فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۹۷۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
این مقاله درپی بررسی سازگاری قضا، قدر و طینت با اختیار انسان از نگاه علامه طباطبایی است. در نگاه ایشان، همه امور دنیوی مسبوق به اموری در قبل (عالم قدر یا خیال و بالاتر در عالم قضا یا عقل) است که رابطه علّی ومعیّت وجودی با امور دنیوی دارد. طینت هر انسان در دنیا نیز همان مراتب علل قبل از دنیای اوست که با او معیت وجودی دارد و انگیزه درونی هر کاری است. ایشان در مورد مسأله فوق براساس تفکیک دید مبتنی بر توحید عددی و غیر عددی، دو جواب ساده و عمیق داده اند. در جواب اول، قضاو قدر و طینت فرد فقط موجب گرایشی در او می شود و اختیار فرد را سلب نمی کند؛ اما در جواب دوم، مسأله جبر و اختیار منحل می گردد. این تفکیک می تواند مبنای حل تعارض ظاهری آیات یا روایات در بیشتر مسائل الهیات باشد.
کرامت اقتضایی انسان در بوتة نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم در حوزة انسان شناسی، کرامت انسان است. از آنجا که امروزه کرامت انسانی با مباحث حقوق بشر رابطه ای ناگسستنی یافته است، تحلیل و تبیین آن در چارچوب قرآن کریم امری ضروری است. تأمّل در آرای قرآن پژوهان و مفسّران، نشان از آن دارد که در بحث کرامت انسان، اندیشه واحدی مشاهده نمی شود. برخی از قرآن پژوهان به جای کرامتِ «ذاتی»، از کرامت «اقتضایی» دفاع کرده اند. بنا بر این دیدگاه، هرچند انسان بالقوّه گوهری شریف است، امّا «انسان بما هو انسان» کرامت ذاتی بالفعل ندارد، بلکه تنها انسان مؤمن است که کرامت ذاتی خود را به فعلیّت رسانده است. آنان برای این نگرش، به دلایل متعدّدی تمسّک جسته اند که مهم ترین آنها، آیاتی از قرآن مجید است که گمراه تر بودن بعضی از انسان ها نسبت به حیوانات را مطرح کرده است. این نوشتار می کوشد با روش توصیفی تحلیلی و به شیوة مطالعة کتابخانه ای، به واکاوی این دیدگاه که یک بحث درون دینی است، بپردازد و نشان دهد کرامت، یک امر ذاتی و غیرقابل انفکاک از انسان است.
تبیین تخالف نظر و عمل از دیدگاه فارابی و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
فارابی و ابن سینا عللی را که تخالف نظر و عمل را تببین پسین می کنند و راهکار بالقوه این تخالف اند و همچنین از عوامل و مؤلفه های پیشین تخالف سازند، در آثارشان پراکنده بررسی کرده اند. تناسب کیفیت علم با سطوح ادراکی مختلف می تواند عاملی مهم در توجه به مؤلفه های تخالف باشد. باتوجه به پیروی بیشتر افراد از ظن و تخییل، شخص حتی با وجود علم مضاد با تخیلات و ظنیات خود، همچنان براساس ظنیات و تخیلات خود عمل می کند و دربرابر آن ها منفعل می شود. چنین چیزی نمایانگر تأثیر قوی تخییل در سطح تصوری و به تبع آن اقناع در سطح تصدیقی است؛ به گونه ای که می توان عوامل نقصان یا پیشرفت هر برنامه ای را در پرتو این دو بعد ارزیابی کرد. از دیگر عوامل تخالف، نبود انگیزش، ارشاد، شوق و همچنین خلقیات، انفعالات و عوامل روانی است که به آن ها توطئات ذهنی می گویند. گرایش مردم به تبعیت از امیال، بیانگر جایگاه هریک در افعال ارادی است. فارابی و ابن سینا به نقش اعتیاد نیز توجه کرده اند. این اعتیاد، نقش نظر و علم را در مبادی فعل ارادی کاهش می دهد. باید توجه کرد که دامنه افراد خاصی برای جایگاه هریک از عوامل تخالف بیان شده است؛ درنتیجه، مسئله تحقیق و پاسخ های آن در دو سطح توصیفی و تحلیلی، مطلق نیستند و نسبت به افراد و شرایط متغیر است.
بررسی مفهوم امید در قرآن و روایات و نقش آن درتر بیت انسان
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
امید در قرآن و روایات، حالتی نفسانی است که فرد امیدوار را به تلاش جدی وادارد. امید در زندگی دنیوی و اخروی نقش های شگرفی دارد. در قرآن و روایات نیز فرد با امید به نصرت الهی، به آرامش در زندگی و تربیت خود دست می یابد. در این نوشتار به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از آیات و روایات، ضمن بیان مفهوم شناسی از امید و شناسایی انواع آن، با توجه به شاخصه های امید و جایگاه آن در تربیت به تحلیل تربیتی امید در قرآن و روایات پرداخته شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که در قرآن دو نوع امید شامل امید صادق و کاذب به کاررفته است. امید آثاری در تعلیم و تربیت وزندگی فردی و اجتماعی و در مفهوم بهتر در حوزه های ارتباط با خود، دیگران و جهان بجا می گذارد که ازجمله می توان به مواردی همچون فعالیت هدفمند، معرفی الگو، آرامش و آینده نگری اشاره کرد
آگاهی و تجربه: بحثی در نسبت تجربه اخلاقی و تجربه دینی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بحث از نسبت میان تجربه اخلاقی و تجربه دینی که با مبحث رابطه دین و اخلاق نیز مرتبط، لیکن بحثی مستقل از آن است، در تصویر میزان قرب اخلاق مداری و دین مداری اثرگذار است. در مقاله حاضر، برای تعیین اینکه چه نسبتی میان این دو تجربه برقرار است، پس از بیان ویژگی های مشترک تجربه اخلاقی و تجربه دینی، تلاش می شود تا مقصود از تجربه اخلاقی و تجربه دینی بیان شود و آنگاه با استفاده از تقسیم شش گانه دیویس دربارة انواع تجربه های دینی، و سنجیدن نسبت هر یک از آن اقسام با تجربه اخلاقی، نسبت تجربه اخلاقی با تجربه دینی شناسایی گردد. در این راستا، دیدگاه تباین تجربه اخلاقی و تجربه دینی و دیدگاه اتحاد آن دو نیز مورد بررسی قرار می گیرد. حاصل آنکه نمی توان هر تجربه اخلاقی ای را تجربه دینی شمرد. همه مصادیق این دو نیز یکسره از یکدیگر جدا نیستند، بلکه نسبت میان تجربه اخلاقی و تجربه دینی عموم و خصوص من وجه است.
جایگاه ریاضت در تربیت اخلاقی از منظر قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
این نوشتار سعی در بازنگری و تقویت جایگاه «ریاضت نفس» در نظام تربیتی و اخلاقی اسلام دارد؛ ریاضت، روح انسان را «قوت» و «خضوع» می بخشد و این دو خصلت، ضامن موفقیت در همه عرصه ها اعم از فردی و اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، دنیوی و اخروی هستند؛ ریاضت به دو قسم اختیاری و غیر اختیاری قابل تقسیم است که تمام تکالیف شرعی در قسم اختیاری جای گرفته و مقصود از ریاضت غیر اختیاری، ابتلائات و امتحانات الهی است؛ این دو قسم، مکمل یکدیگر در فرآیند تربیت انسانند و با فلسفه خلقت انسان گره خورده اند؛ فلسفه تبعید انسان به محنت کده دنیا، اشرفیت نفس او در میان سایر مخلوقات بود که او را در معرض خطرناک ترین رذیلت اخلاقی یعنی غرور و تکبر قرار داد؛ از آنجا که علاج هر رذیلتی با ضد آن است، ریاضت تنها مسیری بود که نه تنها انسان را از رذیلت تکبر پیراست بلکه او را به زیباترین فضیلت اخلاقی یعنی محبت و عشق الهی نیز بیاراست.
نقش محبت اهل بیت علیهم السلام در کمال انسان و رشد فضائل اخلاقی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
نقش ایمان و کفر در سعادت و شقاوت انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دلبستگى به زندگى دنیایى موجب مى شود که انسان نعمت هاى خدا را محدود به نعمت هاى مادى ببیند. ازاین رو، وقتى به نعمتى مى رسد مى پندارد خدا به او عنایت کرده، اما وقتى از آن محروم مى شود، مى پندارد که مورد بى مهرى خدا قرار گرفته است. این در حالى است که نعمت هاى معنوى ازجمله ایمان به ولایت و معرفت و محبت، نعمت هاى اصلى خداى متعال هستند و با نعمت هاى مادى قابل قیاس نیستند. در روایات، حرمت مؤمن از حرمت کعبه، بلکه بسى بیشتر شمرده شده است. همچنین سرکشى از مؤمن و عیادت آنان اجر و قرب فراوانى دارد.
علّامه طباطبائى، فیلسوف واقع گرا و مطلق گراى اخلاقى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکى از پرسش هاى اساسى درباره گزاره هاى اخلاقى این است که آیا گزاره هاى اخلاقى بیان کننده واقعیتى عینى هستند و از وجود رابطه اى واقعى گزارش مى دهند یا این گزاره ها سرچشمه اى واقعى ندارند و صرف نظر از دستور و توصیه، احساس و سلیقه، و توافق و قرارداد از واقعیتى سخن نمى گویند؟ واقع گرایان قایل به سرچشمه اى واقعى براى احکام اخلاقى هستند و غیرواقع گرایان چنین سرچشمه اى را نمى پذیرند. یکى از پیامدهاى این بحث قائل شدن به مطلق بودن احکام اخلاقى در صورت واقع گرا بودن یا نسبیت در اخلاق در صورت غیرواقع گرا بودن است. در این تحقیق با روش تحلیلى توصیفى نشان مى دهیم که علّامه طباطبائى با قایل شدن به سرچشمه اى واقعى براى احکام اخلاقى، فیلسوفى واقع گرا و اطلاق گراى اخلاقى است.
درآمدی بر اخلاق در نظام نوآوری؛ افق ها و رویکردها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرکت ها به طور عادی، نه در یک فضای بسته، که به واسطه همکاری و وابستگی متقابل با دیگر سازمان ها (اعم از بنگاهی یا غیر بنگاهی) دارای نوآوری هستند. رویکردی که با نگاهی نظام مند و شبکه ای، به تحلیل ساختاری و انواع تعاملات رسمی و غیررسمی اجزای مختلفی همچون دانشگاه ها، شرکت های صنعتی، مراکز توسعه کارآفرینی، مراکز تحقیقات دولتی، مراکز انتقال فناوری، مراکز رشد و پارک های علم و فناوری، آزمایشگاه های دولتی و خصوصی، و نهادهای متنوعی چون نظام مالکیت فکری، صندوق های توسعه ملی و صندوق های سرمایه گذاری، در قالب یک نظام یکپارچه پرداخته اند که این آخرین مدل سیاست گذاری علم و فناوری شناخته می شود. با وجود آنکه در نظام نوآوری به طور مستقیم بر اخلاق تأکید نشده است، از اشارات نویسندگان و نظریه پردازان این حوزه می توان دریافت که مفهوم اخلاق در بخش «نهاد» نظام نوآوری، دارای کارکردهایی است. این تحقیق تلاش دارد ضمن واکاوی «اخلاق» در مبانی و مفروضات رویکرد نظام نوآوری، به بررسی و ارزیابی واقع گرایی یا غیرواقع گرایی اخلاقی، ذاتی یا غیری بودن ارزش های اخلاقی و تأثیر هم تکاملی نظام علم، فناوری و نوآوری با نظام اخلاقی همت گمارد.
مبنای ادراک و اقسام آن از منظر ابن سینا و پیامدهای تربیتی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
هدف اصلی این پژوهش، بازشناسی مبنای ادراک و اقسام آن از منظر ابن سینا و پیامدهای تربیتی آن است. در پژوهش حاضر که با بهره گیری از رویکرد کیفی و با روش توصیفی – تحلیلی و استنتاجی صورت گرفته است، پس از بازبینی منابع، مبنای ادراک و پیامدهای تربیتی آن بر اساس آرای ایشان استنباط شده است. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که در فلسفه ابن سینا نفس جایگاه والایی دارد و به عنوان مبنای ادراک شناخته می شود. در ادامه نیز بعد از بحث در باب ادراک و تعریف و معرفی انواع و مراتب آن، بحث در باب دلالت های تربیتی به ویژه در مبحث اصول و روش با توجه به مبانی ادراک موردتوجه قرار گرفت و پرورش توأم جسم و نفس، تعقل و اندیشه ورزی، تهذیب و تزکیه، ارزش گذاری به علم، تعلیم و تعلم، طرد حصر معرفت به تجربه و جامع نگری در علم، ایجاد محیط و شرایط مناسب به عنوان اصول تربیت معرفی گردید. لذا به کارگیری فعّال حواس، حفظ و به خاطر سپردن، جهت دهی تخیل و خلاقیت، سیر عقلانی، آموزش های جستجوگرایانه و تقویت فکر و اندیشه، شهود یا مشاهده حضوری و باطنی (حدس) و روش های تلفیقی نیز به عنوان روش تربیت حاصل این پژوهش بود.
بازیابى اصول تربیت فرهنگى از آموزه هاى اسلامى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزه هاى اسلامى به تربیت فرهنگى انسان ها به عنوان وجهى از ملزومات تحقق انسان کامل، اهمیت ویژه اى قایل هستند و در این زمینه بالاترین مسئولیت را متوجه نهاد تعلیم و تربیت مى دانند که یکى از مهم ترین کانون هاى احیاى ویژگى ها و قابلیت هاى فردى بوده و در به فعلیت درآوردن شخصیت، استعداد فطرى و شکل دهى رفتار آنان نقش بسزایى دارند. هدف پژوهش حاضر شناسایى و بررسى تعدادى از اصول تربیت فرهنگى است که در آیات قرآن کریم و آموزه هاى معصومان علیهم السلام مشهود بوده است. روش انجام پژوهش توصیفى تحلیلى بوده و به منظور گردآورى داده هاى لازم براى دستیابى به اهداف پژوهش، متون موجود و مرتبط با موضوع پژوهش با استفاده از فرم هاى فیش بردارى از منابع گردآورى و با شیوه کیفى مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته ها حاکى از آن هستند که دین اسلام با دارا بودن جهان بینى ویژه اى، به دنبال ارائه اصول، آداب و دستورالعمل هاى زیست فرهنگى توأم با معنویت است.
تحلیل تطبیقی دیدگاه اسلامی و آرای مارتین هایدگر در زمینه مرگ آگاهی و پیامدهای آن بر سبک زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی و تحلیل دیدگاه اسلامی (با تأکید بر قرآن و نهج البلاغه) و اگزیستانسیالیسم (با تأکید بر آرای هایدگر)، در زمینه مرگ آگاهی و پیامدهای مختلف آن بر سبک زندگی با هدف شناخت دقیق وجوه تشابه و تفاوت دو نظریه می پردازد. پژوهش از نوع تحلیلی تطبیقی و از نوع تحلیل محتوای کیفی است. روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات، تحلیلی تطبیقی و از نوع قیاس نظری است. در دیدگاه اسلامی، مرگ آگاهی پیامدهای گوناگونی بر سبک زندگی انسان همچون بهره گیری صحیح و متعادل از امکانات دنیا، آمادگی برای زندگی جاودانه و اخروی، هدفمندی زندگی، رشد اخلاقی و معنوی و دستیابی به کمال و سربلندی در دنیا و آخرت دارد. در مقابل، استفاده مناسب از امکانات، اتتخاب آزادانه، تابع صرف دیگران نبودن، هویت بخشی به خویشتن و سرگرم مشغولیات روزمره نشدن بدون توجه به زندگی جاودانه و اخروی نیز پیامدهایی است که از آرای هایدگر منتج می شود. هر چند در نگاه نخست بین پیامدهای هر دو دیدگاه، مشابهتهایی ظاهری دیده می شود، این تشابهات، صرفا لفظی و ظاهری است. در اندیشه هایدگر مرگ اندیشی موجب رهایی از غفلت و دوری از امور بی اهمیت است، اما بی پاسخ گذاشتن مخاطب در رابطه با فرجام حیات زندگانی و حلقه مفقود بین زندگی دنیوی با زندگی اخروی، عدم اعتقاد به جاودانگی و روز رستاخیز به عنوان اساس و بنیاد معنی داری زندگی، خلأ انگیزه در سطح وسیع و همگانی برای رفتار انسانی، نبود معیار واضح و هدفمندی به نوعی یاس و پوچ گرایی در فلسفه هایدگر، و سبک زندگی در پرتوی چنین فلسفه ای است
اخلاقِ مبتنی بر طبیعت در اندیشه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
علامه طباطبایی را می توان از جمله مدافعان تقریر سنّتیِ نظریه اخلاقیِ قانون طبیعی دانست. ایشان، طرح واره ای از استعدادها و ظرفیت های انسان را که به صورت طبیعی در وجود انسان ها قرار داده شده است را بنیان نظام اخلاقی خود دانسته و ضمن توجّه به اصل هدایت عمومی یا تکوینی، در چهار گام اساسی نظامی از اخلاق را بر اساس داشته هایِ طبیعی انسان ترسیم نموده است. این اندیشمند فرزانه، در گام اوّل نیازهای طبیعیِِ انسان را تحلیل نموده و در گام دوم، در جهت برطرف ساختن نیازها، کدهایی را به عنوان امیال و استعدادهای درونیِ انسان و یا جهازات تکوینی مشخص ساخته و تلاش می کند تا زمینه را برای اخلاق مبتنی بر امیال طبیعی و بنیادینِ انسان فراهم سازد. در گام سوم، برای این امیال، غایتی مشخص می کند تا تمام این امیال در مراتب مختلف، بسوی آن جهت یابند و در گام چهارم به جهت اینکه طبیعتِ انسان را معجونی از امیال و گرایش های افسارگسیخته حیوانی و انسانی دانسته، در دو مرحله از عاملی سخن می گوید که بر مسیر امیال نظارت داشته و این امیال را در راستای غایتی مشخّص جهت دهی می کند. این مقاله تلاش نموده تا بر اساس روشی تحلیلی و استنادی، با توجّه به مبانیِ اخلاقیِ علّامه، تقریری از اخلاقِ مبتنی بر طبیعت را در آراء ایشان مورد تبیین قرار دهد. واژگان کلیدی: طبیعت انسان، ارزش اخلاقی، ساختار وجودی، عقلانیّت، علامه طباطبایی.
نقد دیدگاه مسکویه درباره شاخصه انسانیت و رابطه آن با فضیلت و سعادت بر مبنای قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
مسکویه «عقل» را ذات و جوهر نفس مجرد انسان می داند و «فضیلت» را حاکمیت عقل بر قوای نفس و اعمال آن، ذکر می کند که نتیجه ی آن، آزادی عقل در پرداختن به تأملات نظری است و ره آورد این تأملات که عبارت است از «حکمت»، همان «سعادت» نفس است. بنابراین سعادت، مستند به جنبه نظری عقل است، و فضیلت که حاصل شأن عملی عقل است، نقشی مقدمی برای آن دارد.
اما در آیات و روایات، فضیلت و سعادت انسان از طرفی ریشه در عقل دارد و از طرف دیگر اراده و انتخاب گری انسان میان فجور و تقوا، موجب تزکیه (فضیلت) و در نتیجه فلاح (سعادت) است. از این رو حوزه معنایی عقل در لغت و لسان دین، و همچنین شاخصه محوری فضیلت و سعادتِ انسان در قرآن، سؤالات کلیدی این تحقیق بوده اند که پس از تعیین «انسان به منزله عامل انتخابگر» به عنوان آن شاخصه محوری، و بازشناسی معنای عقل و اذعان به منشأ بودن آن در فضیلت و سعادت از طریق تمییز میان حق و باطل و تدبیر و عاقبت اندیشی، به این نتیجه رسیدیم که بر خلاف رأی مسکویه، فضیلت نقش مقدمی برای سعادت ندارد بلکه ملاک فضیلت و سعادت یک چیز است و آن اتخاذ «تقوا» است.
جایگاه و کارکرد مبانی انسان شناسی در سبک زندگی خانواده از منظر قرآن و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و خانواده
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی انسان و جامعه در روایات انسان در روایات
بی تردید معارف قرآن کریم گسترة وسیعی از زندگی انسان را فرامی گیرد و موضوع سبک زندگی یکی از پردامنه ترین بحث هایی است که همة ابعاد زندگی انسان را شامل می شود و از اهمیّت بسیاری برخوردار است. از این رو، به دلیل وسیع بودن حوزة انسان شناسی و سبک زندگی اسلامی، به بحث و بررسی سه مبنای دوساحتی بودن، هدفمند بودن زندگی انسان و خلافت او در روی زمین پرداخته شده است و جایگاه و کارکردهای آنها در سبک زندگی خانوادگی بیان شده است. باور داشتن به این مبانی، تغییر اساسی در سبک زندگی خانواده ایجاد می کند و برای خانواده ها زندگی آرام و توأم با معنویّات به ارمغان می آورد و با ایجاد انگیزه در اعضای خانواده، نگاه آنها را به زندگی مثبت می کند و از بی بندوباری ها رهایی می دهد. نگاه قرآنی به انسان باعث می شود که انسان همیشه در حال حرکت به سوی کمال و زندگی الهی باشد و با داشتن برنامه ریزی منظّم و مسئولانه و رعایت ارزش های اخلاقی، خانواده ای با سبک زندگی قرآنی تحقّق یابد.
دیدگاه فخر رازی درباره معیار حسن و قبح در گستره افعال الهی؛ تأمّلی بر تفکیک معرفت شناسانه اخلاق الهی و بشری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
بسیاری از دیدگاه های علم کلام و فلسفه اخلاق، مبتنی بر تعیین ملاک حسن و قبح است. فخر رازی معتقد است حسن و قبح در افعال بشری عقلی، و در افعال الهی شرعی است. دیدگاه او خاص و منحصر به فرد است. در این جستار، نخست ادله فخر رازی را برای تفکیک جایگاه عقل در اخلاق بشری و الهی و چرایی روی آوردن او را به چنین دیدگاهی خواهیم گفت. دلایل فخررازی را در دفاع از شرعی بودن حسن و قبح افعال الهی در سه جهت طبقه بندی می کنیم: تکلیف، خلقت و جبر حاکم بر عالم. در گام بعدی، ادّله او را با رویکرد تحلیلی- انتقادی سنجیده و نقد می کنیم. در پایان، با ردّ دیدگاه فخر رازی نتیجه می گیریم ملاک معرفت شناختی در تشخیص حسن و قبح افعال انسانی و الهی یکسان است.
مبانی تعلیم وتربیت از دیدگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
موضوع این نوشتار، تبیین مبانی تعلیم وتربیت از دیدگاه حضرت آیت الله جوادی حفظه الله است. در این مقاله تلاش کرده ایم با روش توصیفی تحلیلی، دیدگاه های ایشان را درباره مهم ترین مبانی تعلیم وتربیت گردآوری و تحلیل کنیم. باتوجه به گستردگی مباحثِ مبانی تعلیم وتربیت، ناگزیر از گزینش برخی مبانی بودیم؛ یعنی مبانی معرفت شناختی و انسان شناختی. بخش مبانی معرفت شناختی درباره چند مبنا ازجمله حداکثری بودن دین و شمول آن نسبت به حوزه تعلیم وتربیت، اعتبار یافته های عقل و معتبر بودن داده های علوم انسانی تجربی است. بخش مبانی انسان شناختی نیز درباره دوبعدی بودن انسان، حی متأله بودن انسان، کرامت انسان و خلافت الهی است. جامعیت علمی استاد ازیک طرف، توجه به مسائل نوظهور در حوزه های مختلف ازجمله تربیت ازطرف دیگر و موضع گیری در حیطه های متنوع مرتبط با مبانی تعلیم وتربیت، زمینه مساعدی را برای گردآوری، تنظیم مبانی و مسائل تربیتی و طراحی نظام تربیتی از دیدگاه ایشان فراهم کرده است.