تحلیل تجربه های عرفانی ازدیدگاه اقبال لاهوری و تاثیرآن بر اندیشه های کلامی او
آرشیو
چکیده
اقبال با واکاوی سیر تاریخی اندیشه های دینی در پی ره یافتی جدید از نظام معرفتی دین برآمد و درصدد بود که با ایجاد یک اندیشه منسجم فلسفی آرای خود را با تمامی جوانب حیات فردی و اجتماعی انسان ها پیوند بدهد. او از منظر تجربه دینی به حیات دینی می نگریست و با تعمّق در آیات قرآن و بهره گرفتن از تجربیّات آفاقی و انفسی، جهت نیل به تجربیّات عرفانی و دست یابی به «خود» برتر، به دنبال ارائه نوعی تبیین فوق طبیعی از دین برآمد و ضمن بررسی فلسفه دین، با نوعی الهیات طبیعی حاکم بر جهان که مبتنی بر عقلانیت افراطی بود، به مخالفت برخاست. او میراث کهن اسلام را می کاوید. شیوه های کلامی گذشتگان را توان رویارویی با نیازهای روز نمی دید، درنتیجه با نقبی به دنیای درون خود در پی دستیابی به حقیقت، به مقوله ای بنیادین و ضروری از دین نایل شد که عمیق ترین آن تجربه های عرفانی بود. اقبال با درنظرداشتن ترقیات اخیرعلم و معرفت بشری با روشنگری های خود در این مسیر در پی احیا و نوسازی فلسفه ی دین برآمد. نگارندگان در این پژوهش برآنند ضمن پرداختن به ماهیّت تجربه دینی- عرفانی از منظراندیشمندان غربی، با روشی توصیفی- تحلیلی مؤلفه های تجربیات عرفانی را از دیگاه اقبال لاهوری تحلیل کنند و تاثیر این مؤلفه ها را براندیشه های کلامی او مورد تحلیل و بررسی قراردهند. از نتایج این پژوهش می توان به این موارد اشاره کرد که اقبال ضمن تاثرپذیری از آرای متکلمین گذشته محدودنگری های آنان را جوابگوی نیازهای عصر نمی بیند و با انتقاد از روش آنان، مسلک عارفان را می ستاید و از طرف دیگر تکامل اجتماعی و سعادت بشری را نیازمند تعبیری روحانی از جهان می بیند.A study on mystical experiences from the viewpoint of Eqbal Lahouri and its effect on his theological thoughts
Eqbal attempted on finding a new approach on religion’s cognitive system by exploring the historical course of religious thoughts; he was seeking to relate his viewpoints to all the social and private life aspects of humans by making a philosophical disciplined thought. He looked at the religious life from the perspective of religious experience and by meditating in the Quran’s verses and using the horizons and souls experience, in order to get to the mystical experiences and superiority complex, he was seeking to introduce a supernatural cognition about religion and other than studying the philosophy of religion, he stood against a type of natural theology controlling the universe which was based on extreme rationalism. He searched through the old heritage of Islam. Considering the recent developments of human beings in science and scholarship and using his own enlightenments in this course Eqbal attempted on reviving and rebuilding the philosophy of religion. Among the results of this study we can mention this point that Eqbal other than being under the influence of the theological thoughts of his ancestors he did not believe that their restrictive thinking would be able to meet the needs at the time; so he criticized their method however praised the method used by mystics; otherwise he found the human fortune and social evolution in spiritual interpretation of the universe.