فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۸۷۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
.بررسی تطبیقی مبناگرایی خطاناپذیر دکارت و علّامه طباطبائی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن زمستان ۱۳۹۴ شماره ۶۴
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
معرفت شهودی به حق تعالی در عرفان وحیانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن زمستان ۱۳۹۴ شماره ۶۴
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات معرفت شناسی عرفان
معناشناسی ادراکات اعتباری از دیدگاه علّامه با نگاهی انتقادی به اندیشمندان مسلمان معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه ادراکات اعتباری یکی از نظریات ابتکاری علّامه طباطبایی است که امروزه مورد نیاز فضای علمی کشور خصوصاً حوزه علوم انسانی است. این نظریه ابعاد گوناگونی دارد. معناشناسی ادراکات اعتباری یکی از ابعاد این نظریه است که مقدمه لازم جهت ورود به هر بعد دیگرِ این نظریه است. برای فهم دقیق معنای این اصطلاح بایستی ابهامات سه گانه زبانی، معنایی و مصداقی آن برطرف شود. با بررسی جایگاه اعتباریات در میان سایر ادراکات، ابهام زبانی برطرف می شود و روشن می شود که اعتباریات، معقول ثانی فلسفی نیستند. رفع ابهام معنایی از طریق تعریف صورت می پذیرد و روشن می شود که اعتباریات، دادن حدّ چیزی به چیز دیگر یا اطلاق یک مفهوم بر مصداقی غیر از مصداق خود است، به منظور ترتیب آثاری که ارتباط با عوامل احساسی خود دارند. اعتباریات فقط از سنخ گزاره های إنشائی هستند. ملاک تشخیص مصادیق آن نیز این است که بتوان در آن نسبت بایدِ إنشائی فرض نمود. در نهایت روشن می شود که این ادراکات از سنخ مشهورات صرفه هستند، نه یقینیات. علامه طباطبایی در تمامی موارد فوق با بسیاری از اندیشمندان معاصر اختلاف نظر دارد.
در دفاع از استدلال دور و تسلسل بر مبناگروی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن بهار ۱۳۹۴ شماره ۶۱
حوزههای تخصصی:
تاثیرات بی واسطه ذهن بر خارج از منظر ابن سینا، گذار به رویکرد شناختی سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ذهن به معنی قوای ادراکی انسان که مرتبط با مغز و اندام حسی است به شیوه های گوناگون عالم خارج را تحت تأثیر قرار می دهد. این مقاله در پی بررسی تأثیرات بی واسطه ذهن بر عالم خارج شامل جهان طبیعت، بدن انسان و اذهان دیگران در آثار ابن سینا است. بر اساس بررسی و تحلیل آثار ابن سینا در این خصوص حیطه ادراکی نفس با قوای حس، خیال، متخیله و واهمه در اموری چون دعا، سحر، عشق، حالات بدن و ... تأثیر می گذارد. تحلیل آرای ابن سینا درباره ذهن و تأتیرات مستقیم و بی واسطه آن بر خارج از خود، القاکننده نوعی گرایش شناختی (مبتنی بر تأثیرات ذهن و ادراکات ذهنی) در علم النفس ابن سینا می باشد که بر تأثیر نگرش و اندیشه بر رفتار تأکید می کند.
تحلیل هستی شناختی نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی ره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی رحمة الله که یکی از اندیشه های کانونی و محوری ایشان است همواره به عنوان نظریه ای معرفت شناختی تحلیل و بررسی شده اس، اما نگاهی جامع به آثار علامه طباطبایی (ره) جهت واکاوی موارد استفاده و بهره برداری از این نظریه توسط ایشان، نشان می دهد که علامه به این نظریه نگاه وجود شناختی نیز داشته اند. از این زاویه، نشئه دنیا، نشئه اعتباریات است که مابین دو نشئه بدء و عود (قوس نزول و قوس صعود) قرار گرفته است و همچنان که نسبت زندگی دنیا به عوالم قبل و بعد از آن، نسبت ظاهر به باطن است؛ به همین ترتیب نسبت اعتباریات به حقایق هم نسبت ظاهر به باطن خواهد بود. از نظر علامه طباطبایی (ره) محصور و محدود شدن انسان به معانی وهمی و پنداری ظاهر حیات دنیا همان گرفتار شدن وی در خدعه اعتباریات و غفلت از حقیقت باطنی واقعی آنها خواهد بود.
بررسی مسأله خواب و رؤیا و تحلیل آن ازمنظر ابن سینا و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
خواب و رؤیا، معنا و جایگاه آن در فلسفه بحثی است که کمتر فیلسوف برجسته ای از آن غافل مانده و به بررسی آن از منظر اصول و مبانی فلسفی خود نپرداخته باشد. در نظر حکمای اسلامی، رؤیا حاصل فاصله گرفتن روح از حواس ظاهری و میل آن به قوای باطنی است، به این معنی که انسان گاهی در عالم خواب به ادراک حقایق هستی و وقایع آینده موفق می شود و از این رهگذر، به ادراک و معرفت شهودی دست می یابد؛ این احوال اگر در عالم خواب طبیعی پیش آید، در صورتی که شفاف باشد، «رؤیای صادقه» است و در صورتی که ضعیف و مبهم باشد، پیام آن باید با تفسیر و تجزیه و تحلیل (تعبیر)، روشن شود.از دیدگاه ابن سینا، در حالت خواب، قوه متخیله به عالم قدس متصل می شود و از طریق حس مشترک به کشف و الهام نائل می گردد. ملاصدرا نیز همین نظر را دارد ولی قائل به این است که شخص برای متّحد شدن با عقل فعال باید به مقام و مرتبه جامعیت در نشآت سه گانه عقلی، نفسی و حسی رسیده باشد. پرسش هایی چون ،ماهیت خواب چیست؟ آیا خوابها احتیاج به تعبیر دارند؟؛واگر پاسخ به آن مثبت است آیا همه خواب ها باید تعبیر شوند یا پاره ای از آنها ؟ آیا بین تعبیر و تأویل تفاوت است؟و ... سوالاتی هستند که برای هر صاحب عقل سلیمی ممکن است مطرح شوند؛اینک ما در این مقاله برآنیم تاتحلیل این مسائل را ازمنظر دوفیلسوف ابن سینا و ملاصدرا به تماشا گزاریم.
رهیافتى براى نظریه پردازى بنیادى در علوم انسانى بر اساس فلسفه اسلامى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسش اساسى که این مقاله به آن پاسخ مى دهد آن است که مبنا و راه و روش ارتباط فلسفه اسلامى و علوم انسانى چیست؟ در این مقاله تلاش مى شود تا با نمایاندن مناسبات فلسفه اسلامى و علوم انسانى، براى تداوم روشمند فلسفه اسلامى در جهت نظریه پردازى در علوم انسانى راهى پیدا شود. براى نیل به مقصود، هر گام به صورتِ طبیعى از گام قبلى برمى آید نوآورى اساسى مقاله بر اساس نظریه علامه طباطبائى درباره «فلسفه» شکل گرفته است. بر اساس نظریه علامه، مسئولیت اثبات وجود موضوع هر علم بر عهده فلسفه است. این در حالى است که از منظر مشهور اندیشمندان اسلامى، موضوع علم براى هویت بخشى هر علم، در مقایسه با دو ملاک دیگر یعنى «روش» و «غایت» ملاک بهترى است. از منظر علامه طباطبائى و استاد شهید مطهرى وظیفه اساسى فلسفه، اثبات وجود موضوع هر علم و نیز تولید روش نظریه پردازى متناسب با موضوع آن علم است. مجموعه یافته هاى محصول اثبات وجود و نحوه وجود موضوع و نیز روش متناسب با آن، محتواى فلسفه علوم انسانى را مى سازد. اگر فلسفه علوم انسانى به نحو روشمندى از معارف اسلامى مرتبط استخراج شود، به رویکردى اسلامى در قلمرو فلسفه علوم انسانى و در نتیجه به نقطه آغازى براى نظریه پردازى دست یافته ایم.
تخیل در اندیشه ریکور و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
پژوهش حاضر، به بررسی دیدگاه های ریکور و ملاصدرا در مبحث خیال و نقش مؤثر تخیل به ویژه در حوزة معرفت می پردازد. گرچه مبادی دو فیلسوف در این باره متفاوت است، در حوزه های خاصی شباهت های قابل توجهی در اندیشه های این دو ظاهر می شود. ریکور که یکی از فیلسوفان معاصر حوزة هرمنوتیک است از مباحثی نظیر نشانه شناسی، زبان شناسی، ساختارگرایی، و معرفت شناسی رایج در فلسفة تحلیلی، برای غنی ساختن هرمنوتیک استفادة بسیار کرده است. بدین سبب، مسئلة زبان در اندیشة وی نقشی محوری دارد. تفاوت مبنایی اندیشة ریکور با ملاصدرا در مبحث تخیل، به این جهت است که در اندیشة ریکور، «زبان»، مبنای تبیین تخیل است. وی نقش تخیل در شناخت را از طریق زبان توضیح می دهد. اما ملاصدرا عمل تخیل در ایجاد معرفت را عمل قوه ای از قوای نفس می داند و مستقیماً به زبان نمی پردازد. اما به رغم این تفاوت مبنایی، هر دو فیلسوف تخیل را واسطه ای میان جهان اعیان و دنیای درون ذهن، می دانند و هر دو، این امکان را با مفهوم اجتماع دو امر متباین توضیح می دهند.
«سخن گفتن از خدا» در الهیّات دنس اسکوتوس، با نگاهی به تأثیر آرای ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
مبحث «سخن گفتن از خدا» در عرصه معارف معاصر به طور عمده ذیل مباحث زبان دین مطرح می شود. یوهانس دنس اسکوتوس تحت تأثیر فیلسوف برجسته اسلامی ابن سینا و بر مبنای باور به اشتراک معنویِ «وجود»، به زبان اشتراک معنوی در سخن گفتن از خدا قائل است. اسکوتوس بحث از زبان مشترک معنویِ دین را ذیل تقسیم معرفت انسان به خدا، به معرفت طبیعی و معرفت فراطبیعی مطرح نموده، مفهوم «موجود نامتناهی» را کامل ترین مفهومی می داند که انسان در مرتبه معرفت طبیعی (عقلی) می تواند از خدا داشته باشد و به وسیله آن از خدا سخن گوید، لیکن معرفت حقیقی (معرفت به دور از هرگونه نقص و ابهام) به خدا و باورهایی از قبیل تثلیث، تجسد و ... در مسیحیت را تنها از طریق معرفت فراطبیعی آن هم فقط از نوع معرفت وحیانی ممکن می داند و در این موضع، رویکردی ایمان گرایانه را اتخاذ می کند، اگرچه در عین حال، ارائه استدلال عقلی و برهان بر برخی داده های وحیانی درباره خدا را تأیید می کند. مقایسه دیدگاه های اسکوتوس و ابن سینا در بحث از معرفت فراطبیعی، نشان دهنده همانندی ها و ناهمانندی های تفکرِ این دو فیلسوف در عقل گرایی و امکان سخن گفتن از حقایق وحیانی است.
محمد ارکون و کاربست پساساختارگرایی در نقد عقل اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محمد ارکون یکی از مهم ترین روشنفکران جهان اسلام در سال های اخیر است که تلاش می کند در پروژه ای با عنوان نقد عقل اسلامی، خوانشی نوین از میراث فکری اسلامی و نحوه شکل گیری و رشد آن ارائه دهد و با تبیین نقاط چالش برانگیز عقل اسلامی، به نقد قرائت های سنتی، سلفی و شرق شناسانه از اسلام بپردازد. او روشی تلفیقی را در این عرصه پی می گیرد اما روش پساساختارگرایی در نقد وی نمود بیشتری دارد.
ارکون در پساساختارگرایی تحت تأثیر فیلسوفان پست مدرن فرانسوی، همچون میشل فوکو و ژاک دریدا است و به خوبی توانسته همان رهیافت ها را در اندیشه اسلامی دنبال کند. او در سایه این روش از تبارشناسی و واسازی عقل اسلامی سخن می گوید و تلاش می کند به زعم خویش، نگرش های اسطوره ای، راست کیشی، جزم اندیشی، فهم های انحصاری رجال دین و انگاره های خیالین را کنار نهاده و به نااندیشیده هایی بپردازد که تاکنون از دید اندیشمندان اسلامی پنهان بوده است.
در این مقاله نحوه کاربست روش پساساختارگرایی توسط ارکون در نقد عقل اسلامی واکاوی و تحلیل می شود.
کارکرد معرفتی اقناع و تخییل از دیدگاه فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تخیل و اقناع از دیدگاه فارابی در دو بعد تصوری و تصدیقی اهمیت فراوانی دارد. این مسئله در کنار تصریح وی به برتری حد تام و یقین نیازمند تبیین است. از نگاه وی، بیشتر مردم به مرحله ادراک عقلی نمی رسند. مقصود فارابی از تخییل این است که حقیقت واحد و ثابتی به میزان توان ادراکی افراد ممثل شود. اقناع هم نوعی ظن است که احتمال عناد و خلاف در آن می رود. با استفاده از اقناع و تخییل، می توان حقایق تصوری و تصدیقی معقول را به تناسب طاقت و درک افراد تنزل داد و بدین ترتیب از ضرورت معرفت تخییلی و اقناعی سخن گفت. این منافع در صورتی است که تخییل تابع تصور حقیقی و اقناع تابع یقین باشد. بنابراین، می توان اقناع و تخییل را از دیدگاه فارابی منابع معرفتی مهمی دانست.
بازخوانی مقاله «معلوم زدایی از علم باری تعالی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله، پاسخی بر مقالة ""معلوم زدایی از علم باری تعالی"" است که محمدرضا ارشادی نیا بر مقالة پیشین نگارنده در زمینة علم بلا معلوم نوشته است. نگارنده، توضیحاتی در مورد علم حصولی و رابطه علم با عالِم و معلوم، همراه با دیدگاه شماری از فیلسوفان مانند سید محمد حسین طباطبایی، مرتضی مطهری آورده است.
مبانی معنا شناختی ساخت و ادراک مفاهیم در علوم انسانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن زمستان ۱۳۹۴ شماره ۶۴
حوزههای تخصصی:
طریق معرفت (دیدگاه عارفانة امام خمینی (س) دربارة معرفت صحیح و واقعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
راه معرفت چگونه راهی است؟ چه فراز و نشیب هایی دارد؟ معرفت صحیح و واقعی چیست و شرایط و راهکارهای آن کدام است؟ پرسش-هایی از محضر عالم و عارف نمونه، امام خمینی است که با توجه به سیرة عملی و آثار علمی و عرفانی ایشان و با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، پاسخ داده شده است. شاید طرح پرسش نیز از توجه به همین منابع، سرچشمه گرفته و ناشی از سرگردانی در برابر گرایش فطری و احساس وظیفه نسبت به علم، نگاه قرآن و روایات، کارنامه علمی ایشان (از یک سو) و موضع گیری تند و شِکوه از علم و هر چیز منتسب بدان (از سوی دیگر) باشد. امام در برابر شیوة عزلت گزینی، هرگونه فعالیت علمی، اجتماعی، سیاسی و ... را مُجاز، بلکه لازم می داند؛ اما شرط معرفت صحیح و مصداق «نور یقذفه الله فی قلب من یشاء» را تهذیب نفس و دوری از هواهای آن معرفی می نماید. این دسیسه ها آن قدر زیاد، متنوع، حساس و ظریف است که در مسیر علم نیز و در هیچ لحظه ای، انسان را راحت نمی گذارد و خطر آن، قابل مقایسه با شرک خفی است؛ اصلاً شاید هوای نفس در همة انواع آن، به همین خطرناکی است و شرک خفی، تنها، یک نمونه است.
علم صوری یا ادراک مفهومی در فلسفه اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سهروردی بر اساس حضور یا غیبت شیء از فاعل شناخت، علم آدمی را به علم حضوری اشراقی و علم مثالی یا صوری تقسیم می کند. او حضور ذاتی نفس را مبنای علم حضوری و خاطره نفس از عالم محسوسات و مشاهدات را مبنای علم مثالی می داند. به نظر وی ذهن همان جنبه مفهومی نفس است و مفاهیم موجود در ذهن خود دو دسته اند: دسته ای بالذات معلوم و آشکارند و دسته ای بالعرض شناخته می شوند؛ او به ترتیب آنها را معلومات فطری و غیر فطری می نامد. سهروردی مشاهدات و محسوسات را بدیهی ترین ادراکات ذهن می داند و میان شیء و مثال یا مفهوم آن تمایز قائل شده و معتقد است مثال شیء فقط از یک لحاظ می تواند آن را نشان دهد و نباید میان شیء و مثال یا مفهوم آن خلط کرد.