ازآنجاکه پارادایم اثبات گرایی در دو قرن اخیر، عملاً جایگاه تأثیرگذارتری در دانشگاه ها داشته است، بررسی کاستی های آن از منظر هستی شناسی اسلامی و تأثیر آن در تولید علم، موضوع پژوهش حاضر است. روش این پژوهش، کیفی از نوع اکتشافی است. برای این منظور، مواضع اثبات گرایی درخصوص «وحدت و کثرت»، «غایتمندی هستی»، «نظام علت و معلولی»، «جهان مادی و فرامادی» و «جایگاه انسان کامل در هستی» احصا و مورد نقد قرار گرفت. نتایج نشان داد که پذیرش مواضع هستی شناختی متفاوت، منتهی به تولید گونه های مختلفی از دانش می شود.