که امکان روی آوردن به ایمان را برای او ممکن می سازد.
عوامل تربیت فرهنگی از دیدگاه امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
هدف اصلی این پژوهش بررسی عوامل تربیت فرهنگی از دیدگاه امام خمینی (ره) است . روش این پژوهش استنتاجی قیاسی و تحلیلی است. ابزار گردآوری اطلاعات، سندکاوی است که با بهره گیری از آثار و تألیفات امام (ره) جمع آوری شد. نتایج پژوهش نشان داد که از دیدگاه امام خمینی (ره) تربیت فرهنگی اساس سعادت یا شقاوت ملت است و رستگاری هر جامعه از راه اصلاح و احیای فرهنگی امکانپذیر است و تربیت فرهنگی، تلاش برای انتقال دادن و فرصت سازی برای بینش بیشتر، بهتر و عمیقتر فرهنگ و ارزشهای الهی است. تربیت فرهنگی انتخاب آگاهانه فرهنگ الهی، و عوامل تربیت فرهنگی شامل خودباوری، خودآگاهی، مبارزه طلبی، فرهنگ خودی و استقلال فرهنگی است.