بهروز بیات

بهروز بیات

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۴ مورد از کل ۲۴ مورد.
۲۱.

طراحی مدل درگیری اجتماعی برند بر اساس محتوای تولیدشده توسط کاربران در صنعت بیمه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درگیری اجتماعی برند رسانه های اجتماعی صنعت بیمه محتوای تولیدشده توسط کاربران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸ تعداد دانلود : ۷۱
پیشینه و اهداف: محتوای تولیدشده توسط کاربر در بازاریابی به محتوای مربوط به برند گفته می شود که هر کسی که عضویت رسمی در آن کسب وکار ندارد، آن را منتشر می کند. محتوای تولیدشده توسط کاربر می تواند در شکل های گوناگون، از جمله پادکست، ویدئو، ارائه نظرات، تصویر و عکس باشد. پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل درگیری اجتماعی برند براساس محتوای تولیدشده توسط کاربران انجام شد. روش شناسی: این پژوهش با استفاده از پارادایم تفسیرگرایی– پراگماتیسم، با رویکرد ساخت گرایی اجتماعی با استدلال استقرایی و با طرح پژوهش ترکیبی (کیفی و کمّی) برای دستیابی به اهداف خود تلاش کرد. مشارکت کنندگان در بخش کیفی پژوهش دو دسته هستند. دسته اول متخصصان و خبرگان حوزه بازاریابی و بیمه و دسته دوم کاربران عادی شرکت های بیمه هستند و نمونه مشارکت کنندگان از بین آن ها و براساس روش نمونه گیری هدفمند و با روش اشباع داده ها انتخاب شد (15 نفر خبرگان، 15 نفر کاربران). جامعه آماری بخش کمّی پژوهش همه کاربران سایت های فروش و رسانه های اجتماعی و شبکه های ارتباطی شرکت های بیمه بودند (4500=N)، که از بین آن ها تعداد 305 نفر از کاربران به عنوان نمونه آماری بخش کمّی با استفاده از روش نمونه گیری خوشه بندی انتخاب شدند. به این صورت که هر شرکت بیمه به صورت یک خوشه در نظر گرفته شد و نمونه ها از خوشه ها انتخاب شدند. اندازه حجم نمونه براساس جدول مورگان تعیین شد. شرکت های منتخب برای انجام پژوهش شامل شرکت بیمه ایران، آسیا، نوین، البرز، پاسارگاد و پارسیان هستند و سه بیمه شخص ثالث، بیمه درمان و بیمه عمر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. داده ها در بخش کیفی با روش کدگذاری استراوس و کوربین (1990) تحلیل شده اند. برای بخش کمّی از پرسش نامه استفاده شد. پرسش نامه براساس مضامین استخراج شده از مصاحبه ها طراحی شد که دارای 69 گویه است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مدل درگیری اجتماعی برند براساس محتوای تولیدشده توسط کاربران در صنعت بیمه دارای 7 مؤلفه، 11 مقوله و 58 مضمون بود که چهار مؤلفه شامل مدیریت محتوای تولیدشده توسط کاربران، توجه به تیپ شخصیتی کاربران، استفاده از نفوذ اجتماعی و استفاده از پتانسیل محتوای تولیدشده توسط کاربران به عنوان مؤلفه های نهایی و دو مؤلفه اعتمادسازی و افزایش تعامل با کاربران به عنوان عوامل واسطه در شکل گیری درگیری اجتماعی برند مؤثر هستند. برازش الگو در سه بخش شامل برازش مدل اندازه گیری، برازش مدل ساختاری و برازش مدلی کلی است. برای بررسی برازش مدل اندازه گیری از پایایی شاخص، روایی همگرا و روایی واگرا استفاده شده است. نتایج پایایی شاخص نشان داد که الگوی طراحی شده از برازش مطلوبی برخوردار است. نتایج آزمون روایی همگرا نشان داد که سازه های این پژوهش از لحاظ همگرایی و همبستگی از اعتبار کافی برخوردارند. نتایج آزمون روایی واگرا نشان داد که سازه ها روایی مطلوبی دارند. نتایج برازش مدل ساختاری نشان داد که می توان به برازش مدل از بعد ساختاری اعتماد کرد و در نهایت برازش کلی الگوی طراحی شده قوی و مطلوب است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت که شرکت های فعال در صنعت بیمه می توانند با ایجاد پیوند و ارتباط داستان برند بین شرکت بیمه و کاربران با استفاده از محتواهای تولیدشده توسط کاربران بیمه و با بهره گیری از چهار مؤلفه نفوذ اجتماعی کاربران در محتواهای تولیدشده توسط کاربران بیمه، تیپ شخصیتی کاربران بیمه در محتواهای تولیدشده توسط کاربران، مدیریت محتواهای تولیدشده توسط کاربران بیمه و پتانسیل محتواهای تولیدشده توسط کاربران انگیزه های کاربران را افزایش داده، تعاملات اجتماعی را مدیریت و بهینه کرده و کنشگران اجتماعی را فعال کند و به هدف نهایی خود یعنی شکل گیری درگیری اجتماعی برند مربوط خود دست یابد.
۲۲.

مهمترین عوامل ایجاد کننده شکاف راهبردی در کتابخانه های عمومی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تدوین راهبرد تحلیل شکاف کتابخانه های عمومی ایران مدیریت راهبردی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۹۵
هدف: هدف این پژوهش شناسایی مهمترین عوامل ایجاد کننده شکاف راهبردی در کتابخانه های عمومی ایران است. روش پژوهش: این پژوهش کاربردی، با رویکرد کیفی-کمی و جهت گیری اکتشافی انجام شده است. در این پژوهش، از پرسشنامه محقق ساخته که برای بررسی دیدگاه های مدیران کتابخانه های عمومی کل کشور طراحی شده، استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی از 20 نفر از خبرگان مدیریت راهبردی و علم اطلاعات و دانش شناسی و جامعه آماری پژوهش در بخش کمی، از 31 نفر از مدیرکل های کتابخانه های عمومی ایران تشکیل شده است که به روش هدفمند انتخاب شدند. جهت تأیید عوامل و فاکتورهای استخراج شده، از روش تحلیل عاملی تأییدی (مرتبه اول) و از آزمون تی (t) تک نمونه ای جهت بررسی میانگین وضعیت مطلوب در عوامل مرتبط با فرآیندهای مدیریت راهبردی استفاده شد. همچنین از نرم افزار اس پی اس اس (SPSS) و نرم افزار اموس (AMOS) استفاده شده است. یافته ها: با توجه به میانگین های به دست آمده، مهمترین عوامل ایجاد کننده شکاف راهبردی در کتابخانه های عمومی ایران، عدم توجه به عواملی همچون رشد و تعالی فرهنگ سازمان، عوامل سیاسی، قانونی و دولتی و پیش بینی اثرات آن ها، عدم نظارت و اعمال کنترل به وسیله مدیران، عدم استفاده از نرم افزارهای تخصصی، عدم حمایت راهبردها از محصولات فرهنگی خاص جامعه، عدم برخورداری راهبردها از چارچوب یکپارچه و منسجم، عدم توجه به تقسیم بندی کاربران در کتابخانه عمومی بر اساس نیازها، عدم توجه به ارتقای سیستم های اطلاعاتی و فناوری پیشرفته هستند. نتیجه گیری: ارزیابی و تحلیل شکاف راهبردی کتابخانه های عمومی می تواند ما را از اشتباهات و مسائل پیش رو آگاه کند. همچنین، اطلاعات ضروری برای تصمیم گیری اثربخش و تخصیص مؤثر منابع که یکی از کلیدی ترین فعالیت های مدیریت است را فراهم سازد. لازم است مدیران ارشد با توجه بیشتر به نیازهای جامعه، تدابیر متفاوت تری در حوزه مدیریت راهبردی خصوصاً در فرآیند تدوین راهبردها داشته باشند.
۲۳.

چارچوبی روش شناختی برای تحلیل فرایندهای تسهیلات بر پایه روش های فرایندکاوی و داده کاوی: مورد مطالعه فرایند تسهیلات سرمایه ثابت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرایندهای سرمایه ثابت چارچوب روش شناختی داده های رخداد فرایندکاوی داده کاوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲ تعداد دانلود : ۸۴
بانک ها برای تسهیلات سرمایه ثابت از فرایند های پیچیده و طولانی مدت شامل مراحل، نقاط کنترل و تایید زیاد برخوردارند. اینگونه فرایندها در ایجاد و توسعه واحدهای صنعتی، معدنی و گردشگری از اهمیت فزاینده ای برخوردارند. تجزیه و تحلیل مداوم اینگونه فرایندها برای ارتقاء، بهبود مستمر و کسب دانش از انها اهمیت فزاینده ای دارد. هدف اصلی تحقیق حاضر ارائه چارجوب روش شناختی جامع بر پایه فرایندکاوی با ترکیب با داده کاوی در خصوص تجزیه و تحلیل فرایندهای تسهیلات سرمایه ثابت است. روش شناسی بکاررفته در پژوهش حاضر برگرفته از تکنیک ها و مفاهیم فرایندکاوی و داده کاوی بر پایه داده های رخداد سیستم تسهیلات، بانکی فعال در ایران است. این روش شامل نه فاز شروع، آماده سازی، بازرسی، کاوش و تحلیل، ارزیابی، تحلیل چند بعدی فرایندی، پیش بینی، بررسی نتایج و بهبود است. هر کدام از فازها شامل چندین مولفه و به صورت تکرارشونده است. از جمله نتایج پژوهش حاضر استخراج فرایند واقعی، شناسایی گلوگاه ها، مراحل پرتکرار در نمونه و دارای فراوانی و گونه های فرایند است. افزون بر این شناسایی شعب و افراد دارای بیشترین نقش و ویژگی های داده ای موثر بر کاهش زمان پرداخت تسهیلات، تحلیل فرایند از ابعادی ماننداستان از دیگر یافته ها بود و نشان داد تجزیه و تحلیل استانی دانش خوبی در اختیار می گذارد. یکی از ابتکارات تحقیق حاضر استفاده از داده کاوی برای پیش بینی زمان پرداخت تسهیلات بود. در مقایسه روش های متنوع، الگوریتم درخت تصمیم گیری با دقت 72 درصد بهترین عملکرد را داشت.در نهایت علاوه بر کشف انحرافات، بر مبنای ایجاد داده های رخداد و تحلیل آن، فرایند بهبود یافته استخراج شد،که نشان از بهبود 67 درصدی بود.
۲۴.

Formation of Social Brand Engagement through User-Generated Content: Meta Synthesis Technique(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Social Brand Brand Engagement Meta-Synthesis User-generated contents

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۳
Nowadays, social brand engagement is considered as a vital elements and an important issue in marketing and management fields, since it increases the awareness of brand and also its credibility among audiences. In such a way that it creates a credible and meaningful relationship with customers that at last they became the supporters of such brand. Therefore, this study was to review the issue of social brand engagement through user-generated contents using meta-synthesis method during 2010-2024, systematically. This study made use of documentary method to gather data and population consisted of all internal and external related studies in authentic journals. To evaluate the quality of researches, we made use of Critical Appraisal Skills Program (CASP) and to maintain the quality of meta-synthesis, we made use of Kappa index that the Kappa agreement coefficient of the themes was 0.879 indicating the level of good agreement and reliability of the results. Findings showed that 62 codes and 7 themes were identified including “the use of strategies to increase user participation in UGC, the use of user content in UGC in marketing campaigns, harnessing the power of customer testimonials, creating compelling challenges and contests, using and creating a community around the brand, analyzing the impact of UGC and paying attention to the intersection of legal considerations and ethical procedures in the field of UGC campaigns for the formation of social brand engagement” and 2 dimensions have been identified including “the development of the process of using UGC and the internalization of UGC in the formation and increase of social brand engagement”. Therefore, regular disclosing brand-related contents and creating effective communication channels between the firm and customers on social media can lead to social brand engagement.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان