فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۵٬۲۰۳ مورد.
مفهوم شناسی و مصداق یابی «اولی الامر»از نگاه علّامه طباطبایی و فخر رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی امامت چیست، امام کیست
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر قرآن وعترت
عصمت ائمه اثنی عشر (ع) از سهو و گناه، از موضوعات اختلافی میان شیعه و اهل تسنّن است. در میان مفّسران اهل تسنّن، فخر رازی در تفسیر مفاتیح الغیب، ذیل آیه 59 سوره نساء، با بیانی استدلالی، عصمت اولی الامر را به اثبات رسانده، لکن در مورد مصداق آن بر خلاف شیعه امامیه، بر این باور است که مراد از اولی الامر نه امامان شیعه (ع) بلکه اهل حلّ و عقد از امّت اسلام است. در حالی که علّامه طباطبایی، ضمن پاسخ به شبهات ایشان، مصداق اولی الامر را منحصر به ائمّه اثنی عشر (ع) می داند. پژوهش حاضر درصدد تحلیل تطبیقی این دو دیدگاه و روشن ساختن این حقیقت است که مصداق اولی الامر، متعیّن در اشخاص ائمّه اثنی عشر (ع) بوده، اشکالات فخر رازی به دیدگاه شیعه وارد نبوده و دیدگاه او درباره مصداق اولی الامر (اجماع اهل حلّ و عقد) با اشکالات جدّی روبرو است.
بررسی تطبیقی آیه هشتم سوره انسان از دیدگاه فریقین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
درباره آیه «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ أَسِیرا»(انسان: 8) در میان مفسران فریقین، مباحث گوناگونی شکل گرفته است که عمدتاً به سبب نزول این آیه برمی گردد. شیعه به استناد دلایل متقن درون متنی و برون متنی تنها سبب نزول مرتبط با اهل بیت را پذیرفته وبه هیچ روی عام بودن آیه را نمی پذیرد. درمقابل، مفسران اهل سنت در این باره اتفاق نظری ندارند؛ برخی از آنان همچون سید قطب، سبب نزول مرتبط با اهل بیت را مطلقاً نمی پذیرند و به دلایل درون متنی و برون متنی متعددی استناد می کنند. برخی دیگر نیز از سبب نزولی که درباره انفاق ابوبکر و عمر و چند تن از مهاجرین است سخن به میان آورده اند. اما دسته ای دیگر از آنان، ضمن پذیرش سبب نزول مرتبط با اهل بیت با دلایلی به عمومیت تعابیر آیه و اختصاص نداشتن آن به اهل بیت معتقد شده اند. در این راستا اصلی ترین دلیل آنان برای عدم تخصیص شأن نزول به اهل بیت، تعمیم آیه به افراد و مصادیق دیگر است که بطلان این مطلب در جای خود اثبات می شود.
معرّفی و نقد روش ایزوتسو در کتاب مفاهیم اخلاقی دینی در قرآن مجید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مؤثرترین دانشمندان در زمینه معناشناسی قرآن، توشیهیکو ایزوتسو محقّق ژاپنی در کتاب «مفاهیم اخلاقی دینی در قرآن مجید» است. این کتاب از سه بخش کلّی در قالب یک پیشگفتار، 11 فصل و یک خاتمه تشکیل شده است. این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی به بررسی کتاب می پردازد. مطابق نظر این کتاب، مفاهیم اخلاقی دینی قرآن دو دسته اند: دستة اوّل، تقابل های اخلاقی که قرآن به تأیید یا تصحیح آنها و یا مخالفت با آنها می پردازد؛ از جمله تصوّر بدبینانة زندگی خاکی، همبستگی قومی و قبیله ای و فضیلت های کهن در میان اعراب. دستة دوم، مفاهیم عمدة اخلاقی که هر یک از آنها بسیاری از واژه های مهمّ اخلاقی را در بر می گیرند و از این قرارند: کفر، نفاق، ایمان، خوب و بد. تأکید مؤلّف در این کتاب، توجّه تام به قرآن است، چنان که «قرآن خود سخن گوید و مفاهیم خود را تفسیر و تعبیر کند». از این رو، بسیار به روابط میان واژه ها توجّه داشته است و هر یک از مفاهیم با کمک واژه های متضاد و مترادف توضیح داده می شوند. روش او در این کتاب، از چند شاخصه برخوردار است: بیان نظریّه های مختلف، ارائة نظریّه های جدید، ارجاع فراوان به آیات قرآن، پرهیز از شتابزدگی و توجّه به جنبه های مختلف، اعتقاد به یکپارچگی و اخلاقی بودن مباحث قرآن، اعتقاد به نسبیّت در اخلاق، پیروی از سیر منطقی در ارائة مفاهیم و نیز اعتقاد به نسبیّت زبانی و متن گرایی. از جمله مزایای این اثر عبارت است از: دسته بندی کاملاً مناسب، سعی در استخراج معانی واژه ها از خود قرآن و استفاده از منابع گوناگون در تدوین کتاب است. از جمله کاستی های آن نیز عبارتند از: وجود برخی اشتباه در کتاب، مانند اشتباه در ذکر آیات قرآن، استفاده نکردن از منابع شیعی در ذکر مثال ها و توجّه نکردن به وجوه گوناگون و معانی متعدّد واژه هاست. با این همه، ایزوتسو بی طرفانه به ارائة مفاهیم اخلاقی دینی در قرآن پرداخته است و در ارائة نظام مفاهیم اخلاقی دینی در قرآن توفیق فراوان یافته است؛ زیرا اگر دور از اغراق و بزرگنمایی به نظریّة او توجّه گردد، راهی به سوی پژوهش های جامع در حوزة معناشناسی اخلاقی قرآن می گشاید.
صیانت و پیشگیری از جرم و گناه از منظر قرآن کریم و راههای نهادینه کردن آن در بین کارکنان پلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ بشر، جرم، گناه، کج روی اجتماعی و عدم رعایت هنجارها و ارزشها در سطح جامعه باعث بروز مشکلات متعددی گردیده و همیشه بشر در اندیشه صیانت از فرد و پیشگیری از وقوع جرم و گناه بوده است. نیروی انتظامی با توجه به اینکه مسئول حفظ آرامش و برقراری نظم و امنیت عمومی میباشد و به دلیل مبارزه با آلودگی های اجتماعی و مجرمان و بزهکاران، مأموران نیروی انتظامی در معرض آسیبها و انحرافات قرار دارند. این مهم، مسئولان و مدیران ارشد را به اندیشه راهکارها صیانت از کارکنان ناجا و پیشگیری از وقوع جرم و گناه بین آنان واداشته است. هدف از نگارش این مقاله تبیین صیانت و پیشگیری از جرم و گناه از منظر قرآن کریم و راهکارهای نهادینه کردن آن در بین کارکنان ناجا میباشد. روش این پژوهش از نوع بنیادی بوده و به دلیل کیفی بودن بررسیها و مطالعات از روش توصیفی، کتابخانهای و مطالعات اسنادی استفاده نموده است. یافته ها و نتایج این پژوهش نشان می دهد که صیانت قرآنی نظر به پیشرفت و تعالی انسانها دارد و راهنماییهای قرآن با هدف جلوگیری از سقوط انسان به ورطه انحراف و جرم است و به همیندلیل خدای متعال در قرآن کریم با شیوههای مختلفی پیام قرآن را که شفا، رحمت، موعظه و هدایت برای مؤمنین و خسران برای زیانکاران است به انسانها ابلاغ میکند. قرآن با دستور به مجازات مجرمان پیشگیری کیفری و جزایی را مطرح می سازد. مشخص بودن مجازات برای جلوگیری از وقوع جرم بسیار موثر است چون هم رنج آور است و هم رسواکننده مجرم وقتی اینگونه قوانین وجود داشته باشد ترس از مجازات میتواند مانع عملکرد مجرمان شود. اگر مجرم از عواقب عملش آگاه باشد و بداند که برای تخطی او قانون وضع شده و این قانون بدون هیچ گونه سهلانگاری اجرا میشود، خود را آزاد در انجام هر جرمی نمیداند. پس وجود قانونهای اطلاع رسانی و در درجه بعد اجرای قاطعانه قوانین مانعی برای بروز جرم است.
وجوب وصیت از دیدگاه ساختارهای قرآنی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
وصیت، یکی از موضوعاتی است که مطلوبیت آن در قرآن کریم طی ساختارهایی بیان شده است. «ثابت و مقرر بودن فعل بر مکلف»، «ثبوت عمل بر عهدة افراد» و «مدح فاعلین به پرهیزگاری» از جمله ساختارهای خبری حاکی از مطلوبیت فعل در آیة وصیت (بقره: 180) هستند. واکاوی ساختارهای مزبور با تکیه بر رویکرد عملی فقیهان، نشان می دهد که این ساختارها بر وجوب وصیت و تأکید بر این وجوب دلالت دارند و برخلاف دیدگاه مشهور، نظر برخی فقیهان مبنی بر وجوب وصیت به هنگام فرا رسیدن مرگ، مطابق با دلالت این ساختارهاست. مشهور فقیهان که وصیت را مستحب می دانند و این حکم را به شرایط مزبور در آیه نیز تعمیم داده اند، گاهی این ساختارها را بر استحباب حمل کرده و گاهی قایل به نسخ آیه یا نسخ حکم وجوبی آن شده اند. این پژوهش توصیفی-تحلیلی روشن می کند که حمل ساختارهای حاکی از مطلوبیت در آیة وصیت، بر استحباب صحیح نیست و این آیه و حکم وجوبی مستفاد از آن نسخ نشده است.
تبیین و بررسی دیدگاه علّامه طباطبائی دربارة عالم ذر در تفسیر آیة میثاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از دشوارترین آیاتی که در تفسیر آن میان مفسران اختلاف پدید آمده است، آیة میثاق یا ذر است، با توجه به نقاط قوت و جامعیتی که تفسیر المیزان داراست، نظر علّامه طباطبائی در تفسیر این آیه مهم می نماید. این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی به تبیین و بررسی کلام علّامه می پردازد. ایشان وجود عالم ذر را بر طبق ظواهر برخی روایات نمی پذیرد و معتقد است پیمان به ربوبیت خدا از انسان ها در عالم ملکوت و به صورتی که انسان ها هیچ گونه تشخصی نداشتند، گرفته شده است. گذشته از نقاط قوت تفسیر ایشان دربارة آیه میثاق، از موارد ضعف نیز نمی توان چشم پوشی کرد.
گفتگوی تربیتی و اصول و روشهای آن: واکاوی گفتگوهای تربیتی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف دستیابی به اصول و روشهای حاکم بر گفتگوی تربیتی به واکاوی گفتگوهای تربیتی قرآن پرداخته است. این پژوهش در زمره پژوهشهای بنیادی، و بر روش تحلیلی تفسیری مبتنی است. پژوهشگران درگام اول با بررسی همه آیات قرآن کریم و مبتنی بر ملاکهای گفتگوی تربیتی، 37 مورد گفتگوی تربیتی را از قرآن کریم استخراج نموده، و در گام بعدی این موارد را به کمک تفاسیر، مورد تحلیل و بررسی روشمند قرار داده اند. حاصل این بررسی، استخراج مجموعه روشهای این گفتگوها است. در گام پایانی از طریق تحلیل و دسته بندی روشها، اصول حاکم بر گفتگو به دست آمده است. یافته های پژوهش شامل هفت اصل به همراه روشهای متناظر با هر کدام است که این اصول عبارت است از: رویارویی استدلالی و منطقی، ارتقای سطح معرفتی متربی، ایجاد مشارکت، توجه به انگیزه، رویارویی واقع بینانه، به کارگیری انگیزه صیانت از نفس و یادآوری (تذکار).
مسئله شر و انتساب آن به خداوند با تکیه بر آیه 79 78 نساء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله شر یکی از مسائل بنیادی در نظام های الهی به شمار می آید. این مسئله با رویکردهای گوناگون مورد توجه اندیشمندان مسلمان واقع شده است. رهیافت درون دینی یکی از رویکردهای مهم مسئله شر است. مسئله شر در قرآن کریم از ابعاد مختلف مورد اهتمام بوده است. مسئله شر و انتساب آن به خدا از جمله مسائلی است که در آیات قرآن به ویژه در آیه 79 78 سوره نساء بدان اشاره شده است. قرآن کریم در این آیه با بیان «قُلْ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ» خیرات و شرور عالم را به یک منبع و آن هم خداوند نسبت می دهد و در ادامه با بیان «وَ ما أ َصابَکَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِکَ» به عوامل و زمینه های انسانی که به نوعی در تحقق شرور دخالت دارند، اشاره می نماید. این مسئله موجب تناقض ظاهری آیه شریفه شده است. مفسران در پاسخ به این تناقض، راه حل هایی را مطرح کرده اند. این تحقیق ابتدا به نقل و نقد چهار رهیافت تفسیری پرداخته و در ادامه به بازسازی راه حل علامه طباطبایی بر اساس دیدگاه نیستی انگاری شر می پردازد و آن را پاسخ موفق ارزیابی می نماید.
روش تربیتی موعظه؛ چالش ها و آسیب ها با تأکید بر آموزه های قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برایشناختدقیقمفهومموعظه به عنوان یک روش تربیتی،می توانازروش هایتحلیلمفهومیبهرهبرد. باتأمّل درآیاتوروایاتمربوطبهموعظهیکنوعتمایزنسبیآن راباحکمت مشخّصنموده ایمکهموعظهبرخلافحکمتکهبهلحاظشناختیممتازتراست،بیشتربارعاطفیوگرایشیبههمراهدارد. همچنینباتأمّل درنوعمخاطبیکهقرآنآن راموردموعظةخویشقرارداده،می توان نتیجهگرفتکه بیشتر مواردموعظه،پسازایماناست. ازاین رو،درابتدایدعوتبهتربیتاسلامیبهتراستازروش هایمبتنیبرحکمتبهرهگرفت .درنهایت،بهآسیب شناسیاینروشپرداخته ایمویکیازچالش هایاساسیفرا رویتربیت اسلامی را ذکر کرده ایم کهبه ویژهفیلسوفان لیبرال (آزادیخواه)،تحلیلیبررویکردهایتربیتدینی مبتنیبر بهره گیریازعواطف و تلقین گریبهآنارائهکرده اند.
بررسی و تحلیل رویکردهای فلسفی، عرفانی و قرآنی براهین اثبات وجود خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در متون فلسفی تمرکز اصلی بر اثبات واجب است و توحید، از متفرعات اثبات واجب به شمار می آید. درحالی که متون عرفانی تمرکز خود را بر مسئله توحید قرار می دهد. قرآن نیز بیشتر بر توحید تأکید دارد تا بر اثبات وجود خدا. فیلسوف اولاً خدا را با علم حصولی و کلی می شناسد و ثانیاً در فلسفه هم خدا و هم مخلوقات از سنخ وجود هستند، اما هرکدام مرتبه ای از وجود؛ درحالی که عارف به خدای خویش علم حضوری دارد و فقط او را موجود می داند و غیر از خدا نه خود و نه هیچ چیز دیگر را موجود نمی داند. قرآن نیز زمانی که دربارة خدا سخن می گوید به وضوح از خدایی شخصی یاد می کند. در این نوشتار تلاش کرده ایم با تمرکز بر سه دستة از متون اسلامی (متن قرآن، متون عرفانی و متون فلسفی) نحوه نگرش هریک از این متون را نسبت به «براهین اثبات وجود خدا» تحلیل و بررسی کنیم. و با نگاهی درجه دو، نقاط تشابه و تمایز این سه رویکرد را نشان دهیم.
مبانی وفاق اجتماعی در قانون اساسی و میزان انطباق آن با آموزه های قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله مبانی وفاق اجتماعی در قرآن و قانون اساسی و میزان انطباق آن ها بر یک دیگر مطالعه شده است. وفاق اجتماعی در هر جامعه ای متأثر از عوامل گوناگونی است، اما بدون شک مبانی اعتقادی و قوانین موضوعه هر جامعه نقش مهمی در چگونگی آن ایفا می کند. این مطالعه با تأکید بر آموزه های قرآن کریم و اصول قانون اساسی با روش تحلیل محتوای کیفی و با استفاده از روش طبقه بندی معنایی و به شکل جعبه ای و انباشتی با واحد تحلیل مضمون، و با استفاده از مدارک تحلیل (کل قرآن کریم و کل قانون اساسی) مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج مطالعه نشان می دهد آموزه های قرآن کریم از حیث اعتقادی و از دو بعد اجتماعی و سیاسی مبنای وفاق اجتماعی است که در قانون اساسی نیز تجلی دارد و اساس رفتارهای همگرایانه در جامعه را شکل می دهد و در قانون اساسی نیز وفاق در ابعاد ارزشی، شناختی، نقشی، منزلتی، و میثاقی تجلی دارد.
نقش و جایگاه ملائکه تدبیرگر در عهدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
.چکیده: ملائکه بخش قابل توجهی از مباحث عهدین را به خود اختصاص داده و از آنجا که یکی از مبانی اعتقادی ادیان الهی اعتقاد به ملائکه است، به تصویرکشیدن جایگاه و صفات و خصوصیات ملائکه می تواند بیانگر نوع نگرش و جهان بینی و میزان قوت مبانی اعتقادی پیروان عهدین و توجیه گر تفکر و اندیشه آنان باشد زیرا این موضوع به مسائلی چون: توحید افعالی، توحید ذاتی و صفاتی و حتی توحید در عبودیت، چگونگی ثبت اعمال و رسیدگی به آنها در برزخ و قیامت و ایمان به جهان غیب و چگونگی ارتباط با آن عالم و چگونگی مدیریت جهان توسط خداوند و تعریف دستگاه پر عظمت سلطنت الهی و ربوبی و چگونگی تقسیم ارزاق خلق و پاداش و مجازات آنها و... مربوط می شود که بیانگر و معرف جایگاه هر دین نسبت به سایر ادیان می باشد.
درآمدی بر مصادیق و شاخص های گروه های مرجع در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم در کنار توجه دادن به مسئولیت های فردی و اجتماعی، از اهمیت گروه های اجتماعی نیز سخن گفته و بر تأثیر گذاری گروه ها بر افراد و سایر گروه ها و تأثیرپذیری آن ها از افراد و گروه های دیگر تأکید کرده است. در این میان، گروه های مرجع در رشد و انحطاط افراد و جوامع نقش به سزایی دارند. گروه مرجع، گروهی است که شخص آن را معیار مقایسه، داوری و تصمیم گیری دربارة عقاید و رفتار خود قرار می دهد چه در آن گروه عضو باشد و چه نباشد. در قرآن کریم نیز درباره گروه های مرجع، سخن رفته است. قرآن کریم، گروه های مرجع را به دو دستة کلی تقسیم می کند: گروه های مرجع حق و گروه های مرجع باطل و برای هر دسته ای، شاخص ها و مصادیقی را معرفی می کند تا انسان ها را در فضایی واقع بینانه قرار دهد تا بر محور عقلانیت و معنویت، نسبت به عضوشدن در هر گروهی از گروه های مرجع، تصمیم درستی بگیرند. بر این اساس، مهم ترین شاخص های گروه های مرجع حق و باطل که ماهیتی دو وجهی دارند، مورد بررسی قرار گرفت که عبارتند از: هدایت/ گمراهی، دانایی/ نادانی، بندگی خدا/ بندگی خود، عدالت/ ظلم. قرآن کریم در آیات گوناگون، این شاخص ها را در کنار یکدیگر مطرح کرده تا ضمن توجه به ارتباط میان آنان، بر انسجام و تأثیر و تأثرات آن ها بر یکدیگر به عنوان خرده سیستم های یک سامانه، در راستای تغییرات اجتماعی و فرهنگی جامعه تأکید کند. بر پایة این شاخص ها، می توان مصادیقِ «صادقین»، «صالحین» و... را در زمرة گروه های مرجع حق و مصادیقِ «مترفین»، «ملأ» و... را در دستة گروه های مرجع باطل قرار داد .
ارزیابی ترجمه های فارسی قرآن در برگردان آیات مربوط به «اسم خدا»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه ى «اسم» و مشتقات آن از واژه هاى بسیار پرکاربرد در علوم اسلامی (اعم از علوم نقلی و عقلی) است. این مقاله با روش کتابخانه ای در گردآوری مطالب و شیوه اسنادی در نقل دیدگاه ها و روش توصیفی تحلیلی در تحلیل داده ها مفهوم واژه اسم و مشتقات آن با تاکید بر کاربرد آن در مورد خداوند در قرآن و حدیث را مورد تحلیل قرار داده و به این نتیجه دست یافته است که واژه ى اسم و مشتقات آن افزون بر کاربرد در معنای نام لفظی، در بخشی از آیات قرآن (آیه بسمله؛ علق، ، واقعه، 74؛ مزمل،8؛ انسان،25؛ اعلی،15 و1 ؛ الرحمن، 78) ؛ هود، 41؛ اعراف، 180؛ اسراء، 110؛ طه، 8 و حشر، 24 ؛ بقره، 30) و بخشی از احادیث (مانند حدیث «ابراهیم بن عمر» از امام صادق (ع)؛ حدیث محمد بن سنان از امام رضا (ع)؛ فرازهاى فراوان از دعاهاى مأثور از اهل بیت (ع) که آثار تکوینى بر اسماى الهى مترتب شده است، در حد تواتر معنوى؛ تعابیری در روایات و ادعیه که گویای انشقاق اسم هاى با مفهوم جزئى تر از اسم هاى کلّى است؛ مواردی که در آن وجود اهل بیت (ع) به عنوان اسماى الهی معرّفى شده است؛ و موارد دیگر) در معناى عینى و خارجى و حقیقت نام های لفظی خداوند استعمال شده است و یا حداقل احتمال استعمال معناى عینى در مورد آن ها وجود دارد، لذا این مهم باید در ترجمه این گونه عبارات باید لحاظ گردد.
بن مایه های تفسیری کلامی امامت در قصص قرآن در کلام شیخ مفید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جستار حاضر می کوشد تا بن مایه های تفسیری کلامی امامت را در قصص قرآن از منظر شیخ مفید بررسی و تبیین نماید. بررسی ها در میراث علمی شیخ مفید نشان می دهد که اعلم بودن، صدور معجزه، عصمت و محدَّث بودن از مهم ترین بن مایه های کلامی در حوزه شرایط و لوازم امامت در قصص قرآن است و از سوی دیگر پنهانی بودن ولادت امام عصر ، تصدی مقام امامت در کودکی، غیر عادی نبودن غیبت، طول عمر امام عصر ، عدم تعارض حدیث «من مات و هو لا یعرف إمام زمانه مات میتة جاهلیّة» با غیبت امام، استمرار نیاز به امام در حال غیبت نیز از مهم ترین بن مایه های کلامی در حوزه مسائل تخصصی مهدویت در قصص قرآن از نگاه شیخ مفید است. بررسی شبهه انحصار معجزه به انبیا نیز از دیگر مباحث این نوشتار است.
زشتی گرایی نفس در حیات انسان از منظر قرآن و مکتب تحلیل روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
انسان در طول حیات دنیوی خویش از سویی به نیکی و زیبایی و از سوی دیگر به زشتی ها می گراید. از این رو، خداوند در قرآن خطرات و خطورات پلید نفسانی را به انسان یادآور شده است و نفس امّاره را به مثابه خاستگاه زشتی گرایی روان، فریبنده توصیف و شناخت مهالک نفسانی را مقدمه وصول به حیات طیبه قرآنی معرفی کرده است. یکی از وظایف دانش روان شناسی کشف و تبیین خاستگاه زشتی گرایی نفس و عوامل مؤثر بر انحراف حیات بشری است. از میان مکاتبی که در روان شناسی با نگاهی ژرف به این مسأله پرداخته، باید به مکتب تحلیل روانی اشاره نمود. از میان روان شناسان این مکتب، دیدگاه های زیگموند فروید (مؤسس مکتب) و کارل گوستاو یونگ نیازمند بررسی تطبیقی با دیدگاه قرآنی، اسلامی است. این نوشتار نخست به تبیین مفهوم نفس و ویژگی های آن پرداخته، سپس فرایند تأثیرگذاری نفس امّاره را بیان نموده است. همچنین خاستگاه زشتی گرایی نفس از منظر فروید و تأثیر نیروهای شیطانی از منظر یونگ را توصیف کرده و به بررسی تطبیقی این دیدگاه ها با نگرش قرآنی پرداخته است. خاستگاه زشتی گرایی نفس در لسان قرآن، نفس امّاره و در نظریه فروید نهاد خوانده شده است. از منظر قرآن، نفس امّاره متأثر از گرایش های منفی درونی (هوای نفس) و محرک نامرئی بیرونی (شیطان) آدمی را به ارتکاب زشتی فرامی خواند. از این رو، قرآن شیطان را به عنوان دشمن و موجب سقوط انسان معرفی نموده و حاوی برنامه عملی مبارزه با شیطان است. روان شناسی تحلیلی یونگ نیز بر نقش تأثیرات شیطانی در زشتی گرایی انسان تأکید نموده و راه رهایی و تعالی انسان را مبارزه با شیطان می داند.
مؤلفه های کاربردشناختی انذار در داستان حضرت شعیب علیه السّلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در کاربردشناسی علاوه بر ساختار زبانی،بافت پیرامونی و عناصر و اطلاعات غیر ملفوظ (غیر مکتوب)را نیز باید در نظر گرفت. بافت پیرامونی انذار در یک مخاطبه نیز دارای مؤلفه هایی است که باعث تمایز این کار گفت از دیگر کارگفت ها می شود. خداوند در آیات زیادی در قرآن به انسان ها وعید به عذاب می دهد و از طرف دیگر به منظور پیشگیری از دچار شدن به عذاب وعده داده شده، فعل انذار و هشدار را کاربری می کند. به دنبال انذار، گروهی از انسان ها خائف گشته و با انجام اوامر و دوری از نواهی خداوند خود را از ابتلا به عذاب دور می کنند. بر مبنای تحلیل کاربردشناختی، انذار الهی بیان شده توسط شعیب (علیه السّلام) دارای ساختار دقیق و منظمی است که با دقت و ظرافت خاصی از جانب منذِر کاربری می شود. براین اساس حضرت شعیب در ابلاغ و اعلان انذار با اشاره به امری مخوف و ترسناک همراه با دلسوزی و محبت قوم خود را به روشنی و وضوح، بیم می دهد و با تکیه بر عقلانیت و دانایی و بدور از هرگونه اجبار و تحمیل عقیده و با بهره گیری از مکانیزم بازدارندگی انذار و بدون ایجاد رعب و وحشت و رعایت مرز انزجار و نفرت مخاطبان خود را آگاهی می دهد.