ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۲٬۱۹۸ مورد.
۷۲۱.

بررسی و تحلیل مفهوم «حقیقت» در اندیشه ملاصدرا و هیدگر ‏(مقاله علمی وزارت علوم)

۷۲۲.

محدودیت در شناخت مراتب بالا و پایین وجود از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت شناسی ملاصدرا هستی شناسی علم انسان شناخت مراتب وجود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵۹ تعداد دانلود : ۹۰۳
ملاصدرا، واقع گرایانه بر محدودیت معرفت بشری تأکید کرده و به طور دائم و با تعابیر گوناگون، مخاطبان خود را به پذیرش این حقیقت توجّه داده است. یکی از مهم ترین محدودیت هایی که ملاصدرا برای معرفت در نظر گرفته، محدودیت در شناخت مراتب بالا و پایین وجود است. این محدودیت، بر اساس مبانی هستی شناختی و معرفت شناختی صدرا شکل گرفته و به طور کامل بر نظریات اصلی او مبتنی است. از جملة این اصول، اصل تشکیک در وجود است. یکی از فروعات و لوازم این اصل این است که وجود، مراتب پایینی و بالایی دارد. در بالا، خدا، عقول مجرّد و موجودات مفارق قرار دارند؛ و در پایین، مادّه، جسم، حرکت، زمان، قوّه و ... قرار دارند. صدرا، مطابق با تعریف وجودی ای که از معرفت ارائه داده، شناخت موجودات واقع در این دو طرف را ناممکن خوانده است. البته ملاصدرا در بحث محدودیت معرفتِ مراتب بالا، بیشتر بر محدودیت ادراک خدا متمرکز شده و در بحث محدودیت معرفتِ طرف پایین، به محدودیت ادراک مادّه توجّه بیشتری نشان داده است. او، استدلال ها و مباحث مفصّلی را برای توجیه و اثبات محدودیّت در شناخت مراتب بالا و پایین وجود ارائه کرده؛ و این محدودیت ها را بر اساس مبانی معرفتی خود توضیح داده است.
۷۲۳.

مراتب جسم انسان از نگاه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روح بخاری جسم مثالی جسم عنصری جسم اخروی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
تعداد بازدید : ۱۷۵۷ تعداد دانلود : ۸۳۱
بدن عنصری، روح بخاری، بدن مثالی و بدن اخروی مراتب گوناگون جسم انسانی هستند که در مقاله حاضر دیدگاه ملا صدرا درباره آنها بررسی می شود. آنچه صدرا درباره روح بخاری گفته است، همانند رأى فیلسوفان پیشین است و دیدگاه های خاص وى بیشتر در حوزه بدن عنصری و مثالی و اخروی قابل پیگیری است. نظر صدرا در باب بدن عنصری و نحوه حضور صور مختلف در آن – که بر مبنای حرکت جوهری اشتدادی صورت گرفته است- دیدگاه مبتکرانه ای از ارتباط ساحت های مادی و مجرد انسان ارائه می دهد. اما دیدگاه او در خصوص بدن مثالی و اخروی در مقایسه با روح بخارى و بدن عنصرى، دیدگاهی بحث برانگیزتر بوده، درنتیجه نیازمند بررسى دقیق و مشروحی است که بتواند سؤالات و ابهام های مطرح شده را به خوبى روشن سازد. مقاله حاضر با بررسی آثار گوناگون صدرا در این خصوص، تلاش می کند تصویر روشنی از دیدگاه وی در این زمینه ارائه نماید و بدین ترتیب به اشکال های موجود، پاسخ درخوری دهد.
۷۲۴.

جایگاه کتاب المله در میان آثار سیاسی فارابی

۷۲۵.

مطالعه تطبیقی عقل اول و وجود منبسط در حکمت مشاء و عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عرفان حکمت متعالیه صادر اول وجود منبسط فلسفه مشاء

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه‌ تصوف و عرفان
تعداد بازدید : ۱۷۶۲ تعداد دانلود : ۹۷۹
ترتیب نظام هستی و کیفیت صدور و ارتباط آن با مبدأ، از مسائل مهم هستی شناسی عرفانی و فلسفی است. عرفا در این باره به وجه واحد و وجود منبسط، و مشاء به عقول مترتبه قائل اند. فلسفه و عرفان هر دو داعیه دار حکایت معارف خود از واقع اند و اصالتِ وحدتِ واقع به همگرایی آن ها در این مسئله حکم می کند. نگاه رایج، توفیق این هم آوایی را به ملاصدرا منسوب کرده و حکمت مشاء را کمتر مورد توجه قرار داده است. در این مقاله با روش تطبیقی تحلیلی نشان داده ایم که اگرچه حکمت مشاء در این مسئله، زمینه تلاقی و برخورد مستقیم با عرفان نظری را نداشته، با نظر به اصول و مبانی حاکم بر اندیشه آن ها می توان قابلیت همسویی آن را با عرفان اثبات نموده، مٶیدات آن را نشان داد و به موانع و اشکالات احتمالی در این باره پاسخ گفت.
۷۲۶.

علم و نقش آن در کمال آدمی از دیدگاه ابن عربی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم حقیقی فنا و بقا سیر و سلوک کمال غایی وحدت وجود

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
تعداد بازدید : ۱۷۵۶ تعداد دانلود : ۸۴۰
در عرفان ابن عربی و فلسفه صدرایی، علم، از حیث بدیهی بودن مفهومش و در نهایت خفا بودن حقیقتش، حکم وجود را دارد. هیچ چیزآشکارتر و روشن تر از مفهوم علم نیست تا به واسطه آن بتوان علم را تعریف کرد؛ همچنان که حقیقتِ علم مانند حقیقتِ وجود، کاملاً مخفی است. بر اساسِ وحدت وجود، حقیقتِ علم، «وجودِ حق» است. در واقع، علم به عنوانِ صفتِ حق تعالی عینِ ذاتِ اوست و از آنجا که وجودِ او، فرد است و هیچ شریکی ندارد، علم نیز فرد است و مصداقی جز وجود خداوند نخواهد داشت. از این رو کمالِ آدمی معرفتِ به خویشتنِ خویش است که جلوه کامل الهی است؛ زیرا قلبِ آدمی که حقیقتِ اوست، گنجایشِ خداوند را دارد. فانی شدن در خدا و بقای بالله را می توان تعبیری دیگر از «علمِ حقیقی» دانست؛ زیرا معنای«فنای فی الله» این است که آدمی یقین حاصل کند که حقیقت او، حق تعالی است. بنابراین علمِ حقیقی و کمالِ غایی، مساوقِ یکدیگر و دو مفهوم برای یک مصداق هستند. از این رو هدفِ ابن عربی از سیر و سلوکِ عارفانه و غایتِ ملاصدرا از سیر و سلوک عقلانی، دست یافتن به علمِ حقیقی و به تعبیرِ ابن عربی «درکِ وحدت وجود» است
۷۲۸.

از عقل به شهود: درباره ملاصدرا و شیخ اشراق

۷۳۰.

وجود شناسی تطبیقی

۷۳۱.

سراب سراب عرفان: تحلیلی انتقادی بر بخشهایی از کتاب «سراب عرفان»

۷۳۲.

مسأله آغاز؛ طرح و بررسی دیدگاه صدرالمتألهین (ره) و علامه طباطبائی (ره) در باب حدوث زمانی عالَم طبیعت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حدوث زمانی علامه طباطبایی صدرالمتألهین قِدَم زمانی عالَم طبیعت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی طبیعیات
تعداد بازدید : ۱۷۵۳ تعداد دانلود : ۸۰۶
مسئلة حدوث عالَم از دیرباز مطمح نظر حکما و فلاسفه بوده است؛ این مسئله در حوزة تفکر اسلامی، به دلیل ارتباطی که با مضامین دینی داشته است، مورد توجه و بررسی بسیار قرار گرفته است؛ به گونه ای که چندین نظریه برای به تصویر کشیدن حدوث عالَم از سوی متفکرین مسلمان در طول تاریخ تفکر اسلامی و در عرصه های کلام، فلسفه و عرفان، طرح شده است. صدرالمتألهین در عین التزام به چارچوب مباحث فیلسوفان گذشته، به فضل نظریة حرکت جوهری، تصویری بدیع از حدوث زمانی عالَم ارائه نموده است. از طرف دیگر، مرحوم علامه طباطبائی در باب حدوث زمانی عالَم دارای نظری دو وجهی است؛ ایشان از سویی، همنوا با صدرالمتألهین، قائل به حدوث تجددی تکْ تکِ اجزای عالَم هستند و از سوی دیگر، بر خلاف صدرا، کل عالَم را نیز حادث زمانی می داند. در این مقاله، پس از ذکر پاره ای مقدمات، نظریة ملاصدرا و علامه طباطبائی در باب حدوث زمانی عالَم طرح شده است و پس از نشان دادن وجوه اشتراک و تمایزشان، مورد ارزیابی قرار گرفته است.
۷۳۶.

تفسیر اصالت وجود و اعتباریت ماهیت و کاربرد معرفت شناختی ماهیت از نگاه صدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتباریت عینیت اصالت ذهنی بودن ماهیت محکی وجود و ماهیت موجودیت بالذات موجودیت بالعرض

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
تعداد بازدید : ۱۷۵۸ تعداد دانلود : ۱۰۵۷
با وجود اینکه اصالت وجود از عمده ترین و بنیادی ترین مسائل فلسفی است که در کانون توجه فکری و فلسفی صدرالمتألهین قرار دارد و بسیاری از مسائل مهم فلسفی بر آن استوار است، متأسفانه عدم تفکیک دقیق مسائل هستی شناسی و معرفت شناسی در متون فلسفه اسلامی و حکمت صدرایی، چنان که در ابهام و پیچیدگی بسیاری از مسائل فلسفی تأثیر گذاشته و بر وضوح مقاصد حکمای ما سایه انداخته، بر اصل این مسئله و پیامدها و نتایج آن نیز تأثیر گذاشته است. در این مقال کوشیده ایم ضمن ارائه پیشینه بحث، با تفکیک دو حیث معرفت شناختی و هستی شناختی و با تکیه بر مبانی و عبارات صدرالمتألهین با روش توصیفی تحلیلی این مسئله را مورد واکاوی قرار دهیم و تفسیر صحیح او از اصالت وجود و اعتباریت ماهیت را از دو جهت هستی شناختی و معرفت شناختی بررسی و کارکرد معرفت شناختی ماهیت را تبیین کنیم.
۷۳۸.

بررسی پاسخ های ملاصدرا به اشکالات شیخ اشراق در باب اصالت وجود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وجود صدرالمتألهین شیخ اشراق اعتباریت ماهیت اصالت موجود

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
تعداد بازدید : ۱۷۴۰ تعداد دانلود : ۷۱۰
نظام هستی شناسی حکمت متعالیه و همه نوآوری های صدرالمتألهین بر نظریه اصالت وجود و اعتباریت ماهیّت مبتنی است، و صحت و اعتبار نظریه مزبور در گرو درستی و اتقان برهان های ملاصدرا برای اثبات اصالت وجود و اعتباریت ماهیت، و نیز صحت پاسخ های وی به اشکال ها و شبهه های مربوط است. نوشتار حاضر با رویکرد تحلیلی پاسخ های صدرالمتألهین به اشکال ها و شبهه های شیخ اشراق در باب اصالت وجود را مورد بررسی قرار داده، و بدین نتیجه می رسد که پاسخ های ملاصدرا تکرار مدعای اصالت وجود است.
۷۳۹.

نقش وجودى انسان در معرفت بشرى؛ مطالعه اى تطبیقى در آراى ملّاصدرا و مارتین هیدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هیدگر معرفت ملاصدرا ساختار وجودى انسان آشکارسازى شى ء فی نفسه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴۱ تعداد دانلود : ۸۲۹
در کلّ سنّت متافیزیک، چه در دنیاى غرب و چه در جهان اسلام، با دو تفسیر عمده از نقش وجودى انسان در عمل «معرفت» مواجه مى شویم: 1) تفسیرى که بر پایه آن، انسان صرفا نقشى منفعل دارد و همچون لوح سفید یا آیینه اى است که صور یا نقوشِ اشیا در وجود وى، یا مرتبه خاصّى از وجود وى (به نام «ذهن») مرتسم مى شوند؛ 2) تبیینى که (اولین بار به وسیله کانت ارائه شد) در آن انسان فعّالانه در عمل معرفت وارد شده و نقشى سازنده به عهده دارد. در هر دو تبیین یادشده وجود انسان به منزله حجابى است که مانع از ظهور اشیاء فى نفسه مى شود؛ در نتیجه امکان وصول به اشیاء فى نفسه در معرفت بشرى به مسئله و مشکلى چالش برانگیز تبدیل مى شود تا جایى که در فلسفه کانت اصولاً وصول به اشیاء فى نفسه غیرممکن مى نماید. از نظر هیدگر و ملّاصدرا، نقش انسان در عمل معرفت صرفا نوعى آشکارسازى است که در پرتو آن، شى ء آن گونه که هست خویشتن را ظاهر مى سازد. انسان چیزى از خود بر اعیان تحمیل نمىکند؛ او به دلیل ساختار و نحوه خاصّ وجودى خود، اجازه مى دهد که اشیا آن گونه که هستند خویشتن را بنمایانند.
۷۴۰.

وجوه اشتراک و شباهت در دیدگاه های معرفت شناختی ملاصدرا و هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم حضوری بدیهیات پدیدارشناسی اتحاد عقل و عاقل و معقول فاعل و متعلق شناسا

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۷۴۰ تعداد دانلود : ۸۸۰
فلسفه به عنوان دانشی که متکفّل مسائل زیر بنایی است؛ نیازمند اتصاف به صفت تیقّن و یقینی بودن است. در غیر این صورت به عنوان دانش پایه ای نمی تواند مسائل زیر بنایی سایر علوم را در قلمرو خود مورد بحث قرار داده و به وضوح تبیین کند. هوسرل و ملاصدرا دو فیلسوفی هستند که با وجود تفاوت در نظام فکری شان به مسئله تیقن و ماهیت یقین پرداخته اند. هوسرل با طرح فروکاهش ها «reduce» و اپوخه «epoche» و ملاصدرا با طرح مسئله « اتحاد عقل و عاقل و معقول» راه رسیدن به یقین و کیفیت یقین را شرح داده اند. ما در این نوشتار به وجه اشتراک میان دو فیلسوف از این جنبه معرفت شناسی خواهیم پرداخت. ملاصدرا با طرح نظریه اتحاد عقل ، عاقل و معقول و نیز پر اهمیت جلوه دادن فاعل انسانی در مسئله شناخت ؛ علم و نفس را از گونه مجردات دانستن و عدم غیبت مجردات از یکدیگر ؛ معنای ویژه ای از یقین را ارائه داده است که مسبوق به سابقه نیست. البته در این معنای یقین نباید جایگاه علم حضوری و ابتنای علم حصولی بر علم حضوری را فراموش کرد. همین معنای یقین در هوسرل نیز مشاهده می شود . وی آگاهی را ساحت سه جانبه – فعل آگاهی ،اگو، متعلق آگاهی- می داند که با عقل ، عاقل و معقول متناظر هست. و باز این سه امر در اندیشه هوسرل در اتصاف با یکدیگر قرار دارند.هوسرل چونان صدرالمتالهین نقش فاعل شنا سا به عنوان نقطه مرکزی می پذیرد؛ و از آن به عنوان (( اگوی استعلایی )) یاد می کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان